سلام
من 27 سالمه و همسرم 30 سالشه. همسرم شغل آزاد داره و من کارمندم. دو ساله که با هم ازدواج کردیم و آشنایی ما از روش سنتی بوده. در ابتدا خیلی با هم مشکل داشتیم ولی با صبر همسرم، گذشت من و راهنمایی های این تالار خدا رو شکر به یک وضعیت آرومی رسیدیم. خیلی دلم می خواد این وضعیت آروم رو حفظ کنم ولی بی برنامگی های همسرم و برنامه های من واقعا داره اعصاب هر دو تامون رو خرد می کنه.
ساعت کاری همسرم و خانواده اش اینجوریه که صبح ها به کارهای اداری و بانکی می رسن و شبها هم تا دیر وقت به معاملات کاری می پردازن، البته چون کارشون دست خودشونه هر از گاهی هم که کارشون کم می شه به صورت یک دفعه ای می رن مسافرت.
در اکثر مواقع برای مراسم دیر حاضر می شن و همشون هم مرتب از هم گلایه دارن. مثلا ما خودمون ساعت 10 می ریم مهمونی و صاحب خانه بسیار نارحت و عصبی می شه و از ما گلایه می کنه و وقتی ما میهمان دعوت می کنیم میهمان ها ساعت 10 میان و همسرم بسیار ناراحت و عصبی می شه و از میهمان ها گلایه می کنه...
ما در تمام مراسم چه شادی و چه غم دقیقا سر غذا می رسیم و این موضوع منو بسیار معذب و ناراحت می کنه، نمی دونم باید چیکار کنم از یک طرف می گم اصلا خودم تنهایی برم و همسرم هم هر وقت که تونست بیاد و از یک طرف هم دوست دارم با همسرم توی مجالس حاضر بشم. اصلا نمی دونم باید چیکار کنم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)