سلام من اصلا دوست ندارم در مهمانیهای خانواده ی همسرم شرکت کنم چون همش فکرمی کنم که اونهاتمام حرکات منوزیرنظردارند ودایمامشغول ایرادگیری در ذهنشون هستند زیراقبلا دراین17 سال ازشون چیزهای زیادی دیدم این مساله که من توجمعهاشون شرکت نمی کنم دایما باعث دلخوری اونها ومهمترازهمه همسرم میشه وهمیشه قبل ازهر مهمانی خودم وبچه هام وهمسرم بحث ونگرانی داریم امامن نمی توانم براین ترسم غلبه کنم ازبخت بددرخانه یپدرشوهرم زندگی می کنم واونها ازتمام مسایل زندگی من خبر دارند ونقاط ضعف من رامی دانند به این خاطر من در برابر اونها اعتماد به نفسم را ازدست داده ام ودر برابر آنها احساس حقارت می کنم ودوست دارم تاابدنبینمشون چی کار کنم
علاقه مندی ها (Bookmarks)