به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 شهریور 96 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1389-9-06
    نوشته ها
    1,077
    امتیاز
    14,205
    سطح
    77
    Points: 14,205, Level: 77
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,300

    تشکرشده 3,560 در 934 پست

    Rep Power
    121
    Array

    فیس بوک شوهرم

    انگار قسمته که من هر یه هفته یه بار بیام اینجا و یک تاپیک بزنم و یک گوشه از زندگی جالبمو واسه دوستان روشن کنم!!! آنچه خوبان همه دارند تو یک جا داری
    عرض کنم خدمتتون که در جریان مشکلات عدیده من و نامزدم هستید بیشترتون، این وسط یکی رو از قلم انداختم که بدم نیومد نظر دوستان رو هم بدونم
    همسر من از وقتی از خارج برگشته بود سه سال بود که یک لب تاپ داشت که من هر چقدر اصرار می کردم به من حتی نشونش نمیداد و هی امروز و فردا می کرد، یک سال و نیم گذشت و من حتی رنگ این لب تاپ رو هم ندیدم و بعد یک سال و نیم ایشون لب تاپ رو فرمت کرد و بعد من موفق شدم ببینم
    از طرفی هر وقت جی میل یا فیس بوکش را باز می کرد و من میگفتم بذار ببینم چی داری توش تا حد مرگ مقاومت میکرد و نمی ذاشت ببینم تا این که یک روز اجازه داد جیمیلش را چک کنم و من از شانس رفتم روی چت و دیدم بعله ایشون ( قبل از ازدواج ) با یک دختر نروژی چت کرده و از بوس و کنار و لاس هم فروگذار نکرده !
    بعد عکس این خانومو به من نشون داد با اصرار من و گفت این از من خوشش میومد و من هیچ احساسی نداشتم و من موندم که کسی که بوس می فرستاد تو بودی نه اون؛ چطور تو خوشت نمی اومد؟ خلاصه بی خیال شدم چون قضیه مربوط به قبل از من بود
    خلاصه دیدم بعله این خانوم جزو دوستان ایشون در فیس بوک هست و از هیچگونه پیغامی جهت تبریک تولد و .... فروگذار نمی کنه، هر چقدر اصرار کردم لااقل اینو از دوستات حذف کن نکرد که نکرد و دست آخر بعد یک و نیم سال بعد از یک جریان این کار رو کرد
    همون اوایل هم دو تا کارت تبریک توی اتاقش پیدا کردم ( توجه کنید که تجسس نکردم قشنگ ریلکس روی میزش بود) که از طرف یک دختر خارجی بود که پر از ابراز احساسات بود و از قرار معلوم ایشون دوست دخترش بوده؛ دیگه از کم و کیفش نپرسیدم و هیچی هم نگفت
    همون ماه اول نامزدی ایشون یک شب به خنده گفت می بخشید من کاندوم دارم میخوای بیارم و من هاج و واج موندم که تو این کاندوم رو ا زکجا گرفتی؟ فهمیدیم که ایشون از کشوری که اومده گرفته و بعد هی دروغ بود که بافت که نمیدونم مال دوستمه مال خیلی وقت پیشه و از این حرفها
    الان دو ساله که هر روز که میرم فیس بوک می بینم بعله ایشون هر دفعه یکی از همکلاسی های قدیمیش ( خانوم ) پیداش شده و دارن خوش و بش می کنن روی وال همدیگه، هر وقتم میگم میگه بابا اینها اونور دنیان و همکلاسی هام هستند و ... ، دیروز هم که رفتم دیدم بعله یکیشون با یه لحن صمیمی واسش یه عکس فرستاده ( طوری که همه می تونن ببینن ) و ایشون با سه تا دختر نشسته خیلی صمیمانه عکس گرفته
    این درحالیه که اجازه نمیده من حتی عکس با حجاب در فیس بوکم بذارم، کسی رو ادد کنم و نمی دونم بیرون شال بپوشم و با این که پوشش من مناسب هست همیشه گله منده و...
    به نظر شما من زیادی املم یا ایشون زیادی تضاد داره بین روشنفکریش درمورد خودش و اورتودوکسیش درمود بنده که خودش مدام با دخترها درحال خوش و بش هست و ...
    البته اینم بگم که من قبل از ازدواج عکس توی فیس داشتم و دیشب از حرص و ناراحتیم نتونستم بخوابم و بلند شدم همون عکس های قبلی رو دوباره گذاشتم توی فیس بوک
    چون از پررو بازیهاش خسته شدم هزار بار گفتم چرا اینطوری داری با دخترها هر چند اونور آب خوش و بش می کنی و لااقل اونی رو که باهاش لاس زدی پاک کن ولی این کارو نمی کنه
    ضمنا همسرم پیش من نسبت به یکی دو نفر دختر عکس العمل شدید و صمیمانه ای داشته و با این که من از این دختر خانوم بدم میومد و هزارن بار بهش گفتم هر دفعه یه نوعی حرف رو به ایشون می کشوند و آخر که دیگه خسته شدم و عکس العمل قاطعی نشون دادم دیگه فعلا حرفی ازش نمی زنه ...
    بعله اینهایی که گفتم کارهای همون محمد سرد و بی روخ و افسرده هست !!
    والله من درک نمی کنم یه آدم افسرده که حوصله نداره به زنش بگه دوستت دارم چطور اینقدر توی فیس بوک اکتیو هست؟؟؟ چطور یه مرد می تونه خیلی بیخیال و بی توجه به این که زنم نکنه ناراحت بشه اینقدر ریلکس پیغام رد و بدل کنه، همونی که سر این که به پسرخاله ش سلام دادم داشت کله منو می کند
    الان بفرمایید این وسط تکلیف چیه؟

