به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 11 مهر 90 [ 11:42]
    تاریخ عضویت
    1390-6-27
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,128
    سطح
    18
    Points: 1,128, Level: 18
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    نمی دونم باید چه کار کنم

    سلام دوستان ، من 9 ساله ازدواج کردم از همون ابتدا خیلی مشکلات داشتم که در طی این سالها خیلی بیشتر هم شده همیشه کوتاه اومدم چون یک ترسی تو وجودم بوده ولی می بینم هیچی که درست نشده اوضاع داره بدتر هم می شه چه بسا شک دارم شوهرم چیزی هم مصرف می کنه و یک دختر کوچولو هم دارم همین هفته گذشته دعوامون شد و برای اولین بار گفتم بیاد جدا بشیم اول قبول کرد ولی بعدش زد زیرش گفت نه
    در گذشته مشکلات اخلاقی داشته با رفیق مجرد می گشته هر کاری دلش می خواسته کرده اما حالا تعادل روحی نداره یک روز خوبه یک ساعت بده همه نگرانیم از دخترمه نمی دونم باید چه کار کنم آرامش ندارم اکثر اوقات دچار استرس هستم ولی با تمام این احوال دوباره بهش فرصت دادم اصلاح بشه

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 آذر 90 [ 20:31]
    تاریخ عضویت
    1390-6-27
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    1,042
    سطح
    17
    Points: 1,042, Level: 17
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمی دونم باید چه کار کنم

    سلام خانم عزیز
    صبردرزندگی چیز بسیارباارزشی است اگرواقعا فکرمیکنی شوهرت قابل اصلاح است صبرکن مثل خانم سابق من نکن که فقط 5 ماه عقد بودیم وهیچگونه عیب اخلاقی من نداشتم فقط بخاطر اینکه آن تصوری که خانمم ازمن داشته غلط ازآب درآمده بامن نساخت وازمن ناامید شده بود وعلیرغم علاقه شدیدی که به اوداشتم ازهم جداشدیم
    به نظر من اگر دوستش داری وباجداشدن ازاوخودت ضربه روحی میبینی به هیچ وجه جدانشو وهمچنین برعکس ،اگراوتورادوست دارددرحق اوجفانکن وکاری نکن که به جدایی بکشدکه خیر نمیبینی
    ولی اگر ازهیچ طرف رغبتی نیست بعد ازنه سال تحمل عاقلانه است که ازاوجداشوی
    درهرصورت به نظر شخص من طلاق یک امربسیار ناخوشایندونامبارک است وازآن متنفرم
    خواهرم مراهم دعا کن که خداوندهمسر وزندگی سابقم رابه من برگرداند ، من عنوان مطلبت راکه دیدم "نمیدونم باید چیکارکنم" دقیقا یاد خودم افتادم که نمیدونستم باید چیکارکنم وآخرشم کاری راکه نباید کردم والان پشیمانم

  3. کاربر روبرو از پست مفید akhoda تشکرکرده است .

    akhoda (دوشنبه 28 شهریور 90)

  4. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمی دونم باید چه کار کنم

    با سلام
    ضمن خوش آمدگویی به شما
    عنوان تاپیک شما کلی بوده و نامفهوم،چنین تاپیکهای طبق قوانین تالار حذف میشوند
    چنانچه میخواهد تاپیک حذف نشود لطفا" در ارسال بعدی خود ،عنوان جدید را ذکر کنید تا نسبت به تغییر اقدام شود

  5. #4
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    146
    Array

    RE: نمی دونم باید چه کار کنم

    خواهر عزیزم،
    مهمترین موضوعی که به چشم می خورد در فرمایشات شما این است که بسیار هیچان مدارانه به مساله نگاه می کنید در صورتیکه باید ابتدا مساله رو بتوانیم تعریف کنیم. البته تنها نیستید و اکثر زوجها در تعریف مساله اصلی و به عبارت بهتر صورت مسئله ای که بتوانبه حل ان اقدام کرد ناتوان هستند و راه برخورد با مساله را فرا نگرفتند
    خطاهای شناختی شما همچون رفتار منفعلانه که طی سالها داشتید و امروز احساس بدی دارید موجبات این ازردگی رو بیشتر کرده
    انچه از شما می خواهم
    ۱. موانعی که احساس می کنید به دلیل اون ازرده شدید رو بنویسید
    ۲. میزان ارتباط شما با همسرتون از نظر ارتباط عاطفی، کلامی و سکس چقدره؟
    ۳. چرا ازدواج کردید؟
    ۴. چرا با ایشون ازدواج کردید؟
    ۵. چرا بچه دار شدید؟ چه سنی دارید و در چه سنی بچه دار شدید؟
    ۶. چه خطاهای رفتاری بین شما و همسرتون هست؟
    ۷. چرا تصمیم به جدایی گرفتید؟
    ۸. شغل و سن همسرتون و میزان تحصیلات ایشون چقدره؟
    ۹. ایا هر دو شما سابقه بیماری داشتید؟
    ۱۰. ایا هرگز به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کرده اید ؟ نتیجه چه بوده است؟
    ۱۱. اگر بخواهید یه شوهر سفارش بدهید چه ویژگیهایی رو دوست دارید داشته باشه؟
    ۱۲. همسرتون از شما چه انتظاراتی داره؟

    فعلا تشخیص روی همسرتون نمی ذارم اما احتمال افسردگی ایشون زیاده . جای نگرانی هم نیست...

