باسلام دوستان عزیز. مشکلات زندگیمو قبلا تو تاپیک شروع دوباره؟ نوشته بودم .بعد از مدتها با تمام تلاشی که برا زندگیم و حل بحران و مشکلاتش کردم وضعیت هیچ تغییری نکرده و نامزدم و خونوادش همون حرفا و همون رفتارارو دارن.نامزدم تمایل چندانی برا شروع زندگی مشترک نداره و مشکلش با خونوادم اصلا حل نشده.بازم همون حرفا و همون توهین و تحقیرهاو ایراد گیری ها.هر بار که باهاش قهر میکنم منو دعوت به زندگی میکنه ولی بلافاصله رفتارهای قبلیش شروع میشه.رابطه ای با خونواده ام نداره از منم میخواد رابطمو با خونوادم قطع کنم!.بهش شک دارم که حتی دوست دخترهم داشته باشه.رفتارهای عجیبی داره و بعضی وقتاحرفایی که میگه بیشتر از توهماتشه تا واقعیت (مثل مادرش) فکر میکنم شاید مشکلات روانی داره.حتی یکبار مشاور بطور غیر مستقیم مراجعه به روانپزشکو توصیه کرد.تصمیم گرفتم ازش جدا بشم چون میترسم با این وضعیت اگه باهاش عروسی کنم زندگیمون دوامی نداشته باشه.هرچند خاطرات خوبمون و ته مانده علاقه ای که بهش داشتم اذیتم میکنه .تورو خدا راهنماییم کنید آیا تصمیم درستی گرفتم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)