    ای بابا اینهمه اومدین رفتین چرا چیزی نمی گین
    جدا میخوام بدونم من مشکل دارم و حساسم یا واقعا ناراحت شدنیه؟
    اونقدر این مسئله تکرار شده من همیشه با ترس و لرز به صفحه فیس بوک این نگاه میکنم که خدا ایندفعه چی میخوام ببینم؟

  2. 7 کاربر از پست مفید نیلا تشکرکرده اند .

    نیلا (دوشنبه 19 اردیبهشت 90)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 15 بهمن 00 [ 15:35]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    367
    امتیاز
    10,548
    سطح
    68
    Points: 10,548, Level: 68
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 302
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    811

    تشکرشده 815 در 286 پست

    Rep Power
    50
    Array

    RE: فیس بوک شوهرم

    احتمالا ایشون اینجا رو ببینه... ای کاش دلیلش رو از خودش بپرسید که چرا رفتارش تضاد داره...
    اون چیزی که ناپسنده برای همه ناپسند هست...
    من این جور ادم ها رو زیاد دیدم ولی تا بحال راه حلی پیدا نکردم!

  4. کاربر روبرو از پست مفید eng.aydin تشکرکرده است .

    eng.aydin (سه شنبه 20 اردیبهشت 90)

  5. #3
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    146
    Array

    RE: فیس بوک شوهرم

    سلام خواهر مهربانم....
    من كل تاپيك قبلي شما رو خوندم... تاپيك مفصلي بود! بگذريم... اما چند تا نكته به نظرم رسيد كه بد نيست بگم.. شايد بتونيم با همفكري مشكل رو حل كنيم!
    اول اينكه : فرض افسردگي شوهرت به نظر من به طور كامل منتفي هست... شايد يه كم عصبي و مضطرب باشه ولي افسرده نيست! و اين درست نيست بگيم افسرده است و يه آدم مريضه... پس بيا و كنار بيا و ...
    دوم اينكه: مشكلات ايشون داراي ابعاد متفاوتي هست... يادمه در مورد روابط جنسي هم چيزايي گفته بودي.. خب با نكاتي كه بالا گفتي جور نيست! پس به نظر من مشكلات ايشون رو بيا طبقه بندي كن و ابعاد مختلفش رو نگاه كن... خيلي خوب اونها رو ليست كن! بعد بررسي كن!
    به نظر مي رسه مشكل محمد خان اصلا چيزايي كه تو تاپيك قبليت مطرح شد نيست... و اصلا مشكل جدي نيست!
    اون فهرست رو كه آماده كنيم مي تونيم راجع به اين ابعاد دقيقتر نگاه كنيم كه هر كدوم راه حل خودش رو داره...با توجه به داستانهاي جديدي كه تعريف كردي نمي شه همه مشكلات رو گذاشت تو سفره افسردگي! ايشون به هيچ وجه افسرده نيست! مضطرب شايد! اما افسرده كه بخواد هر كاري بكنه و بگيم مريضه... نه
    نه تو مشكلي نداري... مسئله فيس بوك رو از دو جهت مي شه نگاه كرد ( خدا لعنت كنه اونيكه اين قصه فيس بوك رو شروع كرد)
