به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 25
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مرداد 90 [ 11:33]
    تاریخ عضویت
    1390-5-18
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    1,229
    سطح
    19
    Points: 1,229, Level: 19
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Arrow من زیادی عجولم یا این تاخیر طبیعیه؟؟؟؟!!

    سلام به همه دوستان
    من حدودا 2- 3 ساله از هوادارای این سایتم. اما تازه عضو رسمی شدم

    من یه دختره 23 ساله ام . تقریبا میشه گفت خواستگار زیاد دارم. اما هیچ وقت کسی به دلم نمی چسبید. بعضی اوقات نا امید میشدم و با خودم میگفتم: من دیگه زیادی دارم سخت میگیرم. مگه میشه کسی کاملا مطابق میل آدم باشه اما همیشه ته دلم ناراحت بودم و از طرفم دل زده میشدم. یعنی ارتباط عاطفی عمیق با کسی پیدا نمیکردم و همیشه دنبال یه نفر دیگه میگشتم!!!

    گذشت و گذشت تا به صورت کاملا اتفاقی با یه آقا پسر گلی آشنا شدم... آره این دیگه همونی بود که من میخواستم امیر 24 سالشه...
    من لیسانس برق دارم و امیرم لیسانس عمران و واسه ارشد داره میخونه
    من کارمندم و امیرم یه شرکت خصوصی داره و پیمانکاره چند تا سازمانم هست پروژه های عمرانی هم انجام میده. خدا رو شکر یه سرمایه ای هم داره که هم باباش کمکش کرده هم خودش پس انداز کرده! (قربونش برم) ولی کلا شغلش سر بالا و پایین زیاد داره و ممکنه پدرم در این زمینه چوب لای چرخش بذاره!!1

    بریم سر اصل مطلب...
    از همون اول آشنایی امیر با قصد ازدواج جلو اومد. از کاراش و فکرایی که تو سرش داشت کلی واسم صحبت کرد. گفت دوست دارم همسر آینده ام رو خودم انتخاب کنم. کلا دوست ندارم مامان بابام واسم همسر انتخاب کنن....
    الان 5 ماه از اون موقع میگذره. در مورده من با خانوادش صحبت کرده و مادرش هم اومده به صورت ناشناس من رو دیده و نظرشم مساعد بوده!
    اما هنوز نیومدن رسما خونه ما خواستگاری. میگه که فعلا به مادر پدرت چیزی نگو. میترسه اگه از الان چیزی بگم دیگه نذارن ما همدیگه رو ببینیم!
    خیلی اخلاقش به دلم نشسته. وقتی پیششم احساسه امنیت و آرامش میکنم!
    اما به نظرم این رابطه قبل خواستگاری رسمی خیلی داره کشدار میشه. من چند وقت یه بار سر این موضوع باهاش بحث کردم. به من میگه خیلی عجولی. میگه بذار کارم بیوفتم رو غلتک. میگه باباش کلا با ازداجش تا 30 سالگی مخالفه. میگه بذار بابامم راضی بشه (البته خودش خیلی دوست داره تو همین سن ازدواج کنه)
    چند بار میخواستم باهاش فعلا قطع رابطه کنم تا شرایطش جور بشه. اما طاقت نیووردم و دوباره رابطه ادامه پیدا کرد!!!
    میترسم اگه من کنارش نباشم ازم سرد بشه و همه چی بدتر بشه!
    یه بار سر مسایل اقتصادی و مالی داشتیم صحبت میکردیم. من بهش گفتم که در این زمینه سخت گیر نیستم. اما چند وقت بعد بهم گفت چرا تو با این همه حسنی که داری و این قدرم خوشگلی سخت نمیگیری. یعنی احساس میکنم یه جورایی چند تا علامت سوال گنده تو ذهنش شکل گرفت و ...... به نظرتون کاره اشتباهی کردم که سخت نگرفتم بهش؟؟؟؟؟
    به نظرتون این عجله های من کاره درستیه یا دارم اشتباه میکنم؟؟؟؟؟؟؟
    به نظرتون نباید این تاخیررو بهش گوشزد کنم؟؟؟؟؟؟؟؟
    به نظرتون خودم باید مساله رو با خوانوادم در میون بذارم؟؟؟؟؟؟ اگه امیر بفهمه از دستم دلخور نمیشه؟؟؟؟؟؟
    کلا من چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اسفند 93 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1390-3-29
    نوشته ها
    1,107
    امتیاز
    8,928
    سطح
    63
    Points: 8,928, Level: 63
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 33.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,038

