به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 04 شهریور 90 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1390-5-25
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,171
    سطح
    18
    Points: 1,171, Level: 18
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    Question فكر ميكردم ميتونم الان ميبينم نميتونم...كمكم كنيد

    9 ماه پيش بعد از يك اشناييه 6 ماهه با هم نامزد كرذيم.
    شوهرم دانشجو است و وضع مالي خونوادشم خيلي معمولي.قبل از نامزدي بهم گفته بود كه شرايط مالي ما تا زماني كه درسش تموم نشه خوب نخواهد بود و من فكر ميكردم صبر و تحملشو دارم ولي الان بي پولي باعث سرد شدنم شده و ديگه مثل گذشته دوسش ندارم
    اون خيلي عاشقمه ولي من نه
    حس ميكنم لياقتم چيزي نيست كه الان دارم و اشتباه كردم واسه همين افسردگي حاد گرفتم همش ناخواسته به چيزايي كه همسرهاي اطرافيانم براشون تهيه كردن فكر ميكنم و روز به روز بيشتر از شوهرم فاصله ميگيرم.هر وقت هم كه كوچكترين اعتراضي ميكنم شوهرم يا ميگه پول ندارم چيكار كنم يا ميگه من از روز اول بهت شرايطمو گفته بودم خودت خواستي!
    بهم بگين چجوري ميتونم خودمو اروم كنم وقتي حس ميكنم واسه رفاه من هيچ تلاشي نميكنه وقتي واسش كار پيدا ميكنم همش ميگه اين كار در شخصيت من نيست در صورتي كه من دوست دارم واسه رفاه من يه ذره هم كه شده تلاش كنه....

  2. 2 کاربر از پست مفید pari1990 تشکرکرده اند .

    pari1990 (شنبه 12 شهریور 90)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 آبان 90 [ 12:24]
    تاریخ عضویت
    1390-5-06
    نوشته ها
    168
    امتیاز
    2,377
    سطح
    29
    Points: 2,377, Level: 29
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    141

    تشکرشده 141 در 76 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فكر ميكردم ميتونم الان ميبينم نميتونم...كمكم كنيد

    سلام خانمی
    به همین زودی خسته شدی؟!شما که تازه اول راهی...از الان خستگی؟مگه نمیگی همسرت دانشجو؟!خب هنوز فرصت داره واسه پیشرفت و بالا رفتن...شما باید کمکش کنی همراهش باشی نه اینکه دلسرد بشی و ازش فاصله بگیری!انقد مشکلات زیاد تو زندگی که اگه الان بخوای بگی خسته شدی اونم سر موضوعی که قابل حل آینده میخوای چیکار کنی؟!یه سری تو تالار بزن مشکلات ببین اونوقت خدا رو به خطر داشته هات شکر کن
    عزیزم اینده از آن ماست اگه بش امید داشته باشیم و واسش تلاش کنیم

  4. 2 کاربر از پست مفید nazlin1990 تشکرکرده اند .

    nazlin1990 (سه شنبه 25 مرداد 90)

  5. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فكر ميكردم ميتونم الان ميبينم نميتونم...كمكم كنيد

    سلام،

    اول یک مطلبی رو بگویم.
    شما در دوران نامزدی هستید.
    این دوران بهترین فرصت برای شناخت از همدیگر است.
    برای همین توصیه می شود که تا آنجا که ممکن است سعی کنیم در این دوران درگیر احساسات نشویم تا چشمانمان باز باشند و بتوانیم طرف مقابل رو بشناسیم و برای ازدواج منطقی تصمیم بگیریم.

    این رو نگفتم که خدایی ناکرده شما رو ترغیب به جدایی کنم! بلکه منظور من این بود که اگر عیبی در نامزدتون پیدا کردید و یا تفاوتهایی رو دیدید، بهتر است تنهایی و همینطور همراه با نامزدتون حضوری به مشاور مراجعه کنید و برای آینده تصمیم بگیرید.

    گفتید ایشون دانشجو هستند و ظاهراً از اولش هم این مسئله رو با شما مطرح کردند و شما هم قبول کردید.

