به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 24 بهمن 92 [ 17:25]
    تاریخ عضویت
    1386-7-22
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    89
    امتیاز
    7,705
    سطح
    58
    Points: 7,705, Level: 58
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    174

    تشکرشده 189 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array

    عملکرد تفکر در کودکان زیر 2 سال

    [align=justify][align=justify]
    آیا تاکنون از خود سؤال کرده‌اید نظام ذهنی و عملکرد آن، تفکر، به عنوان یکی از شاخصه‌های مهم موفقیت چگونه عمل می‌کند؟ و آیا عملکرد ذهن از دوران کودکی تا بزرگسالی ثابت است؟ به عبارت دیگر آیا کودکان همانگونه می‌اندیشند که بزرگسالان؟ آیا کودکان قادر به درک و فهم مسائل بزرگسالان هستند؟

    چرا کودکان متعلق به گروه‌های سنی خاص، تمایل به شنیدن و خواندن داستان‌ها و مطالب خاصی دارند؟ آیا شیوة تفکر کودکان می‌تواند در به‌کارگیری روشهای مناسب آموزشی موثر باشد؟به‌کارگیری روش‌های مناسب تا چه حد در کسب موفقیت‌های فعلی و بعدی افراد مؤثراست؟ و...

    طی قرون متمادی، اندیشمندان بر آن بوده‌اند که عوامل بنیادین موفقیت را بررسی کنند. رشته‌های مختلف علوم، همواره در جهت پاسخگویی به سؤالات ذهنی متفکران شکل گرفت و توسعه یافت. شاید به جرأت بتوان گفت قرن‌ها پیش از میلاد مسیح(ع)، فلسفه، و از

    ابتدای قرن بیستم، روانشناسی جزو رشته‌هایی بوده‌اند که در جهت تشخیص عوامل اساسی درونی و بیرونی کسب موفقیت، نقش موثرتری داشته‌اند. رویکردهای مختلف رشته‌های فوق که به منظور تبیین چند و چون رفتار آدمی شکل گرفته‌اند، تا کنون به پاسخ‌های نسبتاً مناسبی در این زمینه دست یافته‌اند.

    از آنجا که پرداختن به جزئیات موارد فوق از حوصله مجموعه مقالات این نشریه خارج است، تلاش ما براین خواهد بود که با تاکید بر بخشی از رویکردهای روان‌شناختی، به توجیه کاربردی موارد فوق بپردازیم، به گونه‌ای که برای خوانندگان عزیز، قابل استفاده باشد. اگر والدین بدانند فرزند سه ساله‌اشان چگونه می‌اندیشد بهتر می‌توانند با او ارتباط بر قرار کنند.

    اگر مربیان و والدین به تغییراتی که در نظام فکری و شیوه رفتار فرزند جوانشان ایجاد شده آگاه باشند، راه‌های آسان‌تر و مناسب‌تری را برای ایجاد ارتباط با وی خواهند یافت و به تبع آن تنش‌ها و تعارض‌هایی که منجر به بروز خشم و عناد و قضاوت‌های نادرست و در نهایت هرز انرژی می‌شود، کاهش می‌یابد؛ انرژی که می‌تواند در جهت رشد و شکوفایی افراد موثر

    باشد. لذا در هر مرحله، توصیه‌ها و پیشنهاداتی نیز برای استفاده والدین و مربیان عزیز و مسئولان محترم ارائه خواهد شد. این مقالات را وسیله‌ای برای تبادل اندیشه با خوانندگانمان می‌دانیم. نظرات شما را گرامی می‌داریم و در حدامکان به سؤالات شما پاسخ خواهیم گفت.

    بعضی از نظریه‌ها فرآیند رشد را طی مراحلی مطرح می کنند، بدین ترتیب که گروهای سنی خاصی در یک مرحله قرار می‌گیرند. قرار گرفتن در هر مرحله، به علت ویژگی‌های کم و بیش مشترکی است که کودکان در رده‌های سنی خاص دارا هستند و این ویژگی‌ها با خصوصیات مراحل سنی قبل و بعد فرق می‌کند. مراحل رشد پیوسته هستند و نمی‌توان قبل از گذر از

    یک مرحله به مرحله بعدی وارد شد. عبور از مراحل رشد بسیار بطئی و آرام است و مقیاس‌های سنی که برای این مننظور در نظر گرفته شده مطلق نبوده بلکه نسبی است. مراحل رشد طی این شماره و چند شماره آینده، به صورتی بسیار ساده توضیح داده خواهد شد. در تبیین ویژگی‌های هرگروه سنی سایر نظریات نیز مطمح نظر قرار خواهند گرفت.

