به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 31
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 شهریور 95 [ 04:50]
    تاریخ عضویت
    1387-7-19
    نوشته ها
    466
    امتیاز
    9,840
    سطح
    66
    Points: 9,840, Level: 66
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 210
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    880

    تشکرشده 885 در 224 پست

    Rep Power
    62
    Array

    اونایی که جدا شدن کمک کنن

    سلام به همه دوستای خوب تالار
    خیلی خوشحالم که اینجا رو دارم که حرفامو می زنم .سوالامو می پرسم کلی مقاله می تونم بخونم کلی اطلاعات مفید می تونم بگیرم کلی نظرات غیر کارشناسانه بدم !!کلی غر بزنم !!کلی درد دل کنم کلی مشکلات بقیه رو بخونم و آخر سر اینکه کلی دوست خوب جمع کنم...از مدیر تالار ممنونم که این امکاناتو برای ما فراهم کرده که تخلیه بشیم!!
    تقریبا فکر کنم بدونین که من تازه جدا شدم اونم بعد از 13 سال و بعد از کلی فراز و نشیب..من کلا آدم خونسردی هستم اینو من نمی گم از خیلی ها شنیدم و توی تست های روانشناسی هم شخصیت من b کامل بود این یعنی ته کولی و بی خیالی....با همه اینها من همون حسی رو دارم که یه جا توی همین تالار یه دوست خوب در مورد طلاق گرفته ها گفته بود ...واقعا انگار زیر پام خالیه .نه روی زمینم نه روی آسمون....
    تازه من که اینم خدا به داد بقیه برسه ..اصلا دلتنگ شوهرم نیستم .اصلا هم ناراحت نیستم که طلاق گرفتم .اصلا هم از زندگی مشترکم کینه توی دلم نگر نداشتم ..از شوهرمم همین طور ..اما بازم نگرانم .نگران آینده و مشکلاتی که باهاشون برخورد خواهم کرد ...برای همین این تاپیک رو باز کردم که دوستای گلی که طلاق گرفتن به این چند تا سوالم اگه دوست دارن جواب بدن.
    1- چند وقت بعد از طلاق احساس کردین به آرامش و ثبات رسیدین؟
    2- روابطتون با همسر سابقتون ادامه داره یا کاملا قطع شده؟
    3-اگه بچه دارین بچه ها با پدر و یا مادرشون چقدر ارتباط دارن؟
    4- از لحاظ مالی به ثبات رسیدین؟
    5 - مهم ترین مشکلاتی که باهاش برخورد کردین و یا می کنین چی هست؟
    6 - اگه به عقب برگردین باز هم حاضرین جدا بشین یا نه؟
    ممنون از همه دوستای خوبی که کمک می کنن

  2. 2 کاربر از پست مفید f_z تشکرکرده اند .

    f_z (پنجشنبه 07 مهر 90)

  3. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 شهریور 95 [ 04:50]
    تاریخ عضویت
    1387-7-19
    نوشته ها
    466
    امتیاز
    9,840
    سطح
    66
    Points: 9,840, Level: 66
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 210
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    880

    تشکرشده 885 در 224 پست

    Rep Power
    62
    Array

    RE: اونایی که جدا شدن کمک کنن

    چه خوب که اینجا توی جمع تالار جدا شده نداریم ..این خیلی جالبه و خیلی هم عالییییییییییییییی

  4. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: اونایی که جدا شدن کمک کنن

    اتفاقاً می خواستم بگویم که خدا رو شکر حداقل در عضوهایی که فعال هستند، کسی رو نداریم که جدا شده باشد.

    شاید اگر سوالتون رو طور دیگری مطرح کنید، بیشتر بتوانیم کمکتان کنیم.

    آیا در حال حاضر که جدا شدید، مشکلی دارید؟

    یا اینکه بیشتر نگران هستید که این مشکلاتی که گفتید پیش بیایند؟

  5. 2 کاربر از پست مفید hamed65 تشکرکرده اند .

    hamed65 (پنجشنبه 27 مرداد 90)

  6. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 شهریور 95 [ 04:50]
    تاریخ عضویت
    1387-7-19
    نوشته ها
    466
    امتیاز
    9,840
    سطح
    66
    Points: 9,840, Level: 66
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 210
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    880