    بهم بگين چجوري ميتونم خودمو اروم كنم وقتي حس ميكنم واسه رفاه من هيچ تلاشي نميكنه وقتي واسش كار پيدا ميكنم همش ميگه اين كار در شخصيت من نيست در صورتي كه من دوست دارم واسه رفاه من يه ذره هم كه شده تلاش كنه....
    بالاخره اگر ایشون از همان اول گفتند که من باید درس بخوانم و فعلاً درآمد ندارم و شما هم قبول کردید، فکر می کنم دیگر ایشون بی تقصیر هستند!

    چقدر دیگر از درسشون باقی مانده؟
    آیا قول و قراری هم گذاشته بودید که حالا ایشون به وعده شون عمل نکرده باشند؟ مثلاً اینکه قرار باشد در کنار درس کار هم بکنند و یا اینکه حدوداً یک زمانی رو مشخص کرده باشید برای پایان تحصیل و عروسی؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید hamed65 تشکرکرده است .

    hamed65 (سه شنبه 25 مرداد 90)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 04 شهریور 90 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1390-5-25
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,171
    سطح
    18
    Points: 1,171, Level: 18
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: فكر ميكردم ميتونم الان ميبينم نميتونم...كمكم كنيد

    بله متاسفانه همش ميگه من ديگه مثلا از فلان تاريخ سره كار ميرم و هر كارش شده ميكنم ولي عملا" هيچي....
    ايشون دانشجوي فوق ليسانسه و چون ميخواد دكنري بخونه حداقل 5سال از درسش مونده
    من ميترسم براورده نكردن نياز هاي من براش عادت بشه....
    در مورد عقد و عروسي هميشه بهونه مياره من فكر ميكنم نميخواد مسوول زندگي من باشه اينم واسم يه مشكله....

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 02 اردیبهشت 91 [ 00:27]
    تاریخ عضویت
    1390-5-20
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,430
    سطح
    21
    Points: 1,430, Level: 21
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 16 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فكر ميكردم ميتونم الان ميبينم نميتونم...كمكم كنيد

    سلام دوست من به گذشته نگاه کن ببین چی باعث شده به عنوان همسر قبولش کنی،مطمینا اونقد ویژگی خوب داشته که موقتا از رفاه مالی چشم پوشی کردی،اونایی که شوهراشون همه چی واسشون فراهم میکنن چند سال از ازدواجشون گذشته تا به اینجا رسیدن.تازه چند نفر از اون مردا دکترا دارن؟به داشته هات ببال 2

  9. 2 کاربر از پست مفید طلا محمدی تشکرکرده اند .

    طلا محمدی (چهارشنبه 26 مرداد 90)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 بهمن 00 [ 10:13]
    تاریخ عضویت
    1387-1-30
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    26,364
    سطح
    97
    Points: 26,364, Level: 97
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 986
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran25000 Experience Points
    تشکرها
    1,578

    تشکرشده 1,607 در 499 پست

    Rep Power
    64
    Array

    RE: فكر ميكردم ميتونم الان ميبينم نميتونم...كمكم كنيد

    فکر میکنم همسر شما هدف اولش درسشه و هدف دومش شمایید یا به نحوی خواسته هر دو هدف را با هم داشته باشه و حالا مونده ...

    بعدشم شما خیلی کم توضیح دادید شرایط ایشون واقعا چی بوده همینطوری که یهویی با هم نخواستین ازدواج کنید لطفا توضیحاتتون رو کامل ار کنید تا راحتر بشه حرف زد الان ادم حس میکنه هیچی نمیدونه از شخصیت خودتو ایشون نحوه دقیق اشنایی ؟ و .. چیزایی که نیازه برای مشاوره تا دوستان که دستی بر اتش دارن بیان و جواب بدن.

  11. کاربر روبرو از پست مفید کنجکاو تشکرکرده است .

