از اینهمه فراز و نشیب های زندگی خسته شدم

[مادر]

سلام

پدرم داره در مياد به خدا دارم خل ميشم

تا با شوهرم خوبم و ميگيم ميخنديم نميدونم خودم چشم ميزنم ميگم
آخ تا ميگم بهتر شد فرداش يه دعوا يا بحثي پيش مياد اصلا به نفس تازه شدن نميرسه
چيكار كنم دارم ميميرم

خيلي دارم ديوونه ميشم
دو تا بچه دارم خونه ام هم هر كاري ميكنم تميز بشه نميشه ميخوام لاغر كنم نميشه

به خدا هر كي جاي من بود و بلاهايي كه شوهرش سر چاقي سرش درمياورد تا الان حسابی لاغر شده بود

حالا اينا هيچي يه نفس راحت ندارم نميتونم بكشم
يه روز عالي دو روز قهر يك روز دعوا سه روز خوب يك هفته خوب يك هفته بد

اي خدا
شماها بگيد من چيكار كنم
افسار زندگی از دستم در رفته

لحظه اي مي آيد و دنيا به كامم

لحظه اي مي آيد و برزخ به نامم

لحظه اي گريانم و اندر عذابم

لحظه اي خندانم و اندر شتابم

لحظه اي ساكن مثال دشت سردم

لحظه اي طوفان به اوج كوه دردم

لحظه اي شيرين تر از لبهاي شيرين

لحظه اي غمگين تر از غمهاي ديرين

لحظه اي آكنده از حزن و حزينم

لحظه اي سرشار شور و عندليبم

اين خوشي يا نا خوشي آني نگر

سرد و گرم زندگي فاني نگر

[sahra100]

خواهرم سلام
میدونی یه علت اصلی لاغر نشدنت همین احساس بدت به چاقیت هست همین احساسی که همسرت بهت منتقل میکنه؟ یکم اروم باش خیلی اروم و بدون عجله بدون اینکه هرروز به اینه نگاه کنی و به اندامت بدو بیراه بگی میتونی وزنت بیاری پایین خوب راه داره اول باید تصمیم بگیری
2-یه زمان بندی خوب واسه زندگیت شروع کنی زمان نظافت منزل جدا تفریح جدا و ...
3- نمیدونم بچه هاتون چندسالشون ولی باید بهشون مسولیت بدی واسه کارهای شخصی و نظافت منزل و اتاقهاشون
4- هرروز با بیرون بردن بچه ا و نیم تا 1 ساعت پیادهروی هم اونارو گردش بردی هم روی وزنت تاثیر داره
5 6 7 و هزاران راه فقط باید اروم باشی و شروع کنی

[مادر]

پس چرا بعضی مردها زنشون را هر جور باشه دوست دارند چاق لاغر بد اخلاق خوش اخلاق

نمیدونم بعضی زنها چیکار میکنند یا شانس دارند یا سیاست

من دختر 6ماهه و پسر سه ساله دارم


با تشکر

[مادر]

صحرا جان خیلی ممنونم


میخواستم اگر امکان داره دوستان باز هم نظر بدهند؟؟؟؟

[tesoke]

من تاپيك خودارضايي همسرتون را هم خواندم. شما يك سري مشكلات دارين كه مي تونين كم كم روي اونها برنامه ريزي كنين و اونها را حل كنين. لاغر شدن و تميزكردن خانه و خودارضايي شوهر و ... . همزمان باي چند كار را انجام بدين:
1) بقيه ي مشاوره ها را در مورد خودارضايي بخوانيد و هر چي گفته عمل كنين. مثلا جايي گفتين كه مشاور گفته بهش گير نده و شما برعكس، گير ميدين.
2) يه برنامه براي لغر شدن بريزين. براي اين كر همسرتون بايد كمكتون كنه و تشويقتون كنه.
3) انتقاد را تعطيل كنين و به جاش تشويق را بيارين تو زندگي تون.

بگذارين كمي فكر كنم. راهكارهاي بيشتر را در آينده براتون مي نويسم.