    يا ايشون يك سري خاطرات قديمي با همكلاسيها و دوستان قديم داره و اونها الان سر خونه زندگيشونند... خب روابط دو دوست معمولي! مي شه ناديده گرفت! كه البته اين روابط اين طور نيست كه هر روز براي هم چيزي بنويسند!
    يا نه ايشون با يك سري از اين افراد ارتباط مستمر داره..يعني در حد دو تا دوست خيلي صميمي!!! كه مسلما اين جالب نيست!
    در اين شرايط مي توني شما از ايشون بخواي كه شما رو به عنوان همسرش در فيس بوكش معرفي كنه! Married to Sabina
    احتمالا با اين درخواستت به راحتي موافقت نخواهد كرد اگر مورد دوم باشه... اما بايد اين كار انجام بشه!
    در هر صورت شما مشكلي نداري و هم مي تونه موضوع بي اهميتي باشه... هم بسيار جدي! بايد بررسي كني!

  6. 8 کاربر از پست مفید sci تشکرکرده اند .

    sci (دوشنبه 19 اردیبهشت 90)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 آبان 90 [ 19:49]
    تاریخ عضویت
    1389-4-18
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    2,086
    سطح
    27
    Points: 2,086, Level: 27
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فیس بوک شوهرم

    سابینا جون من هم همین مشکل رو با همسرم داشتم، بعد از درس خوندن خارج اومدم ایران و دیدم همسرم از اینکه پروفایل فیسبوکم پر از پسر هست (که به خدا قسم همه دوستای عادی بودند) ناراحت هست، من هم چون زندگیم واسم مهم بود پروفایلم رو غیر فعال کردم، و همش از رفتار همسرم در عجب بودم که‌ای بابا این‌ها همه دوستای کاملا عادی هستند. ولی‌ خوب من به حرفش گوش کردم و پروفایل رو بستم اون موقع، الان هم که حساسیتش کم شده بعضی‌ وقتها میرم فیسبوک البته حتا درخواست ازدواج من رو هم قبول نمیکنه یعنی‌ میگه هر وقت یه پروفایل جدید درست کردی این کار رو می‌کنم،البته چون من زیاد نمیهکم وقت گذرونی کنم دیگه درست نکردم.

    به نظرم با صراحت ازش این رو بکهاه. سابینا جون به نظر میرسه خیلی‌ با همسرت مشکل داری البته با توجه به بحثهای قبلی‌، اما من که کمی‌ از همسرم ناراحت بودم وقتی‌ نوشته‌های تورو خوندم که یک بار هم حرف از جدایی نزده بودی سعی‌ کردم از تو یاد بگیرم، به هر حال به نظر من با صراحت ازش این غزه رو درخواست کن و توی تنگنا بذارش که پروفایلش رو ببنده مثل کاری که همسرم از من خواست.. امیدوارم موفق بشی‌. در ضمن کلا مرد‌ها یه خرده خودخواه هستند و فکر می‌کنن حق‌های دارند که من زن‌ها نداریم. به نظر من بعضی‌ وقت‌ها خوبه خودی نشون بدیم و زیادی هم مطیع نباشیم و به نظرم خوب کاری کردی که عکست رو برگرددوندی.

  8. 3 کاربر از پست مفید Shany.ds تشکرکرده اند .