  6. کاربر روبرو از پست مفید sci تشکرکرده است .

    sci (دوشنبه 28 شهریور 90)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 11 مهر 90 [ 11:42]
    تاریخ عضویت
    1390-6-27
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,128
    سطح
    18
    Points: 1,128, Level: 18
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمی دونم باید چه کار کنم

    1- چون در خانواده ای آرام و درست پرورش یافتم دیدِ من از ازدواج ، ازدواج پدر مادرم بود پدرم آدم آرام و خوبی بود وقتی از مادرم می پرسم میگه هیچ مشکلی با هم نداشتند واقعاً عاشقش بوده (پدرم فوت کردند) منم فکر می کردم با مردی که دوستش دارم همین زندگی آروم را خواهم داشت یا به ازدواج هایی که در اطرافیانم بوده (بیشتر در فامیل خودم) می دیدم ازدواج های موفقی بودند.
    موانع : من گذشته ها رو فراموش کردم بخشیدم ولی در حال حاضر عدم تعادل روحی شوهرم منو آزار می دهد از این بابت هست که می گم آرامش ندارم هر لحظه اضطراب دارم مثلاً وقتی به محل کارم زنگ می زنه میدونم می خواد بحثی وسط بکشه یا می خواد سر موضوعی الکی گیر بده و بیشتر ترسم از ناحیه فرزندم هست که اگه روزی کار ما به طلاق بکشه بچمو به من نده
    2- در حال حاضر اغلب اوقات حرف خاصی نداریم چون همیشه ترس از اینکه بخواد حرفه خودشو تحمیل کنه باعث شده زیاد باهاش مشورت نکنم / مشکلاتی که دارم روی سکس هم تاثیر داشته بیشتر اوقات یکطرفه است
    3- در 21 سالگی ازدواج کردم خام و بی تجربه بودم ولی واقعاً شوهرم را دوست داشتم و تصورم از ازدواج چیز دیگه ای بود
    4- چون دوستش داشتم و آدم خوبی بود فامیل بودیم (پسرعموی پدرم هستند)
    5- کاملاً ناخواسته الان 29 سال دارم و در سن 26 سالگی بچه دار شدم
    6-از ابتدا با مادرشوهرم زندگی کردم اون زمان تابع حرف مادرش بود در صورتی که در دوران عقد خودشو جور دیگه ای نشون می داد یکبار هم قرص خوردم از دستش چون می خواستم به من توجه کنه (این کارم از روی نفهمی بود) بعدش شوهرم رفت سراغ یک خانم و مدتی رابطه داشت از اون به بعد هم من دیگه اعتمادی بهش نداشتم همش شک و شک وشک تواماً رفیق بازی با دوستان مجرد شیطنت هایی که به گوشم می رسید خانم بازی و .. وحالا که شک دارم چیزی مصرف میکنه
    7-چون الان دیگه تعادل نداره تعادل روحی گیر دادن شدیداً عصبانی می شه و چون فکر می کنه تا حالا هر کاری کرده من هیچ عکس العملی نشون ندادم از جدایی می ترسم این دفعه تهدیدش کردم برای اینکه بگم دیگه بریدم با وجودی که بچه دارم
    8- کارش آزاده - تعمیرات ماشین های اداری / 30 سال/ دیپلم
    9- خیر
    10- خودم به مشاوره مراجعه کردم همان سال های اول زندگی بعد از اینکه من قرص خوردم، کل زندگی مو تعریف کردم از خوبی ها از بدی ها هر دومون و جوابی که به من دادند : همین الان از این آدم جدا بشی بهتره تا اینکه 40 سالت بشه و دوتا بچه داشته باشی و تازه به این فکر بیفتی ولی بازم من موندم و گفتم درست می شه . ولی هیچ وقت قبول نکرد با من به مشاوره بیاد
    11- با صداقت / آرام/سر به راه
    12- نمی دونم چه باید جواب بدم

  8. کاربر روبرو از پست مفید paper تشکرکرده است .

    paper (دوشنبه 28 شهریور 90)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:29 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.