    تشکرشده 885 در 224 پست

    Rep Power
    62
    Array

    RE: اونایی که جدا شدن کمک کنن

    ممنون حامد عزیز
    راست میگین شاید سوالم رو درست نپرسیدم.
    من الان مشکل خاصی ندارم شاید دلیلش اینه که سالهاست تنهایی زندگی کردم و وابستگی خاصی توی زندگیم نبوداما خیلی نگرانم از مسایلی که ممکنه برام اینده پیش بیاد.تا الان دید همه به من دید یه زن متاهل بوده .خیلی نگرانم که اگه این دید عوض بشه چه مسایلی ممکنه برام پیش بیاد ..خیلی دوست دارم بدونم چه مشکلاتی هست که بتونم از الان رنامه ریزی کنم که باهاشون برخورد درست داشته باشم و کمتر ضربه بخورم...
    بیشتر هدفم اینه که جدا شده ها در مورد مشکلاتشون صحبت کنن و بگن چجوری حلش کردن یا چجوری باهاش کنار اومدن..هم بچه های طلاق و هم زوجینی که جدایی رو تجربه کردن خیلی می تونن کمک کنن به این بحث..
    خواهشا هر کسی می تونه به این موضوع کمک کنه مضایقه نکنه..ممنون

  7. کاربر روبرو از پست مفید f_z تشکرکرده است .

    f_z (چهارشنبه 26 مرداد 90)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مرداد 91 [ 19:03]
    تاریخ عضویت
    1389-3-04
    نوشته ها
    154
    امتیاز
    2,922
    سطح
    33
    Points: 2,922, Level: 33
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    216

    تشکرشده 222 در 93 پست

    Rep Power
    29
    Array

    RE: اونایی که جدا شدن کمک کنن

    من یکسال هست که طلاق گرفتم و خیلی از نگرانی ها و استرس ها و مشکلاتی را که قبل از طلاف فکر می کردم در آینده خواهم داشتم الان ندارم. الان خوشبختانه دید جامعه خیلی نسبت به گذشته فرق کرده فقط مشکلی که من دارم مربوط به خودم می شه که حتی اگر طلاق هم نگرفته بودم و حتی اگر ازدواج هم نکرده بودم با خودم داشتم اگر به این فکر کنی که مردم چه فکری می کنند و چه می گویند مطمئن باش حتی اگر خوش و خرم با همسرت زندگی می کردی باز هم کسانی بودند که پشت سرت حرف بزنند و ............ پس سعی کن که گذشته را فراموش کنی نمی گویم که آسان است کما این که من هم هنوز نتوانسته ام خاطرات چه خوب و چه بدم را فراموش کنم به فکر پشرفت خودت باش از الان برای آینده برنامه ریزی کن و ببین که چی می خواهی و برای آنها تلاش کن اگر فقط به گذشته فکر کنی نمی تونی برای آینده ات برنامه ریزی کنی و انگار که در گذشته گیر کردی و بیرون نمی آیی هرچی بوده دیگه الان تمام شده هرکاری که فکر می کنی که آرامت می کنه را انجام بده اصلاً هم نگران حرف مردم و دید جامعه نباش خوشبتخانه جامعه ما داره رو به روشن فکری پیش میره . شاید باور نکنی که خیلی از خانم های فامیلمان به منی که طلاق گرفته ام حسودی می کنن چون خودشون همچین جراتی نداشته اند سو ختند و ساخته اند . طلاق گرفتن از بعضی آدم ها واقعاً نجات دادن خودمان از زندگی پوچ است و یک پیروزی به حساب می آیند به نظرم من پایان تلخ بهتر از تلخ پی پایان است. من که خوشبختانه از طلاقم ناراضی نیستم حتی هم اون دوره ای که همه می گفتند ممکن است افسرده بشی هم من نداشتم من وقتی با همسرم بودم افسرده پریشان و .................... بودم . و اینو بدون که توی این دنیا فقط خودتی که می تونی برای خودت ارزش قائل بشی و به خودت احترام بزاری نه کس دیگه البته گذشت زمان خیلی کمک می کنه امیدوارم که همیشه موفق باشی

  9. 5 کاربر از پست مفید ستاره1388 تشکرکرده اند .

