به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 خرداد 90 [ 10:29]
    تاریخ عضویت
    1390-3-17
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,306
    سطح
    20
    Points: 1,306, Level: 20
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    مادر شوهر حساس

    سلام
    من يك سال است كه عقد هستم و در اين يك سال اتفاقات خيلي زيادي براي من رخ داده.و اين اتفاقات زندگيم رو تحت تاثير خودش قرار داده .يك ماه بعد از عقدم برادر شوهرم
    كه 20 سال داشت تصادف كرد و فوت كرد از اون موقع به بعد من با وجود اين كه خودم خيلي ضربه خرده بودم ولي تمام تلاشم رو براي تغيير اوضاع روحي همسرم به كار بردم و
    تا حدود خيلي زيادي هم موثر بوده و لي مشكلي كه براي من پيش اومده كه نمي تونم حلش كنم اينه كه مادر نامزدم خيلي به پسرش وابسته بوده و الان كه اون مرده توقع دارم
    نامزدم هم جاي اون پسرش و هم جاي خودش باشه . به طور كلي سطح توقع مادر نامزدم از من و نامزدم خيلي بالا رفته و به طرز خود خواهانه اي از ما توقع داره كه دلتنگي هاش رو
    برطرف كنيم . مثلا ما نمي تونيم زياد بيرون بمونيم چون مادر نامزدم تماس مي گيره و بايد
    برگرديم خونه .ويا اگر مي خواهيم بيرون بمونيم بايد مادر نامزدم رو ببربيم كه تو خونه تنها نباشه و بد ترين موضوع اين كه اصرار دارن كه بعد از ازدواج پيش اونها زندگي كنيم
    چون يك زن و مردتنها هستم و من به اختلاف فرهنگي كه داريم به هيج عنوان قادر به زندگي
    با خانواده نامزدم نيستم. هر موقع كه نامزدم نيست درخواستهاي بيجا از من مي كنه و با
    وجود اين كه مي دونه كه من شاغلم و وقت آزاد زيادي ندارم و لي رو درخواست هاي نابجاش اصرار ميكنه و با وجود اين كه من بهش توضيح مي دم كه وقت ندارم ولي باز
    اصرار مي كنه كه انجام بدم. من دختري نيستم كه با قاطعيت بتونم با كسي برخورد كنم
    يعني روم نمي شه كه به طور بدي برخورد كنم كه دست از سرم بردارن واقعا نمي دونم
    چي كار كنم كه هم مشكلم حل بشه هم روم تو روي كسي باز نشه

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادر شوهر حساس

    سلام،

    به تالار همدردی خوش آمدید.

    به شما پیشنهاد می دهم اول این مطالب را مطالعه کنید:

    با مادر شوهر کنار بياييد
    همسرم یا مادر همسرم؟

  3. کاربر روبرو از پست مفید hamed65 تشکرکرده است .

    hamed65 (سه شنبه 17 خرداد 90)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 خرداد 90 [ 10:29]
    تاریخ عضویت
    1390-3-17
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,306
    سطح
    20
    Points: 1,306, Level: 20
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادر شوهر حساس

    سلام
    ممنون از راهنماييتون ولي كار از اين حرفا گذشته من خيلي سعي مي كنم كه با محبت
    كردن به مادر نامزدم رفتارشون رو عوض كنم وبه ايشون بفهمونم كه درخواستاش اشتباه
    است ولي اصلا نمي خواد كه عوض بشه .حتي با دختر و پسر خودش خودخواهانه برخورد
    مي كنه و من حتي ازنحوه برخوردمادر نامزدم با خواهر و برادر نامزدم ناراحت ميشم .خيلي اين مسئله روي زندگيم تاثير بدي گذاشته به نحوي كه نمي تونم درست كار كنم و مدام فكرم درگيرش هست . با وجود اين كه نامزدم رو دوست دارم و رابطه خيلي خوبي با هم
    داريم حتي گاهي وقتي به اين فكر مي كنم كه بهتره جدا شيم.

