سلام
منم چند وقت دچار مشکلی سردی تو روابط جنسی ام با شوهرم شدم،در این موردهم با شوهرم زیاد صحبت میکنم تا رابطمون بهتر بشه اما فایده نداره .
چند وقته اصلا هیچ تمایلی ندارم ماهی 1 بار هم برای اینکه دلم برای شوهرم میسوزه تن میدهم اما هر دفعه بعد از رابطمون کلی گریه میکنم شوهرم خیلی خوبه از همه لحاظ هم من دوسش دارم هم اون منو دوست داره
اوایل که بهش خواسته هامو میگفتم زود بهش بر میخورد و بیخیال میشد اما هر دفعه سعی کردم مهربونیم بیشتر شه تا فکر نکنه دارم روش عیب میذارم من فقط بهش میگم چه چیزهایی دلم میخواهد شوهرمم شاید 1 الی 2 بار سعی کند به دل من راه بیاید اما دوباره مثل اولش میشود کارم به جایی رسیده که فکر میکنم اگه این رابطه در کار نبود چقدر خوشبخت بودیم و آرامش داشتیم (حداقل من آرامش داشتم) حتی 10 روز پیش دیگه این حرف را به شوهرم زدم اونم ناراحت شد دوست نداشتم اینو بهش بگم اما خودش مجبورم کرد اوایل حس خوبی نداشتم که این حرفا رو بهش بگم ولی الان دیگه خیلی راحت و بدون عذاب وجدان حرفامو میگم چون به این اعتقاد دارم که دو طرف باید لذت ببرند میخواستم به روم نیارم و همین طوری ادامه بدم و الکی فیلم بازی کنم که راضیم اما همیشه بعد رابطه گریم میگرفت دلم یه چیزایی(روحی روانی )میخواست شدیدنم میخواست ولی وقتی دریافت نمیکردم عذاب میکشیدم اگه کلا رابطه نداشته باشیم اون حس خیلی سراغم نمیاد اما بعد رابطمون خیلی احساس نیاز میکنم واسه همین بهش گفتم اما به نظر من اصلا درک نمیکنه من چی میگم و چی میخوام نشون میده که میخواد اهمیت بده اما به نظر من ظاهری .الان واسه من اسم گذاشته 20 روز یه بار،
وقتی این حرفو میزنه ظاهرا نشنیده میگیرم اما باطنا میخوام خفش کنم.اصل دلم نمیخواد ازم درخواست کنه با اینکه اون نمیتونه نیاز منو برطرف کنه اما وقتی جواب رد بهش میدم عذاب وجدان میگیرم چرا ما زنها اینجوری هستیم من نمیخوام فقط مطابق دل اون پیش برم منم دلم نزدیکی میخواد اما دیگه نمیدونم چیکار کنم.لطفا اگه نظری دارید بگید.تو فکرم هست که پیش مشاور برم اما چون مشاور خودم رفته خارج کسی دیگه ای رو که باهاش بتونم راحت صحبت کنم نمیشناسم از یه طرفم دلم میخواد پیش مشاور مرد برم تو این موضوع اما هم خودم خجالت میکشم هم شوهرم موافق نیست .راهنماییم کنید لطفا
علاقه مندی ها (Bookmarks)