    ستاره1388 (یکشنبه 08 آبان 90)

  10. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 شهریور 95 [ 04:50]
    تاریخ عضویت
    1387-7-19
    نوشته ها
    466
    امتیاز
    9,840
    سطح
    66
    Points: 9,840, Level: 66
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 210
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    880

    تشکرشده 885 در 224 پست

    Rep Power
    62
    Array

    RE: اونایی که جدا شدن کمک کنن

    ستاره عزیزم ممنون که جواب دادی
    خیلی خوشحالم که به ارامش رسیدی .. نمی دونم بچه داری یا نه ؟ و اگه داری باهاش به مشکل خاصی برخورد کردی یا نه؟
    عزیزم من از دید بقیه خیلی نگران نیستم.چیزی که ازش نگرانم اینه که اگه خانوادم بدونن و بخوان بهم برای برگشت فشار بیارن و یا شوهرم بهم فشار بیاره برای برگشت تکلیفم چی هستش؟؟ و یک کمم نگران مسایل مالیم هستم می ترسم که در دراز مدت جوابگوی هزینه ها نباشم.نمی دونم تو از لحاظ مالی مستقل هستی یا نه؟
    یه نگرانی دیگه هم دارم و اون اینه که من خیلی شخصیت دلسوز و دلرحمی دارم .گاهی خیلی پیش اومده که به نیت کمک به کسی کاری کردم و بعدها اون شخص بخاطر این لطفم بم وابسته شده و برام این مساله ایجاد دردسر کرده .یا ادب زیادیم مانع از توهین به کسی که سعی می کنه بی دلیل بهم نزدیک بشه میشه و گاهی واقعا این قاطعیت ها لازمه .من طوری تربیت شدم که اصلا یاد نگرفتم قاطع باشم ..
    اینا منو نگران می کنن.می ترسم اینا برام باعث دردسر بشه .چون واقعا توی این شرایط دلم آرامش می خواد.
    و اخرین موضوعم در مورد پسرمه ..گاهی فکر می کنم این بزرگ بشه شاید مثل پدرش به پول زیاد عادت کنه .این خیلی سخته و من هیچ کاریش نمی تونم بکنم .مثلا باباش براش چند وقت پیش ای فون 4 خرید..فکر کن برای بچه 10 ساله چقدر خرج کرد !! من نمی تونم اصلا جلوی اینکارای باباشو بگیرم ..الان توی اتاقش خدا می دونه چند مدل بازی های کامپیوتری گرون داره .با این سنش لپ تاپ اپل داره!! من اصلا نمی تونم اینجوری جوابگوش باشم .یعنی اگه داشتمم اصلا دوست نداشتم اینجور بار بیاد..اینا منو برای آینده نگران می کنه .مخصوصا تربیت پسرم.
    ممنون عزیزم که کمکم می کنی

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array

    RE: اونایی که جدا شدن کمک کنن

    عزیزم چون گفتید مطلقه ها جواب بدن من جواب ندادم. اما الان گفتم با توجه به چند نفر مطلقه که اطرافم هستند و خارج از ایران هستند جوابهاتون رو بدم شاید کمکی باشه تا نگرانی هاتون کم بشه.
    نقل قول نوشته اصلی توسط f_z
    ستاره عزیزم ممنون که جواب دادی
    خیلی خوشحالم که به ارامش رسیدی .. نمی دونم بچه داری یا نه ؟ و اگه داری باهاش به مشکل خاصی برخورد کردی یا نه؟

    یکی از دوستانم دو پسر داره. اما پسر کوچکش پیش خودش مونده و پسر بزرگش پیش پدرشه. ظاهرا مشکل خاصی ندارند و بچه هها چند وقت بکبار می رن پیش والدی که ازش جدا موندن. یکی دیگشون هم یک پسر داره که دست پدرش هست

    عزیزم من از دید بقیه خیلی نگران نیستم.چیزی که ازش نگرانم اینه که اگه خانوادم بدونن و بخوان بهم برای برگشت فشار بیارن و یا شوهرم بهم فشار بیاره برای برگشت تکلیفم چی هستش؟؟
    من فکر می کنم همسرتون هر چقدر هم بخواد فشار بیاره چنین حقی نداره و الان تنها کسی که برای زندگی شما حق تصمیم گیری داره شمایید. اگر حضانت بچه هم به شما داده شده در مورد محل زندگی بچه هم تنها شما حق تصمیم گیری دارید. یعنی همسر شما نمی تواند بچه شما را حربه کند.
    در مورد خانواده هم من متوجه فشاری که قرار است به شما وارد شود نمی شوم اما مطمئنا اگر انها نظری داشتند ان نظر را به عنوان نظر مشورتی بپذیرید اما در نهایت خودتان تصمیم بگیرید. شما اکنون یک زن مستقل هستید و دختر خانه نیستید که دیگران بتوانند به شما تجکم کنند. شما باید اینقدر قاطعیت را در خود بپرورید که کسی به خودش اجازه دخالت در زندگی شا را ندهد. (دخالت با مشورت دلسوزانه متفاوت است. من که خاطرات شما را خواندم خیلی جاها احساس کردم خانواده شما دلسوزی شما را می کردند (البته با خشونت) اما شما ان دلسوزی ها را نمی پذیرفتید). شما اکنون پسری دارید که جرات ورزی و نحوه انتخاب را از شما می اموزد. سعی کنید الگوی خوبی برای او باشید.