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    83
    Array

    RE: مادر شوهر حساس

    سلام
    چقدر زود جا زدی و داری به جدایی فکر می کنی؟
    من قبول دارم که هر دختری که ازدواج می کنه باامید و ارزویی انتخاب می کنه و وارد زندگی می شه اما همه ما باید خودمون و برای روزای سختی هم اماده کنیم قرار نیست که همیشه همه چیز انطور که ما دوست داریم پیش بره.
    بهتره کمی شرایط مادر شوهرت و درک کنی خیلی خیلی با ملاطفت باهاشون برخورد کنی حتی گاهی دستش و بگیری و باهاش ابراز التنگی و همدردی کنی.
    اما هر وقت که خودشون سر صحبت و باز کردن در مورد زندگی شما با اونا با همان مهربانی و بدون جبهه گرفتن گوشزد کنی که اگه دور از هم باشین این احترام ها و محبت ها بیشتر خواهد شد که کمتر نمی شه. ضمن اینکه ما مدام به شما سر می زنیم.
    البته بهتره این حرفها رو همسر شما به مادرش بگه. بهتره با همسرتم با مهربانی گوشزد کنی که اصلا صلاح نیست با خانوادن یک جا زندگی کنیم و مشکلاتش و بهش بگی. و بگی اونطوری شاید احترام های بین ما و خانوادت کمرنگ و کمرنگ تر بشه.
    راستی منظورشون از با هم زندگی کردن در 2 طبقه جداست؟
    اگه بله که فکر نمی کنم خیلی مشکل ساز باشه.
    موفق باشید

  6. 2 کاربر از پست مفید sisili تشکرکرده اند .

    sisili (چهارشنبه 18 خرداد 90)

  7. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 15:49]
    تاریخ عضویت
    1390-2-11
    نوشته ها
    1,002
    امتیاز
    17,617
    سطح
    84
    Points: 17,617, Level: 84
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    3,189

    تشکرشده 3,297 در 818 پست

    Rep Power
    113
    Array

    RE: مادر شوهر حساس

    از الان باید هر چی واست مهمه به شوهرت بگی.احساساتی نشی اگه زندگی مستقل می خوای رو حرفت بایست.

  8. کاربر روبرو از پست مفید رایحه عشق تشکرکرده است .


  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 خرداد 90 [ 10:29]
    تاریخ عضویت
    1390-3-17
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,306
    سطح
    20
    Points: 1,306, Level: 20
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادر شوهر حساس

    سلام
    مرسي از دوستان عزيزي كه سعي مي كنن با راهنماييشون مشكل منو حل كنن .من اين موضوع رو كه مي خوام
    مستقل بشم براي نامزدم گفتم و خيلي بهش اين حرف رو زدم و اون هم موافق حرف منه اما مدام به من ميگه كه
    به خاطر شرايطي كه پيش اومده من نميتونم الان به اونها بگم كه ما مي خواهيم جدا زندگي كنيم .ولي ما وقت كمي داريم تا 1 ماه ديگه قراره كه عروسي كنيم پس كي وقت اون مي شه كه به اونها بگه .نامزدم خيلي پسر خوب و با ايماني هست ولي خيلي با خانوادش رودرباسي داره . و من فكر مي كنم كه اونها دارن از اين اخلاقش
    سوءاستفاده مي كنن .من فكر مي كنم اگر مادر مهرباني بود و پسرش رو دوست داشت نبايد سعي مي كرد
    كه پسرش رو از حق طبيعيش منع كنه و اصرار كنه كه با هم زندگي كنيم.اين عين خودخواهي است. از اين مي ترسم كه از فرادي زندگيمون بخواد به درخواستاي خوادخواهانش ادامه بده .
    من يك مشكل ديگه هم دارم كه اميدوارم راهنماييم كنيد.عادت دارم وقتي ميرم خونه نامزدم به خانوادش خيلي مجبت مي كنم ولي تا يك حرف مي زنن كه ناراحت كننده است به خاطر تمام محبتايي كه كردم بهشون از خودم متنفر مي شم و فكر مي كنم كه تا حالا هر كاري كردم اشتباه بوده ولي فرداي اون روز اگر دوباره ببينم كه به محبت
    من احتياج دارن بهشون محبت مي كنم ولي دوباره تا يك اتفاق بيفته احساس ميكنم از من سوءاستفاده كردن .
    لطفا راهنماييم كنيد.