    تئوری رشد شناختی، فرآیند رشد را طی 4 مرحله مطرح می‌کند. ما در این شماره به توضیح اولین مرحله از رشد، که از زمان تولد تا سن 2 سالگی است می‌پردازیم:

    نوزاد آدمی برخلاف تفکر رایج که او را موجودی بسیار ناتوان و عاجز می‌دانند، دارای توانمندی‌های مناسبی است که با آن‌ها متولد می‌‍شود. مثلا قادر است ببیند و بشنود، بمکد و گریه کند و هم چنین هوشیاری‌های لازم را دارد. اگر در چشم او فوت کنید پلک برهم می‌زند. این مجموعه توانمندی‌ها، زمینه لازم را برای تعامل با محیط و یادگیری‌های بعدی

    فراهم می‌آورد. بطور مثال وقتی کودک دچار دل‌درد و یا گرسنه است و یا احتیاج به تعویض پوشک دارد، ممکن است گریه کند و این نوعی علامت است برای اینکه به او توجه شود و مشکلش برطرف گردد.

    اگر وقتی نوزاد انسان در آغوش مادر مشغول مکیدن شیر است ناگهان صدای ضربه بلندی را بشنود برای لحظاتی مکیدن را متوقف می‌کند، بنظر می‌رسد که می‌خواهد بداند این صدا خطری برای او دارد یا نه و اگر بعد از چند لحظه خبری نبود، مجدداً به مکیدن ادامه می‌دهد و اگر برای بار دوم صدای ضربه را بشنود باز هم از مکیدن باز می‌ایستد.

    ولی اگر چندین بار این عمل تکرار شود دیگر اصلاً در برابر صدا واکنشی نشان نمی‌دهد و به مکیدن شیر ادامه می‌دهد. بنظر می‌رسد که به این تشخیص رسیده که صدا، خطری برای او ندارد.
    این یک واکنش هوشمندانه است. به عبارت دیگر توانمندی‌هایی که به لطف خداوند در وجود نوزاد انسان به ودیعه نهاده شده می‌تواند شرایط لازم را برای رشد تکامل و بالندگی وی فراهم آورد. این سری اطلاعات اولیه شرایط را برای نوزاد فراهم می‌آورد تا در جهت سازگار شدن با محیط به یادگیری‌های بیشتری بپردازد. مثلاً کودک کم‌کم یاد می‌گیرد تا پستانک‌هایی با شکل‌های متفاوت را بمکد و بعد کم‌کم یاد می‌گیرد که انگشت دست خود یا شست پایش را بمکد، بعد اسباب بازی‌هایش و همه جهان را می‌تواند از طریق دهان تجربه کند.

    در طول دوسال اول عمر، کودک کم‌کم قادر به شناسایی و تشخیص مراقبین خود خواهد بود. تا قبل از 4 ماهگی، کودکان می‌توانند رابطه خاصی از یک قسمت بدن با قسمت دیگر را کشف کنند مثلاً می‌توانند با حرکت چرخشی خاص دستشان را به دهان ببرند و با سر و صدای زیادی آنرا بمکند و لذت ببرند.

    کمی بعد کودکان می‌توانند ارتباط یک قسمت بدن با خارج از بدن را کشف کنند. به عنوان مثال کودک ممکن است بفهمد اگر خودش را کمی در تختخواب بچرخاند با لگد زدن به دیوارة چوبی تخت می‌تواند از تکان خوردن و صدای زنگولة اسباب‌بازی که در بالای تخت آویزان شده، لذت ببرد (حدود 4 تا 10 ماهگی). اگر یک پارچه بر روی اسباب‌بازی یک کودک 8 ماهه‌ای بکشیم، کودک از ادامة بازی دست می‌کشد و حتی تعجب هم نمی‌کند؛ انگار اصلاً از اول چنین چیزی وجود نداشته است.

    ولی اگر این کار را با یک کودک 10 ماهه انجام دهیم، فعالانه ملافه را کنار می‌کشد و اسباب بازی را بر می‌دارد. در واقع تشخیص می‌دهد که اسباب‌بازی هست ولی مانعی وجود دارد که می‌تواند کنار برود. ولی این کودک همواره محل اختفای اول را جستجو می‌کند. به این معنا که اگر ابتدا اسباب‌بازی زیر ملافه پنهان شده و او آنرا یافته، بار دوم حتی اگر در جلوی چشمان او اسباب‌بازی را زیر بالش قرار دهیم، باز هم مرتباً ملافه را پس می‌زند؛ انگار اسباب‌بازی هرگز در جای دیگری به غیر از ملافه نمی‌تواند باشد.
    ولی کودک 18 ماهه قادر است در جاهای مختلف به جستجوی اسباب بازیش بگردد. سؤال این است که چه اتفاقی در سازمان ذهنی کودک رخ داده است؟

    به نظر می‌رسد فرآیند رشد، بر سازمان ذهنی کودک اثر می‌گذارد. اکنون ما می‌توانیم با انجام بازی‌هایی کنجکاوی کودک را تحریک کنیم.

