به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 16 1234567891011 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 157
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 03 آبان 98 [ 02:40]
    تاریخ عضویت
    1390-2-27
    نوشته ها
    480
    امتیاز
    12,382
    سطح
    72
    Points: 12,382, Level: 72
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 66.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    645

    تشکرشده 634 در 321 پست

    Rep Power
    61
    Array

    با یه همسر بی تفاوت چکار کنم؟ 2

    سلام
    امیدوارم عنوان تاپیکم با عنوان "با یه همسر بی تفاوت 2 " به " با یه همسرم بی تفاوت 10 " نرسه و به همین 2 ختم به خیر شه.

    اینم تاپیک قبلم هست : http://www.hamdardi.net/thread-16478.html تو این مدت تمام پست های قبل دوباره خوندم سعی کردم عملیش کنم .
    تو این مدت فهمیدم زیادی همه زندگیم وابسته به همسرم بوده نمی دونم درسته یا غلط ولی دیگه چندباری خیلی شاد خندون تنهایی میرم مهمونی برنامه های شخصیم رو دوباره دارم سعی میکنم خیلی مقابل همسرم خودم قوی و شاد نشون بدم الان دارم می فهمم تو این 2 سال اخیر خودم کا ملا" حذف کرده بودم همه چیز اونی بود که همسرم میخواست حالا با اینکه برام خیلی سخته ولی وقتی همراهیم نمی کنه با اینکه خیلی بهم فشار میاد ولی به ظاهر خیلی قوی خودم نشون میدم تنها کاریو که میخوام میکنم (مثلا" شب قدر هرچی با هر روشی خواستم که بیاد بریم مسجد نیامد که نیامد منم گفتم میخوای بیا می خوای نیا 12 شب تنهایی رفتم اونم عکس العملی نشون نداد و اعتراضی هم نمی کنه حالا نمی دونم بکل دارم اشتباه میکنم یا نه ؟ ؟ ؟ ولی خودم فکر میکنم باید خیلی ظاهرم قوی باشه باید بفهمه دیگه بهش تو هیچی نیاز ندارم لطفا" بگید کارم درسته ؟ اگر نه چی کار کنم چون اصلا"به نیاز های من توجهی نداره و خیلی لجبازه تا جایی که هنوز مشکل ارتباطمون با خانواده ها هست و یکمم بعد 10 ماه کوتاه نیامده

  2. 2 کاربر از پست مفید sahra100 تشکرکرده اند .

    sahra100 (چهارشنبه 02 شهریور 90)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array

    RE: با یه همسر بی تفاوت چکار کنم؟ 2

    سلام صحرا جان
    خوبی؟
    از اینکه نبودی هم خوشحال بودم هم ناراحت خوشحال چون گفتم شاید مشکلاتت کمتر شده ناراحت چون ازت بی خبر بودیم
    راستش به نظر من باید بهش نشون بدی نیاز داری که گاهی همراهیت کنه چون این روش هم اگه عادت اون بشه شاید برات خیلی آزار دهنده بشه
    این خوبه که قوی هستی و محکم ولی باید همون طوری که نشون میدی واقعا هم قوی و محکم باشی نه اینکه تو تنهایی خودت رو اذیت کنی
    و چه قدر خوب که دوباره داری کارایی که بهش علاقه داشتی رو انجام می دی
    منتظر بمون ببین جناب sci چی میگم
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  4. 2 کاربر از پست مفید eghlima تشکرکرده اند .

    eghlima (چهارشنبه 02 شهریور 90)

  5. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 03 آبان 98 [ 02:40]
    تاریخ عضویت
    1390-2-27
    نوشته ها
    480
    امتیاز
    12,382
    سطح
    72
    Points: 12,382, Level: 72
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 66.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    645