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 03 آبان 98 [ 02:40]
    تاریخ عضویت
    1390-2-27
    نوشته ها
    480
    امتیاز
    12,382
    سطح
    72
    Points: 12,382, Level: 72
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 66.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    645

    تشکرشده 634 در 321 پست

    Rep Power
    61
    Array

    RE: مادر شوهر حساس

    fereshte jan سلام
    راستش دلم نیامد از تاپیکت بی توجه بگذرم یه سوال دارم که میخوام یه چند روزی واقعا" پوشه ذهنت باشه و فکر کنی اونوقت راه حل مسالت خودت پیدا می کنی
    خواهر گلم اگر خدایی نکرده جای همسرت شما تو این شرایط بودی چه میکردی؟ اگر مادرت همین حال روحی داشت چه میکردی؟
    اگر بدون غرض به این سوال فکر کنی و بدونی روزهای بد فقط مال بقیه نیست فکر کنم کمتر از بعضی توقعات ناراحت شی هرچند میدونم دختر مهربونی هستی ولی حس می کنی دارن وارد حریمت میشن ولی یکم شرایط بحرانیشون درک کن و دل به دلشون بده اتفاق کمی نبوده یه بچه پاره تن ادم پرپر شه و بدون عکس العمل های اونام غیر طبیعی نیست اونا ترسیدن تو دوره سوگن کمک کن این دوره را با ارامش بگذرونن و شک نکن همه این روزها تموم میشه
    من توصیه میکنم جاهای دیگه محبتت رو چندین برابر کن مثلا" بیرون میری اونارم ببر چ ایراد داره اونم یه مادر با شما میاد دلش خوش میشه اینقدر تنها بعدها باهم میرید که حالت ازین تنهایی ها بهم میخوره پس صبور باش هرچی میشه تو بخش های دیگه محببترو بالا ببر حالا راجع به خونه اگه واقعا" بهتر میبینی دور باشید میتونی سعی کنی نزدیکشون خونه پیدا کنید بهر حال نمیشه با این غم نهاشون بذارید مراقب باش خودتم یهروزی مادر میشی گلم

  11. 2 کاربر از پست مفید sahra100 تشکرکرده اند .

    sahra100 (پنجشنبه 19 خرداد 90)

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 مهر 90 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1390-2-11
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    1,878
    سطح
    25
    Points: 1,878, Level: 25
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    308

    تشکرشده 310 در 114 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادر شوهر حساس

    عزیزم احتمال زیاد خانواده همسرت خیلی به شما علاقه دارند طوری که گاهی اوقات یادشون میره که شما دخترشون نیستید. مخصوصا موقع هایی که خیلی بهشون محبت میکنید اون موقع اونقدر صمیمی میشن که ازت انتظاراتی که از بچه خودشون رو دارند رو خواهند داشت ولی شما یکدفعه بهتون بر میخوره چون مثلا انتظار ندارید بهتون دستور بدن قافل از اینکه اونها به هیچ وجه قصد بی احترامی به شما رو نداشتند فقط کمی باهاتون صمیمی شدند. اگر خوب دقت کنید میبینید انتظاراتشون مثل مادرتون هست که باید یک مصئولیتهایی رو در خونه به عهده داشته باشید. اگر مادرتون اینطور نبوده خوب متاسفانه اشتباه کرده و اگر بوده پس باید به خودتون یادآوری کنید. به هر حال جدا زندگی کردن حق شماست و همسرتون باید این رو بپذیره باید با همکاری هم یک راهکاری پیدا کنید. حتی اگه شده عروسی رو عقب بندازید. اما اگر میخواین که اینقدر باهاتون صمیمی نشن . شما هم باید کمتر باهاشون صمیمی بشین چون بعضی آدمها ممکنه زیادی توقعشون بالا بره . اما نباید خودتون رو اونقدر کنار بکشید که دلگیر بشن. اگه هم تونستین یاد بگیرید که ازشون دلگیر نشین که دیکه عالی میشه. امیدوارم که روزهای خوشی را پیش رو داشته باشید

