به جای من با خواهر و مادرش مشورت می کنه

[هامون]

سلام به همه دوستان گرامی.
ما اینجا جمع شدیم تا عقل جمعی استفاده کنیم من امروز تازه وارد سایت شدم.
امیدوارم راهنماییم کنید.
همسرم در مورد مسایل مهم زندگی به جای مشورت با من با خواهر بزرگتر و مادرش مشورت میکنه و من از این موضوع ناراحتم. او والد های دوران کودکی خودش رو فراموش نمیکنه و هنوز تصمیمات مهم را با اونها میگره.
حالا سوال من اینه که من این موضوع را بعد از دو سال به برادر و خانوادم بگ و یا نه با مشاوره صحبت کنم.
البته قبلا صحبت کردم و نتیجه نگرفتم .
یا اینکه باهاش قهر کنم.چون زیاد باهاش قهر نمی کنم و هر موضوعی میشه اون را با مشاوره و صحبت کردن حل میکنمو احساس میکنم او داره از این موضوع سوئ استفاده می کنه.

[ليلا موفق]

سلام خوش اومدي

نه باهاش قهر كنين و نه به برادر و خانوادتون بگيد. فقط باهاش صحبت كنيد.

[eghlima]

سلام
ورودتو به تالار خوشامد میگم
به هیچ عنوان در مورد این مشکل با خانواده ات صحبت نکن
چون مطمئن باش مشکلت بزرگتر که میشه هیچ حل ام نمی شه
چقدر خوب که مشکلاتت رو با مشاوره و صحبت حل می کنی

تاحالا دلیل این کارشو ازش پرسیدی؟
چند نمونه از مشورت هایی که با اونا کرده و با شما نکرده رو میشه بگی؟

[هامون]

سلام به اقلیمای خوب و لیلای موفق. ازت ممنونم.
بله چند مورد را به شما خواهم گفت.
اول اینکه ما با هم قبل از عقد قرار گذاشته بودیم هر چی می خریم نصف نصف به اسم هردومون باشه.
ولی در اولین خرید مشرکمون که یک زمین بود او با مشورت با خانوادش گفت که زمین را به نام خودش میکنه.
مورد بعدی سر ماشین خریدن بود ما تصمیم داشتیم یک ماشین بخریم و اون هم گفت هر جور صلاح میدونی و با شرایطی که من گفته بودم قرار بود ماشین را بخریم ولی شب رفت خونه مامانش اینا و اونا گفتند که این کار رو نکنیم و اون هم بلافاصله گفت من اصلا کی گفته بودم ماشین را می خریم
مورد
آخر درباره ثبت نام حج عمره بود که من ازش خواستم که با من در این باره مشورت کنه و بگه که میخواد چه کار کنه و لی او نگفت و یا اعتماد نداشت نمی دونم و بعد زنگ زده بود با خواهرش که تو بانکه و چهل و خورده ای سالش است مشورت کرده بود و او هم گفته بود که ثبت نام کنید و او هم آمد به من گفت من میخوام اسممون رو بنویسم

[ليلا موفق]

يعني شما هم در پول خريد زمين مشاركت داشتيد و اون گفت مي خوام به نام خودم بخرم؟

در مورد ماشين چطور؟

[هامون]

من خودم کارمندم و ما از اول همه پول هایمان را روی هم گذاشتیم و من فکر میکردم پول من و او نداردولی او بعدا من را متوجه کرد که اتفاقا این طور نیست و این مسایل برای او مهم است.
من تمام پول خود را در خانه خرج میکنم و حتی پول هدیه هایی که دیگران هم به من می دهند در خانه خرج میکنم و نه برای خودم

[ليلا موفق]

اگه حسابتون مشتركه. همسرتون بايد به خواست شما هم احترام بذاره. و تمام تصميماتتون را دوتايي بگيرين. حتي اگه قرار بود خونه به نام خانمتون باشه هم شما بايد با خواست خودتون و با عشق و علاقه اين كار را مي كرديد نه اينكه ايشون به تنهايي در اين مورد تصميم بگيرند.

[هامون]

من یک خانم هستم و چون از فیلم هامون خوشم میاد اسمم رو این گذاشتم.

[mahi91]

سلام هامون
لطف کن سن خودتووهمسرتوبگو

[بالهای صداقت]

سلام و به تالار همدردی خوش اومدید
ابتدا به خاطر نام کاربریتون تصور کردم که شما مرد باشید لذا در خصوص این مشکل می خواستم بگم
وقتی یک مرد هنگام گفتگو با زنش شروع می کنه به راهکار دادن به جای گوش دادن باعث میشه که زن کم کم از مرد فاصله بگیره
و می خواستم راهکاری در این خصوص بدهم !!


اما چون شما خانم هستید این مشکل از اونجا نشات می گیره که احتمالا شما لحن کلامتون و لغاتی که استفاده می کنید به شوهرتون اعتبار و تایید نمیده یعنی اینکه اگر می خواهید نظرتون رو به همسرتون بگید می بایست توی زرورق محبت ، تایید، اعتبار بپیچید بعد بهش بگید
یک احتمال دیگه این هست که شوهرتون اعتمادش به همفکری با شما کم شده باشه لذا می بایست با صبوری این اعتماد رو دوباره جلب کنید
تبصره= اعتماد به معنای اینکه هنگام همفکری جوری برای شوهرتون جا میفته که اون تصمیم گیرنده نیست و شما هرچند قصدت این نیست اما در صددی که حرفت رو به کرسی بشونی و این حالت باری مرد ناخوشایند هست

تو باید جوری رفتار کنی که نظرت رو بگی و بعدش جوری برایش جا بیفته که اگر نظر شما رو داره انجام میده ولی انگار این نظر از ابتدا از خود همسرت بوده

از نظر بکار بردن محبت و تایید و اعتبار چه راهکاری در کلامت داری؟