    و یک کمم نگران مسایل مالیم هستم می ترسم که در دراز مدت جوابگوی هزینه ها نباشم.نمی دونم تو از لحاظ مالی مستقل هستی یا نه؟

    ایا امکان کار کردن (حتی با حقوق کم ) برای شما در خارج وجود ندارد؟ در ایران چطور؟

    یه نگرانی دیگه هم دارم و اون اینه که من خیلی شخصیت دلسوز و دلرحمی دارم .گاهی خیلی پیش اومده که به نیت کمک به کسی کاری کردم و بعدها اون شخص بخاطر این لطفم بم وابسته شده و برام این مساله ایجاد دردسر کرده .یا ادب زیادیم مانع از توهین به کسی که سعی می کنه بی دلیل بهم نزدیک بشه میشه و گاهی واقعا این قاطعیت ها لازمه .من طوری تربیت شدم که اصلا یاد نگرفتم قاطع باشم ..
    اینا منو نگران می کنن.می ترسم اینا برام باعث دردسر بشه .چون واقعا توی این شرایط دلم آرامش می خواد.

    در ایران البته خیلی ها سعی می کنند از زنهایی که تازه طلاق گرفتند سوء استفاده کنند اما شما به سنی رسیدید که اگر متوجه این مساله بشید فورا دست اون ادم رو از زندگیتون کوتاه می کنید.

    و اخرین موضوعم در مورد پسرمه ..گاهی فکر می کنم این بزرگ بشه شاید مثل پدرش به پول زیاد عادت کنه .این خیلی سخته و من هیچ کاریش نمی تونم بکنم .مثلا باباش براش چند وقت پیش ای فون 4 خرید..فکر کن برای بچه 10 ساله چقدر خرج کرد !! من نمی تونم اصلا جلوی اینکارای باباشو بگیرم ..الان توی اتاقش خدا می دونه چند مدل بازی های کامپیوتری گرون داره .با این سنش لپ تاپ اپل داره!! من اصلا نمی تونم اینجوری جوابگوش باشم .یعنی اگه داشتمم اصلا دوست نداشتم اینجور بار بیاد..اینا منو برای آینده نگران می کنه .مخصوصا تربیت پسرم.

    در مورد پسرتون . هوش پسرتون رو نادیده نگیرید. بچه ها خیلی خوب با شرایط جدید سازگار می شن. اگر شما که اکثرا همراهش هستید راه درست خرج کردن رو بهش یاد بدید و براش توضیح بدید و به شعورش احترام بذارید، همسر سابقتون نمی تونه اثر تربیتی شما رو خنثی کنه.ممنون عزیزم که کمکم می کنی
    امیدوارم تونسته باشم کمکی بکنم.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  12. 2 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (شنبه 29 مرداد 90)

  13. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 شهریور 95 [ 04:50]
    تاریخ عضویت
    1387-7-19
    نوشته ها
    466
    امتیاز
    9,840
    سطح
    66
    Points: 9,840, Level: 66
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 210
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    880

