RE: مشکل با خانواده با ظاهر و مشکلات من
عاشقانه جان اولا فكر نمي كنم اين صيغه اي كه شما خونديد هيچ اعتباري داشته باشه بلكه روشيه كه استفاده كرديد كه هم به خواسته تون برسيديد و هم جلوي عذاب وجدانتون را تا حدي بگيريد
ولي خوب كاريه كه كرديد ولي از اين به بعد باهم رابطه فيزيكي نداشته باشيد
در ضمن من يه چيزي را نفهميدم شما در مورد رابطه تون گفتيد"و با هم رابطه داشتیم نشد جلو خودمو بگیرم همه چی اتقاقی بود یه لحظه به خودم اومدم دیدم داریم چه کاری می کنیم . ولی کار از کار گذشته بود" ولي در پست قبلي گفتيد رابطه فقط در حد بوسه بوديد من از پست اول چيزي فراتر از بوسه را تصور ميكنم كه خوب در اون شرايط قضيه تون متفاوت ميشد
ولي حالا كه ميگيد فقط در حد بوسه بوده خوب مشكل كمتره
از نظر فرهنگي و اجتماعي و تناسب خانواده ها ايا شما در يك حد هستيد؟
بهتره اول يكمي از فاز احساسات خارج بشيد و كمي هم منطقي به ازدواجتون فكر كنيد
احساسات تو ازدواج موثره ولي همه زندگي هم با علاقه پيش نميره
ايا در مورد تناسب هاي دو طرف از نظر فرهنگي،ديني ، اقتصادي اجتماعي خوب شناخت از هم داريد؟
در مورد مخالفت پدرتون هم بهتره يه نفر كه روشون تاثير داره باهاشون صحبت كنه مثلا مادرتون
البته بايد ديد دليل مخالفت پدرتون چيه؟ايا همينه كه شما ميگين فقط يعني قيافه و مدت عقد؟ يا مسائل ديگه اي هم هست
لباسها در آب کوتاه میشوند و برنج ها دراز. در درازای زندگی برنج باش و در پهنای آن، لباس.
واگر عمق این پند را نفهمیدی, بدان که تنها نیستی!
علاقه مندی ها (Bookmarks)