هیچی.هیچی. امشب موبایلش رو دیدم و این مسیج روش بود از طرف یه فرستنده ناشناس:
"آفرین به خودم هنوز هم میتونم پا رو نفسم بذارم .چی فکر کردی که اومدی تو محلمون و منتظر موندی"
هر چی دوست دارین بگین.آره بیخود کردم رفتم سر گوشیش.حالا چی کار کنم؟میخوام زنگ بزنم به اون شماره.بگم ه کی هست و چه طوری آشنا شدن. خسته شدم از این کاراش. هرچند وقت یک بار باید به چیزی رو گوشیش ببینم. از زندگی آدم رو سیر میکنند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)