    Shany.ds (دوشنبه 19 اردیبهشت 90)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 12 آبان 91 [ 08:57]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    65
    امتیاز
    1,659
    سطح
    23
    Points: 1,659, Level: 23
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    76

    تشکرشده 77 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فیس بوک شوهرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط سابینا
    انگار قسمته که من هر یه هفته یه بار بیام اینجا و یک تاپیک بزنم و یک گوشه از زندگی جالبمو واسه دوستان روشن کنم!!! آنچه خوبان همه دارند تو یک جا داری
    عرض کنم خدمتتون که در جریان مشکلات عدیده من و نامزدم هستید بیشترتون، این وسط یکی رو از قلم انداختم که بدم نیومد نظر دوستان رو هم بدونم
    همسر من از وقتی از خارج برگشته بود سه سال بود که یک لب تاپ داشت که من هر چقدر اصرار می کردم به من حتی نشونش نمیداد و هی امروز و فردا می کرد، یک سال و نیم گذشت و من حتی رنگ این لب تاپ رو هم ندیدم و بعد یک سال و نیم ایشون لب تاپ رو فرمت کرد و بعد من موفق شدم ببینم
    از طرفی هر وقت جی میل یا فیس بوکش را باز می کرد و من میگفتم بذار ببینم چی داری توش تا حد مرگ مقاومت میکرد و نمی ذاشت ببینم تا این که یک روز اجازه داد جیمیلش را چک کنم و من از شانس رفتم روی چت و دیدم بعله ایشون ( قبل از ازدواج ) با یک دختر نروژی چت کرده و از بوس و کنار و لاس هم فروگذار نکرده !
    بعد عکس این خانومو به من نشون داد با اصرار من و گفت این از من خوشش میومد و من هیچ احساسی نداشتم و من موندم که کسی که بوس می فرستاد تو بودی نه اون؛ چطور تو خوشت نمی اومد؟ خلاصه بی خیال شدم چون قضیه مربوط به قبل از من بود
    خلاصه دیدم بعله این خانوم جزو دوستان ایشون در فیس بوک هست و از هیچگونه پیغامی جهت تبریک تولد و .... فروگذار نمی کنه، هر چقدر اصرار کردم لااقل اینو از دوستات حذف کن نکرد که نکرد و دست آخر بعد یک و نیم سال بعد از یک جریان این کار رو کرد
    همون اوایل هم دو تا کارت تبریک توی اتاقش پیدا کردم ( توجه کنید که تجسس نکردم قشنگ ریلکس روی میزش بود) که از طرف یک دختر خارجی بود که پر از ابراز احساسات بود و از قرار معلوم ایشون دوست دخترش بوده؛ دیگه از کم و کیفش نپرسیدم و هیچی هم نگفت
    همون ماه اول نامزدی ایشون یک شب به خنده گفت می بخشید من کاندوم دارم میخوای بیارم و من هاج و واج موندم که تو این کاندوم رو ا زکجا گرفتی؟ فهمیدیم که ایشون از کشوری که اومده گرفته و بعد هی دروغ بود که بافت که نمیدونم مال دوستمه مال خیلی وقت پیشه و از این حرفها
    الان دو ساله که هر روز که میرم فیس بوک می بینم بعله ایشون هر دفعه یکی از همکلاسی های قدیمیش ( خانوم ) پیداش شده و دارن خوش و بش می کنن روی وال همدیگه، هر وقتم میگم میگه بابا اینها اونور دنیان و همکلاسی هام هستند و ... ، دیروز هم که رفتم دیدم بعله یکیشون با یه لحن صمیمی واسش یه عکس فرستاده ( طوری که همه می تونن ببینن ) و ایشون با سه تا دختر نشسته خیلی صمیمانه عکس گرفته
    این درحالیه که اجازه نمیده من حتی عکس با حجاب در فیس بوکم بذارم، کسی رو ادد کنم و نمی دونم بیرون شال بپوشم و با این که پوشش من مناسب هست همیشه گله منده و...
    به نظر شما من زیادی املم یا ایشون زیادی تضاد داره بین روشنفکریش درمورد خودش و اورتودوکسیش درمود بنده که خودش مدام با دخترها درحال خوش و بش هست و ...
    البته اینم بگم که من قبل از ازدواج عکس توی فیس داشتم و دیشب از حرص و ناراحتیم نتونستم بخوابم و بلند شدم همون عکس های قبلی رو دوباره گذاشتم توی فیس بوک
    چون از پررو بازیهاش خسته شدم هزار بار گفتم چرا اینطوری داری با دخترها هر چند اونور آب خوش و بش می کنی و لااقل اونی رو که باهاش لاس زدی پاک کن ولی این کارو نمی کنه
    ضمنا همسرم پیش من نسبت به یکی دو نفر دختر عکس العمل شدید و صمیمانه ای داشته و با این که من از این دختر خانوم بدم میومد و هزارن بار بهش گفتم هر دفعه یه نوعی حرف رو به ایشون می کشوند و آخر که دیگه خسته شدم و عکس العمل قاطعی نشون دادم دیگه فعلا حرفی ازش نمی زنه ...
    بعله اینهایی که گفتم کارهای همون محمد سرد و بی روخ و افسرده هست !!
    والله من درک نمی کنم یه آدم افسرده که حوصله نداره به زنش بگه دوستت دارم چطور اینقدر توی فیس بوک اکتیو هست؟؟؟ چطور یه مرد می تونه خیلی بیخیال و بی توجه به این که زنم نکنه ناراحت بشه اینقدر ریلکس پیغام رد و بدل کنه، همونی که سر این که به پسرخاله ش سلام دادم داشت کله منو می کند
    الان بفرمایید این وسط تکلیف چیه؟

