سلام
امیدوارم عنوان تاپیکم با عنوان "با یه همسر بی تفاوت 2 " به " با یه همسرم بی تفاوت 10 " نرسه و به همین 2 ختم به خیر شه.
اینم تاپیک قبلم هست : http://www.hamdardi.net/thread-16478.html تو این مدت تمام پست های قبل دوباره خوندم سعی کردم عملیش کنم .
تو این مدت فهمیدم زیادی همه زندگیم وابسته به همسرم بوده نمی دونم درسته یا غلط ولی دیگه چندباری خیلی شاد خندون تنهایی میرم مهمونی برنامه های شخصیم رو دوباره دارم سعی میکنم خیلی مقابل همسرم خودم قوی و شاد نشون بدم الان دارم می فهمم تو این 2 سال اخیر خودم کا ملا" حذف کرده بودم همه چیز اونی بود که همسرم میخواست حالا با اینکه برام خیلی سخته ولی وقتی همراهیم نمی کنه با اینکه خیلی بهم فشار میاد ولی به ظاهر خیلی قوی خودم نشون میدم تنها کاریو که میخوام میکنم (مثلا" شب قدر هرچی با هر روشی خواستم که بیاد بریم مسجد نیامد که نیامد منم گفتم میخوای بیا می خوای نیا 12 شب تنهایی رفتم اونم عکس العملی نشون نداد و اعتراضی هم نمی کنه حالا نمی دونم بکل دارم اشتباه میکنم یا نه ؟ ؟ ؟ ولی خودم فکر میکنم باید خیلی ظاهرم قوی باشه باید بفهمه دیگه بهش تو هیچی نیاز ندارم لطفا" بگید کارم درسته ؟ اگر نه چی کار کنم چون اصلا"به نیاز های من توجهی نداره و خیلی لجبازه تا جایی که هنوز مشکل ارتباطمون با خانواده ها هست و یکمم بعد 10 ماه کوتاه نیامده
علاقه مندی ها (Bookmarks)