    تشکرشده 634 در 321 پست

    Rep Power
    61
    Array

    RE: با یه همسر بی تفاوت چکار کنم؟ 2

    اقلیما خواهر گلم سلام
    ممنون که پیگیره اوضاع احوالم هستی
    خیلی نیاز به همراهی و حمایتش دارم ولی وقتی با من مثل یه مرد برخورد میکنه و نمی فهمه و نیاز من به همراهیش به پای ضعفم میذاره مجبورم بهش نشون بدم من از پس همه کارام تنهایی بر میام نمی دونم شاید من خیلی لوسم و دردونه ولی تو خونه پدرم هیچوقت تنها دکتر نرفته بودم هیچوقت 12 شب تنها بیرون نبودم حتی الانم اگه از جایی دیر برگردم حتما" برادرم پدرم خلاصه یکی پشت ماشینم میان . میدونم چی میگی خودمم نگرانم ازین که عادتش بشه ولی هرچی بیشتر پا رو خواسته هام میذارم به امید یکم همراهیش فایده نداره
    تو بگو یعنی یه مسجد اومدن اینقدر سخته اونایی که به هیچی معتقد نیستن حداقل این یه شب میرن بعد شوهرمن که مثلا" نماز خونه .... . راستش اقلیما ناراحتم نه با یه پسری ازدواج کردم که به هیچی معتقد نباشه و حداقل پارتی و ... ردیف باشه نه یکی که معتقد باشه و اونجاها نمیریم یه دعا من ببره قبلا" هم مهمونیام داشتم هم دعاهام ولی حالا ... واقعا" خودخواه و خود محور و اولویت زندگیش اول خودش.
    خیلی فکر کنم غر زدم جبران همه مدت نبودم کردم . البته میومدم سر میزدم و تاپیکتم دنبال میکنم ...
    اگه تو فهمیدی بلاخره راه مساله من چیه لطفا" بهم بگو

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array

    RE: با یه همسر بی تفاوت چکار کنم؟ 2

    سلام صحرا جان می فهمم چی میگی و می دونم چقدر سخته
    همسرت از اول هم همینطوری بوده؟یعنی بی تفاوت بوده؟
    صحرا من هر موقع همسر منم ازم دلخور و ناراحته این مدلی میشه اون از چیزی ناراحت نیست؟یا تو زیاد غر نمی زنی بداخلاقی نمی کنی تو خونه؟بهش محبت می کنی ؟
    شیوه درخواست تو چه جوریه؟
    تاحالا با شیوه درست گفتگو باهاش حرف زدی ؟

    خودت بهونه گیری نمی کنی؟


    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  7. کاربر روبرو از پست مفید eghlima تشکرکرده است .

    eghlima (شنبه 05 شهریور 90)

  8. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 03 آبان 98 [ 02:40]
    تاریخ عضویت
    1390-2-27
    نوشته ها
    480
    امتیاز
    12,382
    سطح
    72
    Points: 12,382, Level: 72
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 66.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    645

    تشکرشده 634 در 321 پست

    Rep Power
    61
    Array

    RE: با یه همسر بی تفاوت چکار کنم؟ 2

    سلام اقلیما جان
    والا نمیدونم ایراد کارم کجاست ولی خودم تصور میکنم اون خیلی زود ازدواج کرده و اصلا" معنی روابط زن و شوهری رو درک نمی کنه یه جورایی بیشتر فکر میکنه من دوست دخترشم که هروقت دوستم داره در قبالم کمی مسول و در غیر اینصورت هیچ وظیفه ای غیر پول خرج کردن نداره
    اولا که خیلی بدتر از این بود حتی خرید خونرو انجام نمیداد میگفت به من چه حالا بعد 4 سال تازه یکم بزرگ شده دیگه این کارارو انجام میده
    راجع به شیوه درخواستمم والا اکثرا" با محبت و ... است ولی جدیدا" یعنی چندماه دیگه حتی نمی تونم ازش درخواستی داشته اشم
    انگار فقط باهم هم زیستی مسالمت امیز داریم !!!!!!



    اقای دانشمند سلام
    اینقدر از ما ناامید شدید که دیگه یه سری به تاپیک من نمیزنید

  9. کاربر روبرو از پست مفید sahra100 تشکرکرده است .

    sahra100 (شنبه 05 شهریور 90)

  10. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array

    RE: با یه همسر بی تفاوت چکار کنم؟ 2

    صحرا جان اگه اشتباه نکنم تو هم شدی آیینه اون یعنی داری همون کاری رو میکنی که اون میکنه یعنی بی تفاوتی

    یه سوال همسرت از اول هم همین طوری بود؟

    صحرا یه مدت دل بده بهش
    بهش محبت کن برای علایقش ارزش قائلشو
    ازش تعریف کن
    بهش تو روز سر یه ساعت مشخص زنگ بزن
    تو خونتون تغییر دکور بده
    اگه چیزی از گذشته هست که محبت های گذشتتون زنده می کنه یاداوری کن
    بهش برس و غذای مورد علاقه اش رو درست کن
    مردا در مقابل محبت خاع صلاح میشن
    روح به زندگی
    زود ناامید نشو به خدا جواب میگیری


    راستی یه کم از کارایی این مدت کردی بگو...........