    ای بابا اینهمه اومدین رفتین چرا چیزی نمی گین
    جدا میخوام بدونم من مشکل دارم و حساسم یا واقعا ناراحت شدنیه؟
    اونقدر این مسئله تکرار شده من همیشه با ترس و لرز به صفحه فیس بوک این نگاه میکنم که خدا ایندفعه چی میخوام ببینم؟
    یکی از دلایلی که من از facebook اومدم بیرون ترس از همین چیزا بود

  10. 3 کاربر از پست مفید mohammad_1369 تشکرکرده اند .

    mohammad_1369 (دوشنبه 19 اردیبهشت 90)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 خرداد 98 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1389-1-27
    نوشته ها
    155
    امتیاز
    8,847
    سطح
    63
    Points: 8,847, Level: 63
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 203
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    420

    تشکرشده 448 در 136 پست

    Rep Power
    32
    Array

    RE: فیس بوک شوهرم

    نه مشکل سر فیس بوک نیست . سایت های مجازی مشابه فیس بوک چه قبل از اون و چه بعد از اون، چه ایرانیش چه خارجیش زیادن. اصلا مگه با همین چت معمولی نمیشه همچین رابطه هایی رو داشت؟
    مشکل خانم سابینا صرفا حال و احوال پرسی شوهرش با دوستان فیس بوکیش نیست.
    با نظر sci موافقم که همسرتون به نظر نمیاد مشکل افسردگی داشته باشه شاید مشکلش غرق شدن توی همین دنیای مجازیه. جایی که آدم می تونه اونی رو که دوست داره ازش بسازه. خیال بافی بکنه. بدون اینکه در قبالش مسئولیتی داشته باشه. و معتاد این محیط های رنگارنگ بشه.
    شاید باید به کارهای دیگه مشغولش کنید. تا جایی که می تونید از اینترنت دورش کنید. یا به سمت سایت های مفید سوقش بدید. براش مسئولیت ایجاد کنید. شاید توجه زیاد شما باعث پرتوقع تر شدن اون شده. البته توقعات یک طرفه.
    [size=medium]هله پیوسته سرت سبز و لبت خندان باد
    هله پیوسته دل عشق ز تو شادان باد
    [/size]

  12. 3 کاربر از پست مفید جاودان تشکرکرده اند .