    تشکرشده 2,035 در 738 پست

    Rep Power
    125
    Array

    RE: من زیادی عجولم یا این تاخیر طبیعیه؟؟؟؟!!

    خانوادتون را حتما در جريان بگذارين.

  3. 4 کاربر از پست مفید ليلا موفق تشکرکرده اند .

    ليلا موفق (دوشنبه 24 مرداد 90)

  4. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array

    RE: من زیادی عجولم یا این تاخیر طبیعیه؟؟؟؟!!

    میگه که فعلا به مادر پدرت چیزی نگو. میترسه اگه از الان چیزی بگم دیگه نذارن ما همدیگه رو ببینیم!
    به من میگه خیلی عجولی. میگه بذار کارم بیوفتم رو غلتک.
    میگه باباش کلا با ازداجش تا 30 سالگی مخالفه.
    اینها زنگ خطره که شاید این پسر قصدش ازدواج نباشه.ادامه ارتباطو مشروط به بعد از دیدار خانواده ها بذار.تازه اونم

    به جهت شناخت.این راهی که داری می ری در بهترین حالتش به بن بست می خوری.قبل از اینکه فرصت برگشتو

    از دست بدی.مطعن باش اگر پسر قصدش سو باشه ابراز نمی کنه،اول اعتمادتو جلب می کنه،بعد وابسته ت می کنه

    بعد هر بلایی خواست سرت میاره.تا فرصت داری برگرد.

    دلایل عینی برای منع رابطه دوستی دختر و پسر

  5. 9 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (جمعه 28 مرداد 90)

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اسفند 93 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1390-3-29
    نوشته ها
    1,107
    امتیاز
    8,928
    سطح
    63
    Points: 8,928, Level: 63
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 33.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,038

    تشکرشده 2,035 در 738 پست

    Rep Power
    125
    Array

    RE: من زیادی عجولم یا این تاخیر طبیعیه؟؟؟؟!!

    فرين جان، فرهنگ راهنمايي خيلي خوبي بهت كرد. به حرفاش گوش كن.

    [color=#FF0000]بگو: ادامه ارتباط مشروط به بعد از دیدار خانواده ها بذار. (تازه اونم به جهت شناخت.)[/color

  7. 3 کاربر از پست مفید ليلا موفق تشکرکرده اند .

    ليلا موفق (جمعه 28 مرداد 90)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 آبان 90 [ 12:24]
    تاریخ عضویت
    1390-5-06
    نوشته ها
    168
    امتیاز
    2,377
    سطح
    29
    Points: 2,377, Level: 29
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    141

    تشکرشده 141 در 76 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من زیادی عجولم یا این تاخیر طبیعیه؟؟؟؟!!

    فرین عزیزم سلام...وای که ما دخترا چقد احساسی هستیم..چه زود رویاها میبافیم...چه زود یکی میکنیم مرد رویاهامون...چه زود تک تک لحظه ها بش فک میکنیم...چه زود از یکی فرشته زندگی میسازیم...چه زود عاشق میشیم...و وقتیم عاشق میشیم هیییییییییییییییییییییییی چ!
    حالا فک کن این خانم عاشق کلی با عشقش از نظر احساس جلو رفته(مثالش فرین)بعد خدایی نکرده آقا پسره میاد میگه ما به درد هم نمیخوریم چه حالی بش دست میده؟!!!!!!!!!! یا نه خانواده ها مخالفت میکنن؟!
    من این که بت میگم تجربه کردم یکی که عاشق شد اما بی نتیجه البته ایشالا واسه تو تکرار نشه!اما بت بگم اشتباه من نکن حتما حتما تاکید کن که خانواده ها باید بدونن من تعجب میکنم اگه واقعا قصدش ازدواج نباید مخالفت کنه!ببین خانواده اون من دیدن و پسندیدن هیچ دلیلی نیست که از نظر اونا اوکی و تمام!!!!!!
    تازه اگه قصد واقعا ازدواج تا حالا هم دیر شده و باید با تاکید بت بگم که اصلا عجول نیستی !
    راستی نگفتی آشناییتون چطور بود؟!