    صحرا یه مدت دل بده بهش
    بهش محبت کن برای علایقش ارزش قائلشو
    ازش تعریف کن
    بهش تو روز سر یه ساعت مشخص زنگ بزن
    تو خونتون تغییر دکور بده
    اگه چیزی از گذشته هست که محبت های گذشتتون زنده می کنه یاداوری کن
    بهش برس و غذای مورد علاقه اش رو درست کن
    مردا در مقابل محبت خلع صلاح میشن
    روح به زندگی
    زود ناامید نشو به خدا جواب میگیری


    راستی یه کم از کارایی این مدت کردی بگو...........

    خداکنه جناب sci هم بیان نظر بدن
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  11. 2 کاربر از پست مفید eghlima تشکرکرده اند .

    eghlima (شنبه 05 شهریور 90)

  12. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 03 آبان 98 [ 02:40]
    تاریخ عضویت
    1390-2-27
    نوشته ها
    480
    امتیاز
    12,382
    سطح
    72
    Points: 12,382, Level: 72
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 66.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    645

    تشکرشده 634 در 321 پست

    Rep Power
    61
    Array

    RE: با یه همسر بی تفاوت چکار کنم؟ 2

    اقلیما خواهر گلم ممنون از اینکه به تاپیکم سر میزنی

    نمیخوام باهاش لجبازی کنم یا ازارش بدم بی تفاوت شدم فقط دیگه خیلی نمی خوام انرژیمو بی نتیجه هدر بدم تا زمانی که یه یه راه حل کاربردی برسم و یاد بگیرم چون هرچی من انرژی میذارم تهش میبینم فقط تو حرف ما زن شوهریم وگرنه مثل دوتا غریبه ایم که حتی دیگه روابط جنسیم نداریم اون کاملا" منو نادیده میگیره البته تو عمل وگرنه تو حرف که عشقشم منم حس میکنم اگه یه جایگزینی بیاد تو زندگیم به سادگی عوض کردن یه لباس حذفش میکنم . از اول غد بود ولی نه به این شدت اینقدر بینمون بحث شد بدتر شد قبلا" که اون فقط میگه همینه که هست عادت کن به این شرایط من همینم یه جورایی من به مرگ میگیره به تب راضی شم منم حالا دیگه بهش میگم همینه که هست ناراحتی برو من اخلاقم همینه اون تو خانواده ای بوده که پدرش فقط کار می کرده من تصور نمی کنم اصلا" اینا باهم وقت گذاشته باشن مادرشم که اصلا" راهنماییش نمیکنه اون موقعی که ما نامزد کردیم بهم گفت خواهرم دوبار میخواسته خودکشی کنه !!! من خیلی گیج بودم که همون موقعی خیلی چیزا دستگیرم نشد ... نمی دونم یا تهش اون یه دوست دختر پیدا میکنه و ... یا من میزنم به سیم اخر و این زندگیو اتیش میزنم میرم
    چندروز پیش با دوستاش بیرون بودیم خانوم دوستش بهم یه جمله ای گفت که مرتب دارم بهش فکر میکنم بهم گفت : تو دلت نمیخواد یه شوهری داشته باشی که دوست داشته باشه !!!! یا قبول کن و خیلی تلاش کن تا بزرگ شه یا رهاش کن و برو با یه موقعیت جدید چون همسرت هنوز خیلی بچس شوهرمم که باهاش حرف زده به من گفته اگه صحرا ازین جدا شه این محاله دیگه بتونه با کسی خوشبخت شه و صحرا واقعا" داره این رفتارهارو تحمل میکنه

  13. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array

    RE: با یه همسر بی تفاوت چکار کنم؟ 2

    صحرا تو این مدت برای بهبود رابطتون چی کارا کردی
    چیزایی که جناب sci تو تایپ قبلیت گفت چهقدر به کار گرفتی؟

