سلام "
نزدیک 2 ماه است که نامزد کردم ولی رابطه خوبی با خانواده همسرم ندارم " و علت این تفاوت فرهنگ هاست " اولش فکر نمیکردم که این تفاوت این همه مهم باشه ولی روز به روز برایم سخت و سختر میشه " و این باعث میشه من با همسرم سر هر موضوع کوچکی بحث کرده و حرف را با کلمه اگه ناراحتی میتونیم طلاق بگیریم به اتمام می رسونیم .
خانواده من با این وصلت مخالف بودن و علت این معتاد بودن برادر او بود و به هر صورت به علت علاقه من و زنم بهم تن به این وصلت دادن و زنم قبول کرد که ما رفت و امد زیادی با خانواده او نداشته باشیم ولی حالا همسرم با اعمالش به من نشون میده که نمیتونه سر قولش وایسته " البته طی این 2 ماه ما 2 بار با خانواده او دعوای بزرگی کردیم که حتی خانواده من بسیار ناراحت شده و به من تاکید می کنند که خودت باعث این کارا شده ای و باید به گونه ای تحمل کرده و زندگیت را ادامه بدی شاید با کمی تحمل و کوتاه اومدن همه چی درست بشه " حالا من از زنم سرد شده ام و همش میگم شاید اشتباه کردم و تن به این ازدواج دادم و همش فکر فرار و طلاق از سرم میگذره نمیدونم چیکار کنم خواهش میکنم کمکم کنید .
علاقه مندی ها (Bookmarks)