سلام به همه دوستان خواهش میکنم راهنماییم کنین مشکلی که من دارم اینه که به جای یه مادر شوهر دو تا دارم یکیش مادر شوهر خودم و بعدی هم مادر شوهر مادر شوهرم که میشه مادر بزرگ شوهرم دو تا شون هم خیلی سر سختن منم یه آدم خجالتی و ساکت اونا هم هر امرو نهی که میخوان به من میکنن از همه بیشتر مادر بزرگ شوهرم که توی همه مسایل زندگیم دخالت داره منم مشکلی که دارم اینه که اعتماد به نفس ندارم واصلا نمیتونم جوابشون رو بدم و میریزم توی خودم و سر شوهر بیچارم خالی میکنم شوهرم هم از بدتر نمیتونه جواب بده و از من دفاع کنه از بس که این مادر بزرگ و مادرش جر کشند مدام فکرم مشغوله همش فکر اونا توی سرمه هر کاری که میخوام بکنم هرچیزی که میخام بخرم و کلا سر هر مسئله ای اول اونا میان توی ذهنم بعضی وقتا هم از اینکه نمیتونم از فکرشون بیام بیرون کلافه میشم و گریه میکنم ترا خدا کمکم کنین که چطور میتونم که همه فکر و ذهنمو مشغول زندیگی خودمو شوهرم بکنم شوهرم بکنم
علاقه مندی ها (Bookmarks)