    لطفاً به بازی «دالی موشه» که در فرهنگ ما یک بازی شناخته شده‌ای است توجه کنید. خواهید دید چقدر در این سنین برای کودکان جالب است. برنامه‌ریزی برای فعالیت‌های متناسب با سن کودکان، می‌تواند سرعت رشد ذهنی آنها را افزایش دهد.

    یک کودک 12 الی 18 ماهه قادر است ارتباط بین اشیاء بیرون از خود را کشف کند. و مرتباً به آزمون و خطا دست می‌زند و تجربه‌های جدید کسب می کند. او می‌تواند تلاش کند یک اسباب‌بازی را از میان میله‌های تخت به درون ببرد و رها کند. و اگر طول اسباب‌بازی طوری باشد که از درون میله‌ها رد نشود. با چند تجربه آزمون و خطا آنرا می‌چرخاند تا بتواند اینکار را انجام دهد.

    در همین سن، کودکی که در یک فرصت مناسب خود را به میزی که روی آن یک بشقاب چینی قرار دارد می‌رساند و یکی از آنها را برمی‌دارد و به زمین می‌اندازد، در حال انجام چند عمل حیرت انگیز است:
    اول اینکه می‌تواند رها شدن و افتادن شئی را نظاره کند.
    دوم اینکه می‌تواند به ارادة خودش محل افتادن بشقاب‌های چینی را تغییر دهد.
    و زیباترین نکته این است که چیزی که قبلاً یک تکه بود الان چندین تکه شده است.

    توجه داشته باشید برای این کودک شکستن بشقاب‌ها، اصلاً کار بدی نیست، خیلی هم جالب است. ولی اگر شما او را سرزنش کنید در واقع نمی‌تواند بفهمد چرا مورد بی مهری واقع شده، او که کار بدی نکرده!! لذا باید توجه داشت که در این سنین فرصت و اجازة رشد ذهنی به کودک داده شود ولی از ابزار و وسایلی استفاده شود

    که هم برای کودک خطرناک نباشد و هم برای والدینش ضرر مالی نداشته باشد؛ مثلاً در فضای خلوتی، یک توپ پلاستیکی را از جهات مختلف پرتاب کند. گاهی به او اجازه بدهید تا اسباب ‌بازی‌هایش را ولو کند، پرتاب کند، اشیاء چیدنی و جور کردنی را چند تکه کند. در اواخر این دوران یعنی حدود 2سالگی تفکر کودک کم کم آشکار می‌شود. کودک قادر است به سهولت حرکت کند.


    او می‌تواند به لحاظ سهولت حرکت با سرعت نسبتاً زیادی به کاوش در مورد جهان پیرامون بپردازد. بعضی از تجارب گذشته برای موقعیت های جدید قابل استفاده خواهد بود. او قادر است از نمادها استفاده کند و تقلید یکی از مشخصات بارز آن است.

    در اینجا کودک یک متفکر و یک دانشمند کوچک است . توجه داشته باشید در این دوران کودک می تواند رفتار عصبی یا خشمگینِ شما را تقلید کند و هم چنین رفتار نوع دوستانه و محبت آمیز را.

    نکته‌ها:

    بدانید که در هر مقطع سنی، فرزندانتان چه آمادگی‌هایی دارند

    شرایط را برای انجام فعالیت کودکان در هر گروه سنی آماده کنیم

    به کودک اجازه بروز کنجکاوی‌هایش را بدهید

    اجازه بدهید خرابکاری‌ها باعث تحریک حس کنجکاوی و عامل کسب تجربه باشد تا ترس

    شرایط مناسب برای تقلید رفتارهای مناسب برای کودک فراهم سازید
    [/align][/align]
    منبع : کاریزما مشاور

  2. 7 کاربر از پست مفید roya تشکرکرده اند .

    roya (یکشنبه 23 بهمن 90)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 54
    آخرين نوشته: چهارشنبه 17 تیر 94, 18:47
  2. سرد شدن نسبت به همسر بدلیل مشکلات زیاد
    توسط سناریا در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 16 خرداد 94, 18:34
  3. از اینکه خیلی زیاد عاشق شوهرمم خسته شدم چون مشکلات زیادی برام ایجاد کرده
    توسط مهشید93 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 دی 93, 15:23
  4. پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 خرداد 93, 10:55
  5. استرس شدید -تنبلی زیاد -بی حوصلگی زیاد باعث شده همه اش بخورم
    توسط پونه در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 دی 92, 23:06

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:03 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.