  9. 5 کاربر از پست مفید nazlin1990 تشکرکرده اند .

    nazlin1990 (دوشنبه 24 مرداد 90)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 شهریور 90 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-5-20
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,138
    سطح
    18
    Points: 1,138, Level: 18
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 19 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من زیادی عجولم یا این تاخیر طبیعیه؟؟؟؟!!

    فرین جون گلم هنوز پسرا رو نشناختی
    من با حرفای فرهنگ 27 کاملا موافقم

    هیچ گربه ای واسه رضای خدا موش نمیگیره

    بنظرم هرچی سریع تر رابطه رو رسمی کن


  11. 4 کاربر از پست مفید .:Setayesh:. تشکرکرده اند .

    .:Setayesh:. (جمعه 28 مرداد 90)

  12. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من زیادی عجولم یا این تاخیر طبیعیه؟؟؟؟!!

    با سلام،

    من هم کاملاً با حرفهای فرهنگ موافق هستم.

    این حرفهای آقا پسر که گفتید زنگ خطر هستند:
    - میگه که فعلا به مادر پدرت چیزی نگو. میترسه اگه از الان چیزی بگم دیگه نذارن ما همدیگه رو ببینیم!
    - به من میگه خیلی عجولی.
    - میگه بذار کارم بیوفتم رو غلتک.
    - میگه باباش کلا با ازدواجش تا 30 سالگی مخالفه. میگه بذار بابامم راضی بشه

    ظاهراً به او وابسته هم شدی.
    به نظر من هم هر چه زودتر این رابطه احساسی رو تمام کن و خواستگاری رسمی و آشنایی زیر نظر پدر مادر رو به عنوان تنها راه برای ادامه رابطه قرار بده.

    حتماً تاپیکی که فرهنگ معرفی کرد، به خصوص پست شماره 4 رو بخوان.

    در ضمن، این مقاله رو هم بخوانید: اگر شرایط ازدواج ندارید.........(دمیدن در تنور احساسات ممنوع)

    موفق باشید.


  13. 5 کاربر از پست مفید hamed65 تشکرکرده اند .

    hamed65 (دوشنبه 24 مرداد 90)

  14. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 آذر 90 [ 01:50]
    تاریخ عضویت
    1390-5-01
    نوشته ها
    319
    امتیاز
    2,559
    سطح
    30
    Points: 2,559, Level: 30
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    346

    تشکرشده 358 در 196 پست

    Rep Power
    44
    Array

    RE: من زیادی عجولم یا این تاخیر طبیعیه؟؟؟؟!!

    سلام عزیزم به همدردی خوش اومدی
    100 درصد رابطتو قطع کن اگه قصدش ازدواجه که میاد اگه نه که فقط تو ضرر میکنی
    این آقا یا قصدش ازدواج نیست یا از ازدواج میترسه
    متاسفانه عشق چشمتو کور کرده همه جوره داری به این آقا توجه میکنی از خواسته های معقولت میگذری اینجوری ارزشتو از دست میدی علاقه این آقا هم کمتر میشه مردا زنی رو دوست دارن که در دسترسشون نباشه
    شما باید صبر کنی که بیان خواستگاری شاید خانوادتون نپسندیدن شاید مشکلی دارن که خانوادشون نمیان خواستگاری
    پسرا اگه دختری رو بخوان خودشونو به آب و آتیش میزنن تا به دستش بیارن شاید برای ازدواج نمیخوادت بهش اصرار نکن بذار خودش تصمیم بگیره