    صحرا الان برای اینکه ناامید شی خیلی خیلی زوده
    کمکش کن یاد بگیره ماها می تونیم با درست رفتار کردن خیلی چیزا رو یاد بدیم بحث سر این نیست که اون بچه است بحث سر اینکه اون بلد نیست چون بهش یاد ندادند

    من مثل تو چهار سال از زندگیم می گذره همسر من اوایل عادت داشت هر چیزی میشد می ذاشت کف دست مادرش تمام دعواهامونو اونا می دونستن این رو هم خودش بهم گفت همین مسئله هم باعث شد این همه بدبختی بکشم الان دیگه وقتی بهش میگم مثلا به خانواده ات نگو که دعوا کردیم عصبانی میشه و میگه گفتن من تف سر بالاست و میگه چرا بهم اینطوری میگی چون یاد گرفت هر چند با بدبختی

    بهش یاد بده با درست رفتار کردن وقتی می بینی یه چیزی یا حرفی داره تورو آذار میده پس تو هم تکرارش نکن تو درستشو بهش نشون بده
    وقتی بهت گفته رفتار من همینه وقتی تو هم مثل اون رفتار کردی گفتی همینیه که هست یعنی این مسئله رو تو زندگیت تثبیت کردی
    صحرا جان روابط زناشیوتونو جدی بگیر
    خیلی مهمه باهاش حرف بزن بقول sci از موضوعات عادی شروع کن
    پر انرژی دوباره شروع کن
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  14. 2 کاربر از پست مفید eghlima تشکرکرده اند .

    eghlima (یکشنبه 06 شهریور 90)

  15. #9
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    145
    Array

    RE: با یه همسر بی تفاوت چکار کنم؟ 2

    چند تا پست زدی... همه رو خوندم! خودتم یه بار بخون... بهم بگو اینا کدوماش حرفای تو هست؟ کدوماش حرفای ذهن سطحی غرغرو!؟! واقعا من و ذهن سطحی تو دشمن خونی هستیم! می دونستی؟؟؟ من اگر جوابی ننوشتم چون این پستها رو شما نزدی!!! من قراره جواب صحرا رو بدم نه جواب ذهن سطحیش رو! پس بی زحمت این ذهن رو خاموش کن و اون صحرا، یعنی خانوم مهندس عاقل و بالغ، صورت مسئله رو برام روشن و صریح بنویسه!

  16. 2 کاربر از پست مفید sci تشکرکرده اند .

    sci (یکشنبه 06 شهریور 90)

  17. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 03 آبان 98 [ 02:40]
    تاریخ عضویت
    1390-2-27
    نوشته ها
    480
    امتیاز
    12,382
    سطح
    72
    Points: 12,382, Level: 72
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 66.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    645

    تشکرشده 634 در 321 پست

    Rep Power
    61
    Array

    RE: با یه همسر بی تفاوت چکار کنم؟ 2

    برادر خوبم سلام
    فکر کنم همه پست هام حرفهای ذهن سطحیه کاملا" درسته میدونم دارم ناله میکنم ولی کم اوردم این ادم انتخاب من نبود!!!! اشتباه کردم . بخدا من اصلا" تو زندگیش نیستم اون با خودش و دنیای خودش حال می کنه اون می فهمه داره زجرکشم می کنه ولی واسش مهم نیست چرا من که می تونم شرایط براحتی تو کار کنترل کنم از پس همسر خودم بر نمیام حتی براحتی جلوم میزنه رو کانالای .... میشینه می بینه .... منم خیلی نیازها دارم ولی... .
    خلاصه کاملا" میفهمم زندگیمون داره ازبین میره ولی واقعا" نمیدونم باید چیکار کنم فقط تو رو خدا دیگه بهم نگو این بایگانی کن اینو بگذر درخواست موثر کن ... فقط یراهی بگو بفهمه منم هستم بفهمه من زنشم نه دوست دخترش بفهمه دارم له میشم تو این شرایط من هیچی نمیخوام نه بپولش احتیاج دارم نه ... من فقط یکم توجه می خوام اقای دانشمند واقعا" می ترسم که کاری کنم که پشیمون بشم هی دارم تحمل می کنم مرزم با ادم ها نگه میدارم ولی مبترسم حالم خوب نیست