[مادر]

وای ممنونم

خیلی ممنون

[مادر]

سلام

کاربر تسوکه با تشکر از شما من یک هفته خونه نبودم و دسترسی به اینترنت نداشتم اگر در تاپیک های من بیشتر نظر بدهید ممنون میشم قبلا از همکاری شما و از نظرات سودمندتان تشکر و قدردانی می کنم.

[deljoo_deltang]

الان مشکل شما در این تاپیک 3 تاست:
1- از همسرتون دلگیریت به خاطر اینکه می گه لاغر بشید
2- تمی تونید لاغر کنید
3- خونتون رو نمی تونید تمیز کنید

عزیزم اینکه همسرتون ازتون می خوان که لاغر بشید کع بد نیست. هم برای سلامتی تون خوبه هم شادی و نشاط خودتون بیشتر می شه. اگر فکر کنید شما و همسرتون توی یک تیم هستید و دوست هستید هیچوقت از این حرفش ناراحت نمی شید.


به نظر من:
1- اول برید پیش یک مشاور تغذیه خوب و از اون برنامه بگیرید و بگید که نمی خواهید یک دفعه لاغر کنید. می خواهید روند لاغر کردن کند باشه تا تاثیر بدی روی اخلاق و اعصابتون نداشته باشه. برنامه های غذایی اونها خیلی جواب می ده. مطمئن باشید همسرتون هم از اینکه شما دارید درخواست ایشون رو پیگیری می کنید خوشحال می شه.

2- من نمی دونم شما شاغل هستید یا نه ولی اگر شاغل نیستید هر روز یک ساعت با دو تا فرزندتون (کوچیکه رو بذارید توی کالاسکه( و دومی رو دستشو بگیرید و پیاده تا نزدیکترین پارک یا کتابخونه محل زندگیتون برید و کمی که فرزندتون 3 ساله تون بازی کرد و شما برای فرزند کوچکترتون کتاب خوندید با هم دوباره برگردید. بچه ها خیلی بیرون رفتن رو دوست دارند و لذت می برن . شما هم اینجوری روحیتون بهتر می شه و هم برای سلامتیتون خوبه.

3- بعد هم که برگشتید خونه، قبل از اینکه شوهرتون بیاد خونه با فرزند 3 سالتون شروع کنید با بازی و شیطنت خونه رو با هم تمیز کردن. من الان با دختر 2 سالم 5/0 ساعت قبل از اومدن همسرم شروع می کنیم به تمیز کردن البته با بازی تا دخترم همکاری کنه یا با یک موزیک تا تند تند تمیز کنیم.

بازم اگر سوالی داشتید بپرسید.

در مورد اینکه چرا همسرتون و شما با هم دعوا می کنید هم لطفا بیشتر توضیح بدید تا بتونیم نظر بدیم.

موفق باشید.

[مادر]

بله با تشکر از شما خانم دلجو

بحث و مشکلات ما معمولا سر مسائل بیهوده هست که من تصمیم کرفتم سر اینجور مسائل بیهوده بحث نکنم

و اگر ایشون هم شروع کردن من سکوت کنم یا یه جواب سرسری بدم و برم تو اتاق دیگری

من میگم مثلا بعد از یک آشتی و محبت بعد از چند وقت یاگاهی اوقات به یک روز نرسیده بحث پیش میاد و دلخوری

الان اگر خدا بخواد مادرم اینا دارن میان طبقه پایین ما زندگی کنند

[tesoke]

خانوم دلجو حرف هاي خوبي زده. تقريبا ما راهكار را نشون داديم و حالا مي مونه اين كه شما چقدر اونها را درست استفاده كنين.
در ضمن همين كه ميگين كه وقتي دعوا ميخواد شروع بشه ادامه نميدين، كار خيلي خوبيه. اين نشون ميده كه شما كسي هستين كه با يه ذره كمك، راه مي افتين و مي تونين رابطه تون را با شوهرتون روز به روز بهتر كنين.