  15. 2 کاربر از پست مفید hamdam 96 تشکرکرده اند .

    hamdam 96 (سه شنبه 25 مرداد 90)

  16. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مرداد 90 [ 11:33]
    تاریخ عضویت
    1390-5-18
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    1,229
    سطح
    19
    Points: 1,229, Level: 19
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Arrow من زیادی عجولم یا این تاخیر طبیعیه؟؟؟؟!!

    سلام به همه دوستان
    من از 2 - 3 ساله که از هوادارای این سایت ام. اما تازه عضو رسمی شدم

    یه دختر 23 ساله ام. میشه گفت خواستگار زیاد دارم اما هیچ وقت کسی به دلم نمیچسبید. بعضی اوقات خیلی نگران میشدم و با خودم میگفتم: من دیگه خیلی سختگیرم. مگه میشه یه نفر همه جوره به دل ادم بچسبه !!!

    گذشت و گذشت تا یه روز به صورت خیلی اتفاقی با یه آقا پسر گل آشنا شدم. آره این همونی بود که من میخواستم
    امیر. 25 ساله. لیسانس عمران . و دانشجوی ارشد
    منم لیسانس برق دارم و کارمندم
    امیر یه شرکت خصوصی داره. پیمانکاره چند تا سازمانم هست. یه سرمایه ای هم داره واسه کار (اما کلا کارش بالا پایین زیاد داره و در این زمینه ممکنه بابام سختگیری کنه واسش)
    از لحاظ رفتاری خیلی به هم نزدیکیم. خیلی مهربونه. وقتی کنارمه فوق العاده احساسه آرامش امنیت میکنم. (قربونش برم)
    از لحاظ ایمانم قبولش دارم. خدا رو شکر واجبات رو انجام میده

    بریم سر اصل مطلب....
    از همون ابتدای آشنایی امیر با قصد ازدواج جلو اومد. گفت : دوست دارم همسرمو خودم انتخاب کنم. دوست دارم قبل از ازدواجم علاقه وجود داشته باشه
    الان 5 ماه از اون موقع میگذره... اما هنوز خواستگاریه رسمی انجام نشده
    البته خانوادش در جریان علاقه اون هستن اما نمیدونن که ما با هم رابطه داریم!
    مادرش یه بار به صورت ناشناس اومد منو دید و نظرشم گویا در مورده من مساعد بوده...
    اما خانواده من در جریان نیستن. امیر میگه فعلا بهشون نگو. چون شاید اگه بفهمن دیگه نذارن ما همدیگرو ببینیم ....
    حالا به نظره من این آشنایی قبل ازدواج بدون در جریان گذاشتن رسمی خانواده ها خیلی داره طولانی میشه
    چند بار سر این مساله با هم بحث کردیم. اما امیر به من میگه تو خیلی عجولی. بذار یه کم اوضاع احوال ردیفتر بشه
    باباشم کلا با ازدواجش قبل از 30 سالگی مخالفه. امیر میگه بذار راضیش کنم بعد ....
    چند بار میخواستم فعلا تا آماده شدن شرایطش باهاش قطع رابطه کنم اما طاقت نیوردم
    آخه اون همون کسیه که من میخوامش خیلی دوستش دارم و میترسم اگه کنارش نباشم ازم سرد بشه و بگه خیلی زود بریدی
    -- به نظرتون کاره بدی کردم که عجله به خرج دادم واسه خواستگاریه رسمی؟؟؟؟؟؟
    -- به نظرتون واقعا من عجولم یا رابطه قبل از خواستگاریه رسمی خیلی داره طولانی میشه؟؟؟؟؟؟
    -- به نظرتون خودم خانوادمو در جریان بذارم. اگه امیر بفهمه دلخور نمیشه ازم؟؟؟؟؟
    -- اصلا من باید چه جوری رفتار کنم توی این موقعیت که درست باشه و همه چیز خوب پیش بره؟؟؟؟؟
    در ضمن اینم بگم که ما هر دوتاییمون خیلی به هم ابرازه علاقه میکنیم. یعنی یه جورایی 2 طرفه هست این کار.. آیا این کارمون درسته؟؟؟؟؟؟
    راستی اینم بگم که یه بار داشتیم در مورده مسایل اقتصادی صحبت میکردیم. من بهش گفتم که در این موردا من سخت گیر نیستم. چند وقت بعدش با یه حالت شک داری به من گفت تو چرا با این همه زیبایی و حسنی که داری به من سخت نمیگیری و ....
    آیا واقعا حرفه من اشتباه بوده و باید سخت بگیرم واسش؟؟؟؟؟؟؟؟