    تشکرشده 885 در 224 پست

    Rep Power
    62
    Array

    RE: اونایی که جدا شدن کمک کنن

    ممنونم از جوابت دلجوی عزیزم .من الان شاغلم .شرایط کاریم هم طوری هست که برای خودم کار می کنم و اختیارم دست خودم هست ..خودم چند تا کارمند دارم ولی راستشو بخوای تا الان من مسیول پرداخت همه هزینه های زندگی بصورت یک تنه نبودم .مثلا شهریه مدرسه پسرم با شوهرم بوده و یک سری هزینه ها مثل مسافرت و اینها رو خودش پرداخت می کرد .من کمک خرج بودم یه جورایی و فقط خرج های خورد و خوراک خونه رو می دادم .کارم هنوز اینقدر رونق نداره که جوابگوی هزینه های سرسام آور اینجا باشه ...وقتی فکر می کنم یه تنه جوابگو هستم یا نه مخ درد می گیرم
    امیدم به خداست.اگه نتونم که بر می گردم ایران..
    با تمام این دلشوره ها بازم حس خوبی دارم که اینکار رو کردم .شاید الان اینجور باشم الان که یک کم خجسته ام!!!
    در مورد پسرم باید بگم بچه خیلی مصرفی هستش .باید یه تاپیک جدا گانه برای این موضوع باز کنم .یعنی شرایطش تا الان طوری بوده که همه چی بی قید و شرط براش فراهم بوده ..این خیلی بده .کلا نمی فهمه کلمه ندارم یعنی چی!!
    این مدرسه و محیطی هم که توشه جاییکه قشر خیلی مرفه توشن برای همین محیط دور و برشم همه همین جورین .فقط خوبیش اینه که بچه خیلی منطقی هست و می پذیره وقتی باش صحبت می کنم ولی نمی دونم این مساله بعدا اذیتش کنه یا نه....خیلی دلشوره های الکی دارم...شاید خنده دار به نظر بیاد ولی گاهی فکر می کنم اگه پدرش باز ازدواج مجدد کنه و باز بچه دار شه چون تازه 35 سالش شده و بعید نیست همچین کاری هم بکنه اونوقت این بچه رو از یاد ببره و مثل الان بهش محبت نکنه من باید چکار کنم .نمی تونمم به پدرش نگم ازدواج نکن این دیگه ته خود خواهیه ...
    چه می دونم دلجوی عزیزم افکار مسخره زیاد میاد تو ذهنم نمی دونم قراره همینجوری بمونم یا حل میشه!

  14. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array

    RE: اونایی که جدا شدن کمک کنن

    عزیزم کاملا درکتون می کنم که سر در گم باشید. اما اگر به گذشته خودتون مروری بیاندازید می بینید که خیلی وقتها تونستید به تنهایی جور زندگی رو بکشید و کارهایی کردید که قبل از اون هرگز فکر نمی کردید توان اون کارها رو داشته باشید. مطمئن باشید خدا بیشتر از توان شما بر دوشتون باری نمی گذارد. پس تواناییهای خودتون رو دست کم نگیرید. شما یک زن قوی هستید.

    شاید لازم باشه خودتون و پسرتون کم کم با ارزش پول ، بیشتر اشنا بشید. من فکر می کنم پسرتون الان در سنی هستند که خیلی خوب می تونند توضیحات شما رو درک کنند و حتی شما می تونید برای اینکه به ایشون روش درست زندگی کردن رو یاد بدید از ایشون در مخارج و مسائل زندگی مشورت کنید (در حد مشورت کوتاه در زمینه های پیش پا افتاده و نه خیلی مهم) .

    در مورد ازدواج همسرتون هم فکر نکنید. روزی هر کس دست خداست. خدا را چه دیدی شاید شما هم ازدواج کردید. کسی از اینده خبر ندارد.

    در اخر این نیز بگذرد و چند سال دیگه به امید خدا شما سرافراز از این بحران بیرون اومدید.

    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  15. 2 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (شنبه 29 مرداد 90)

  16. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 شهریور 95 [ 04:50]
    تاریخ عضویت
    1387-7-19
    نوشته ها
    466
    امتیاز
    9,840
    سطح
    66
    Points: 9,840, Level: 66
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 210
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    880

    تشکرشده 885 در 224 پست

    Rep Power
    62
    Array

    RE: اونایی که جدا شدن کمک کنن

    در اخر این نیز بگذرد و چند سال دیگه به امید خدا شما سرافراز از این بحران بیرون اومدید.
    دلجوی عزیز از شنیدنش هم تمام تنم می لرزه .خدا هیچوقت اون روز رو نیاره ...از خدا می خوام برای همه عمرم همچین فکری رو ازم دور کنه....امیدوارم خدا کمکم کنه که از عهده مسولیت پسرم بربیام .همین برام کافیه...ممنونم ازت عزیزم


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 96, 00:33
  2. درخواست راهنمایی در خصوصی شدت بالای حساسیت بین فردیی (راه حل پرسشنامه کمالگرایی هیل)
    توسط آقای ام در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 خرداد 95, 19:05
  3. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: جمعه 04 مهر 93, 23:28
  4. تنهایی - 24 سالمه، نمی خواهم با کسی دوست بشم، تنهایی اذیتم می کنه
    توسط sara19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 آذر 91, 01:10

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.