    اقلیما عزیزم سلام

    شما میگی یاد بده همه این 4 سال شده کلاس درس باید یاد بدم تهشم یاد نمی گیره فکر میکنه صحرا باید این جوری باشه وظیفشه انگار اون عبد منم معبودم اون شده یه دختر تمام عیار همیشه قهر اون وقتیم که میدونه دیگه کاری قرار نیست انجام بده میاد بغلم میکنه بوسم میکنه دوباره فرداش همین داستان . من حتی حق ندارم تو خونه فن روشن کنم هروقت گرمش روشن کنه سردش خاموش شبها تا صبح از گرما خفه میشم یه پنکه کوچکم خریدم روشن میکنم عصبانی پا میشه از رو تخت میره یه اتاق دیگه اخه این برخورد یه مرد 28 سالس؟ یعنی هروقت چیزی مطابق میلش نباشه یا داد و بیداد میکنه و کل وجود و هستی ادم میبره زیر سوال انگار خلقت این دنیا فقط واسه اون بوده یا قهر میکنه سعی میکنه تو قهرش کارایی کنه که روان ادم له کنه. حالا تو باشی چیکار میکنی اون واسه یه پنکه اینجوری بمن اعتراض میکنه بعد من 10 ماه ناراحتیو باید کاملا" بپذیرم اعتراضی هم نکنم شادم باشم .

    فقط خدارو شکر میکنم شماهارو دارم
    وگرنه واقعا" دق میکردم . الان یکم امید دارم با وجود شماها بتونم این مسایل حل کنم

    برادر خوبم سلام فکر کنم یه کم غر زدم اروم شدم

    الان از شبهای قدر که باهام نیو مد باهم قهریم البته بینش یکی دوبار اومد طرفم ولی دوباره قهر بود تا اینکه خالم چندروز پیش زنگ زد دعوت کردمون اونم گفت من نمیام منم تنها رفتم ( حالا کاری ندارم از نگاه ادما چقدر اذیت میشم ) خلاصه فردای اونروز دوستاش زنگ زدن منم چیزی نگفتم با اونا رفتیم بیرون بعد بدون هماهنگی بامن انگار من هویجم یهو برگشته میگه همه مهمون منید حالا اونجا دوستاش چقدر هوای زناشون داشتن بعد اقای شوهر همه حواسش به خودش بود حتی نگاهم نمیکرد خلاصه اخر شب رفتیم خونه دوستش 3 شب بازم میخواست بمونه
    (حالا اگه مهمونی ما شب دیر میشد کلی غر میزد که شماها نرمال نیستید بدن نیاز به استراحت داره و .....) خلاصه بعد مهمونی همچنان قهر بودیم تا دیشب که خیلی شیک رفته پای tv کانال ... زده نگاه می کرد مثلا" روزه میگیره نماز میخونه .... بعدم ساعت 3 شب اومد تو تخت واسه سحر صداش کردم خودم رفتم خوابیدم حتی واسه نماز صبحمم صدام نکرد بعد دیدم دوباره همهچیش از رو تخت جمع کرده نصفه شب رفته یه اتاق دیگه شما بگو باید چی کار کنم؟؟ تو این 3 4 ماه چند بار ازش خواستم که باهم حرف بزنیم ولی همش میپیچونه نمیاد . از سرکارشم که میگه همش فلان همکار زنش اومده این مشکل براش گفته اون مشکل گفته انگار همسر من بتمن که حق همرو باید براشون بگیره اگر بگم ازین مساله بدم میاد میگه گیر نده والا همه پرسنل ما مردن من تنها زنم ولی نمیرم مسایلم به کسی بگم و درد و دل کنم !!!!! حالا الان باید چیکار کنم


 
صفحه 1 از 16 1234567891011 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 61
    آخرين نوشته: جمعه 17 اردیبهشت 95, 22:06
  2. ماموریت این دو فرشته چه بود .... ؟؟؟؟؟؟ هاروت و ماروت
    توسط parsa1400 در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 17 فروردین 94, 06:46
  3. پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: جمعه 13 مرداد 91, 19:56
  4. تفاوت سنی 8 سال، آیا از یک نسلیم؟
    توسط jodiabot در انجمن تفاوت سنی در ازدواج
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: جمعه 05 فروردین 90, 23:53
  5. تشخیص تفاوت میان عشق و شهوت !!!
    توسط erfan25 در انجمن عشق
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 16 آبان 88, 13:19

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:46 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.