    اشتباه املائی: غافل

    اشتباه املائی: مسئولیت

  13. کاربر روبرو از پست مفید 100maah تشکرکرده است .

    100maah (پنجشنبه 19 خرداد 90)

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    83
    Array

    RE: مادر شوهر حساس

    سلام
    فرشته جان من فکر می کنم بهتره از روش با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن استفاده کنی!
    یعنی چی؟
    یعنی اینکه در حین اینکه با نهایت احترام و محبت داری باهاشون رفتار می کنی خیلی صمیمانه و دوستانه به مادر شوهرت بگی مامان جون من می دونم شما نگرانی شما داغ دیدی و میدونم که ما رو دوست داری که دوست داری پیشت باشیم ولی من حیفم میاد این همه احترام و محبتی که بینمونه از بین بره خودتم می دونی که بالاخره نزدیکی بیش از حد یک سری از احترامات و از بین می بره پس بهتره اگه شما اجازه بدی ما سعی کنیم نزیدک شما خونه بگیریم نه دقیقا پیش شما.
    حتی اگه لازم باشه این حرف و باید چندین بار به روشهای مختلف به اونا بگی. فکر نکن یه بار گفتی اونام می گن باشه برید به سلامت. سعی کن در نهایت مهربونی این حرف و چند بار بگی حتی گاهی وقتی همسرتم هست بگو.
    مورد دیگه اینکه اگه محبتی که می کنی تزویر و ریا نباشه و خالصانه بهشون محبت کنی هیچ وقت نباید به خاطر اشتباه اونا از محبتت پشیمون بشی.
    ما بندگان خداییم و خداوند از روح خودش در ما دمیده پس باید سعی کنیم ذره ای از اون ذات حق تعالی باشیم. اگه قرار باشه با هر نافرمانی و خطای ما خداوند لطفش و از ما برداره که کلاهمون پس معرکس با این همه خطا و اشتباه.
    پس خالصانه محبت کن و اگه بی محبتی دیدی به خودت بگو اونم یک انسانه با همه خصوصیاتی که باهاش بزرگ شده و منم یک انسانم که ممکنه روزی خطا کنم و یا شاید غیر عمد دلشون و بسوزونم. ایا توقع ندارم که اونا از اشتباه من رد بشن؟
    پس هیچ وقت از محبتت پشیمان نشو.
    موفق باشی عزیزم

  15. 4 کاربر از پست مفید sisili تشکرکرده اند .

    sisili (چهارشنبه 23 شهریور 90)

  16. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 خرداد 90 [ 10:29]
    تاریخ عضویت
    1390-3-17
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,306
    سطح
    20
    Points: 1,306, Level: 20
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادر شوهر حساس

    خيلي خيلي ممنون از همگي من سعي خودم رو مي كنم. اميدوارم خدا كمكم كنه و موفق شم
    ايشالله تا دو ماه ديگه خبرش مي دم كه چي شد و چه اتفاقي افتاد.

  17. کاربر روبرو از پست مفید fereshteh1 تشکرکرده است .

    fereshteh1 (پنجشنبه 19 خرداد 90)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:11 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.