    کنجکاو (شنبه 12 شهریور 90)

  12. #7
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,052
    امتیاز
    146,692
    سطح
    100
    Points: 146,692, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,653

    تشکرشده 35,974 در 7,400 پست

    Rep Power
    1091
    Array

    RE: فكر ميكردم ميتونم الان ميبينم نميتونم...كمكم كنيد

    سلام pari1990 عزیز

    به همدردی خوش آمدی

    عزیزم اونچه مهمه که شما بفهمی میزان مسئولیت پذیری ایشون هست . اگر می تواند کار کند و کاری که لطمه ای به درسش هم نزند هست ولی زیر بار نمی رود پس باید موضوع را چدی بگیری .

    توصیه می کنم در این رابطه نزد مشاور خانواده به طور حضوری رفته و سعی کنید از بابت مسئولیت پذیر بودن ایشون را خوب بشناسید .

    همانطور که حامد گرامی گفتند دوران نامزدی فرصتی برای شناخت بیشتر و فهم اینکه آیا سنخیت هست و فرد مورد نظر با معیارهای ما میخونه یا نه ، هست . لذا بیشتر در مورد روحیات و تفکر و برنامه های ایشان دقیق شو و بشناس و بعد آگاهانه تصمیم نهایی و قاطع بگیر .


    موفق باشید


    .

  13. 4 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (شنبه 05 شهریور 90)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 04 شهریور 90 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1390-5-25
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,171
    سطح
    18
    Points: 1,171, Level: 18
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: فكر ميكردم ميتونم الان ميبينم نميتونم...كمكم كنيد

    خيلي ممنون از راهنماييهاتون
    ما هردو تو يك دانشگاه درس ميخونيم و اونجا اشنا شديم
    من21 سالمه و اون 27 سال جالب اينجاست كه خيلي راحت به اسم اينكه ما زن و شوهريم و منم فعلا" دانشجو هستم از من واسه خرجهاي روزانش پول ميگيره و مدتهاست من و مادرم دچار دعواهاي شديد شديم
    مامانم ميگه خيلي زشته كه بهش پول ميدي ولي خب اونم شوهرمه و چون خانوادش شهرستان هستند و ايشون خوابگاهي حتي خيلي وقتا غذا نداره خب منم كه نميتونم ببينم گرسنه باشه!
    از اين كه بدون هيچ نگراني و ناراحتي پولهاي منو خرج ميكنه خيلي ناراحتم
    دلم ميخواد به قول معروف يه كه غيرت داشته باشه و بهش بر بخوره وقتي ميدونه كه مامانم ميگه خرج اونو نده ولي متاسفانه يه گوشش دره يكيم دروازه....

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 02 اردیبهشت 91 [ 00:27]
    تاریخ عضویت
    1390-5-20
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,430
    سطح
    21
    Points: 1,430, Level: 21
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 16 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فكر ميكردم ميتونم الان ميبينم نميتونم...كمكم كنيد

    دوست خوبم این که گفتی از تو پول میگیره واسه مخارج روزانش آدم رو به شک میندازه چون مردا اینو یه جور توهین تلقی میکنن و میخوان حامی باشن نه اینکه حمایت بشن.به نظر من حق با مادرت هست

  16. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اسفند 93 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1390-3-29
    نوشته ها
    1,107
    امتیاز
    8,928
    سطح
    63
    Points: 8,928, Level: 63
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 33.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,038

    تشکرشده 2,035 در 738 پست

    Rep Power
    125
    Array

    RE: فكر ميكردم ميتونم الان ميبينم نميتونم...كمكم كنيد

    سلام شما هنوز عقد نكرديد؟؟؟؟؟؟؟


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ميخوام جدا بشم ولى نميتونم
    توسط Hanli در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 13 مرداد 96, 21:50
  2. اسم همسرم رو نميتونم صدا بزنم
    توسط Hanli در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 19 تیر 95, 17:47
  3. چطوري ميتونم بفهمم كه روحيه من با شرايط زندگي در خارج از کشور جور درمياد؟
    توسط فارهه در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 مرداد 93, 00:25
  4. مهارت كلامي ندارم ، نميتونم خوب صحبت كنم!
    توسط mehraneh67 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 02 آذر 92, 21:20
  5. وضعيت نا مساعد روحي،فشار تحصيلي، نا اميدي،نميتونم ادامه بدم.چيكار كنم؟
    توسط حنان در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 28 آذر 90, 23:55

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:14 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.