    جاودان (دوشنبه 19 اردیبهشت 90)

  13. #7
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 شهریور 96 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1389-9-06
    نوشته ها
    1,077
    امتیاز
    14,205
    سطح
    77
    Points: 14,205, Level: 77
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,300

    تشکرشده 3,560 در 934 پست

    Rep Power
    121
    Array

    RE: فیس بوک شوهرم

    دوستان همسر من مشکل افسردگی رو داره و حتی سر همین مشکل بستری شده و دارو مصرف می کنه و این مسئله منتفی نیست
    ضمنا آدمی نیست که 24 ساعته توی نت بگرده
    من مشکلمو شاید نتونستم خوب بیان کنم
    مشکل من اینه که ایشون چرا توجهی نمی کنه در روابطش که من ازدواج کردم و با این که میلیون ها بار ازش خواستم که این صفحه رو ببنده نبسته؟

  14. #8
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    146
    Array

    RE: فیس بوک شوهرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط سابینا
    دوستان همسر من مشکل افسردگی رو داره و حتی سر همین مشکل بستری شده و دارو مصرف می کنه و این مسئله منتفی نیست
    ضمنا آدمی نیست که 24 ساعته توی نت بگرده
    من مشکلمو شاید نتونستم خوب بیان کنم
    مشکل من اینه که ایشون چرا توجهی نمی کنه در روابطش که من ازدواج کردم و با این که میلیون ها بار ازش خواستم که این صفحه رو ببنده نبسته؟
    سلام سابینا
    باشه... هرچند که من می گم افسردگی هم اگر باشه... مشکل اساسی این نیست! دختر خوب شما بهتر می دونی آدم افسرده نمی تونه این چنین مشغولیتهایی داشته باشه!
    قرار نیست که به نت معتاد باشه... قرار بود یک لیستی از مشکلات محمد شما بذاریم جلومون!
    ببین قرار نیست اون صفحه بسته بشه! اینجوری که صورت مسئله پاک می شه! بگو من رو اونجا همسرت معرفی کن! ببین می کنه! اصلا تو درخواست بده تا قبول کنه!
    دو حالت داره... یا می پذیره! که مطمئن باش در این صورت هیچ مشکلی نیست! و نسبت به موضوع حساسیت نشون نده! اگر نپذیرفت یا سختی کرد و تندی کرد... باید یه فکر دیگه ای کرد!
    در هر صورت بستن صفحه... یا هر کاری که به پاک کردن صورت مسئله منتهی بشه... کار عملی نیست!

  15. #9
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 شهریور 96 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1389-9-06
    نوشته ها
    1,077
    امتیاز
    14,205
    سطح
    77
    Points: 14,205, Level: 77
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,300

    تشکرشده 3,560 در 934 پست

    Rep Power
    121
    Array

    RE: فیس بوک شوهرم

    بعد دو سال تو این هفته منو به عنوان نامزدش معرفی کرده اونجا
    ببینید من با حرف شما موافقم ساینتیست که مشکل محمد فقط افسردگی نیست، خوب اگر آدم افسرده در دنیای خودشه و به هیچ کس توجه نمی کنه چرا توجهی افراطی به خانواده ش داره؟ چرا توی اینترنت می گرده؟
    ببینید من میخوام بدونم اولا آیا این که لب تاپش و پس ووردهاشو از من مخفی می کنه و حتی در حضور خودشم نمیذاره پیغام های فیس بوکش رو ببینم و ... طبیعیه؟ و سایر چیزهایی که توضیح دادم
    ثانیا چرا یک مرد اینقدر به زنش بی توجهه که حتی وقتی میبینه از این رد و بدل و خوش و بش های اینترنتیش ناراحته عین خیالش نیست و خیلی ریلکس به کارش ادامه می ده
    ضمنا یه آدرس هاتمیل داره که من اصلا ندیدم که بازش کنه پیش من !
    به قول شما من به غرورم بر میخوره بشینم پیشش و به زور بگم صفحه رو ببند چون تا حالا عکس العمل کافی رو نشون دادم و دیگه بچه نیست که بشینم پیشش التماس کنم بگم اینها رو پاک کن
    آقا روز تولدش اونقدر از همکلاسی های دخترش پیغام تولد داشت که مال من توش گم شد! اون روز هم بهش گفتم این قضیه رو ولی خوب کو گوش شنوا، انگار با دیوار حرف می زنی
    درسته لجبازی کار بدیه و خوشم نمیاد ولی قصد ندارم عکس هامو بردارم از فیس بوک، چون منم دوست دارم مثل همه دوستهام حتی مذهبی هاش عکس خودم باشه
    ضمنا ادد لیست من همه دخترن و به جز عکس پروفایلم بقیه رو فقط اددلیستم می تونن ببینن

  16. کاربر روبرو از پست مفید نیلا تشکرکرده است .