  17. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 06 بهمن 91 [ 19:17]
    تاریخ عضویت
    1390-3-25
    نوشته ها
    118
    امتیاز
    1,470
    سطح
    21
    Points: 1,470, Level: 21
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    270

    تشکرشده 270 در 103 پست

    Rep Power
    24
    Array

    RE: من زیادی عجولم یا این تاخیر طبیعیه؟؟؟؟!!

    به نظر من بهتره خانواده را در جريان بذاريد هر چه زودتر
    ايشون هم نبايد ناراحت بشن از اين موضوع، فكر نمي كنم دليلي برا ناراحتي وجود داشته باشه اگه واقعا قصدشون ازدواج باشه
    اين ابراز علاقه شما ممكنه بعدا برا شما دردسر ساز بشه چون وابستگي شما را زياد ميكنه كه ممكنه بعدا اسيب ببينيد خدايي نكرده
    و يه مورد ديگه اگه پدرش مخالف ازدواج شماست پس چرا مادرش اومده شما را ديده؟
    اينطور كه شما گفتيد اين ديدن مخفيانه بوده، پس شما از كجا مطمئنيد كه حتما اينكار صورت گرفته(فكر كنم ؟خودشون بهتون گفتند ديگه؟) ممكن نيست الكي برا اين كه دل شما را خوش كنه اين حرف را زده باشه؟
    و اگه هم راست گفته باشه و مادرش شما را ديده و پسنديده باشه پس مادرشون ميتونن پدرشون را راضي كنن و مشكل پدرشون هم با اين تفاسير تا حدود زيادي حل ميشه
    و اينجور كه شما گفتيد هم ايشون از لحاظ مالي هم مشكلي ندارن پس فكر نمي كنم مشكل ديگه اي وجود داشته باشه كه خواستگاري صورت نگيره
    حتي اگه ايشون بخوان بيشتر هم شما را بشناسن ميتونين بعد از خواستگاري و تحت نظر خانواده ها از هم شناخت پيدا كنين
    من نمي خوام شما را نگران كنم ولي كمي هم به اين مورد فكر كن كه ممكنه ايشون قصدش فقط دوستي باشه و چون ديده شما حاضر به دوستي نيستيد ميخواد با مطرح كردن ازدواج از منصرف شدن شما جلوگيري كنه
    بازم ميگم ايشون شرايط اينكه بخوان برا خواستگاري پا جلو بذارن را دارند پس شما حتما خانواده را در جريان بذاريد

  18. 5 کاربر از پست مفید mohsenn تشکرکرده اند .

    mohsenn (پنجشنبه 27 مرداد 90)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: شنبه 25 مرداد 93, 10:55
  2. من افسرده ام؟ (این وضعیتم طبیعیه؟)
    توسط mahi91 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: یکشنبه 15 آبان 90, 14:19
  3. تا چه حدی برای یک دختر فکر کردن به مسائل جنسی طبیعیه؟
    توسط نازنین آریایی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 18 مهر 90, 14:09
  4. +آیا این طبیعیه؟
    توسط baran در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: جمعه 27 شهریور 88, 11:50

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:23 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.