من با زن وسواسی و لجوج و پرخاشگر ناآزموده که فاصله سنی و سواد زیاد باهم داریم . تربیت مادری ندیده و جدا در اتاقی دیگر می خوابد و تمکین جنسی نمی کند و در مقام انتقاد می گوید:"من همینم که هستم خوشت نمیا حق و حقوقم را بده و طلاقم بده".و وقتی زیاد اصرار کردم که رابطه داشته باشیم و...با پرخاش گفت:"زبان آدم نمی فهمی نگفتم به من تماس نداشته باش و به من دست نزن !!!!!؟؟؟؟؟؟. در بدو ورود بسم الله وقتی می رفتیم که شب زفاف را بگذرانیم در آن موقع هم از هم بستری ممانعت نمود و سه ماه طول کشید با هزاران بی ۀبرویی.و من هم که آزرده شده بودم و هیچ احساسی بهش نداشتم با بی شرمی جلوی فامیلها گفت:"این هم که دختره دوتا دختر یک جا نمیشه باید منو هرروز ..... در حالی که خودش مانع از این کار میشد و وقتی ته وتوی قضیه را جست و جو کردم دیدم زنداییش اینهارا یادش داده که پیش دستی کند و راه اعتراض و طلاق احتمالی را ببندد.ولی مسئله مهمتراز این بود که ایشان وسواسی و افسرده و بیمیلی جنسی داشتند.حال هر وقت حرفی یا انتقادی دارم م گوید من به تو بارها گفته ام که منو طلاق بده تو به خاطر پول منو طلاق نمیدی.خرج مارا بده و خودت از خانه بیرون برو ...
سواد زن=4 ابتدایی سواد من :فوق دیپلم
سن زن:44 سن من:54
دارای گواتر بوده از اول ازدواج تورم گواتر مشهود بود و من نفهمیدم که چه عوارضی می تواند داشته باشد
تربیت مادری ندیده و در 9 ساله گی با د برادر ولگرد و اوباش و یک پدر ناتوان دیمی بزرگ شده
و کاملا ناآزموده است .لطفا راهنمایی کنیدکه اگر من به خاطر بچه ها طلاقش ندهم و خانه را ترک کنم از نظر حقوقی چه کار باید بکنم که منطبق بر حقوق بوده و من محکوم نشوم و از این زندگی رنج آور که تبدیل به حبس ابد گردیده.خلاص شوم؟؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)