    نیلا (دوشنبه 19 اردیبهشت 90)

  17. #10
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    146
    Array

    RE: فیس بوک شوهرم

    سلام سابینا
    پس اگر دقت کنی می بینی این نوع افسردگی نیست... ولی افسردگی بهانه خوبیه برای توجیه کارهاش و عدم توجه به شما.... و البته توجه شما به او! به عنوان یک مریض..
    یه دوستی داشتم/ گفت الان خیلی وقته مریض نشدم! گفتم مگه می شه چرا؟ گفت کسی نیست تو خونه نازم رو بکشه!!!!
    پس عدم توجه... سرد مزاجی... و بقیه مشکلات رو که دوست دارم یه فهرستی از نظر خودت تهیه کنی و حتما بنویسی.. رو باید بررسی کرد و راه حل براش نوشت! برنامه ریزی کرد... و تو حتما می تونی!
    اینکه پس وردهاش رو مخفی می کنه... تا حدودی طبیعیه... اصرار نکن داشته باشی! این رو بدون فقط و فقط با داشتن پسوردهاش اذیت می شی و چنان وسواسی وجودت رو فرا می گیره که حد نداره!
    ازش درخواست کن تو فیس بوک که تو را به عنوان همسر معرفی کنه! این که نامزد معرفی کرده خیلی خوبه و نشون می ده که روابط او با اون خانومها زیاد عمیق نیست و احتمالا کاملا دوستی معمولی هست... برای همین براش مهم نیست! فقط همین!
    اما در مورد لب تاپش توجیهی نداره مگر اینکه چیزایی داره که نمی خواد تو ببینی... شاید عکسی چیزی... حساسیتت رو ظاهرا کم کن! می فهمی... شایدم فقط لجبازیه!
    شاید هات میلش رو اصلا چک نمی کنه... می تونی امتحان کنی و بگی یک مطلبی رو فرستادم به آدرس هات میل تو!
    منم هات میل دارم... ولی شاید 4 سالی هست چک نکردم!
    عکس هات رو لازم نیست برداری و هیچ توجیهی هم براش لازم نیست بذاری... پروفایل شخصی تو هست! راخت باش.. به کسی مربوط نیست! می تونی عکس پروفایلت رو با یه عکس دوتایی تون عوض کنی! عکسهایی که دوتایی دارین رو هم بذار تو فیس بوکت!
    اینکه پیغام تبریکت گم شد مهم نیست... حساس نباش! اما می تونی بری تو والش و بگی دوستش داری! و سعی کنی وارد دنیای مجازیش بشی... بجای اینکه موضع گیری کنی! براش چیزای جالب بذاری...
    عکسهاتون یادت نره... وارد زندگیش شو! تمام قد! و دیگه راجع به موضوع باهاش حرف نزن که نتیجه معکوس بگیری... و فکر کنه به نوعی می خوای بفهمونی به دخترا که تو هم هستی!
    به نظرم نمی اد برای شوهرت این موضوع خیلی مهم باشه... خیلی حساس نشو! اذیت می شی!
    اما اون مشکلات رو لیست کن و بذار برای همیشه حل بشه!

  18. 3 کاربر از پست مفید sci تشکرکرده اند .

    sci (دوشنبه 19 اردیبهشت 90)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مادرشوهرم هیچوقت ازم راضی نیس!!!!
    توسط mahbube در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 08 خرداد 95, 12:04
  2. چرا من کیس مناسب ازدواج ندارم؟
    توسط sara9595 در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 05 مهر 94, 15:49
  3. ماندن در میان دو رابطه با دوکیس و انتخاب یکی از آنان
    توسط نیروان در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: شنبه 16 خرداد 94, 07:50
  4. هیس دخترها فریاد نمی زنند!
    توسط نوروزیان. در انجمن آگاهی ها، مهارتها و روشها
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 شهریور 92, 19:53
  5. !!!!!مشورت در مورد عضو شدن در فیس بوک!!!!!!
    توسط دانوب در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: پنجشنبه 15 دی 90, 09:21

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.