سلام نمیدونم چرا مشکلات من تمومی نداره خیلی خسته ام از زندگی کردن بدم میاد اخه چقد بهش بگم محبت کنه به من
وای خدا چرا ؟من خیلی برام مهمه که به من محبت کنه خیلی .دوست ندارم انقد خشکو خالی و جدی و خلاصه با من حرف بزنه گذشته ها اینطور نبود ولی حالا باید بهش بگم و یاد اوری کنم تا یادش بی افته بهم زنگ بزنه وقتی نیستم یا وقتی کسی رو میبینه انقد جدی نباشه خستههههههههههههههه شدم فقط وقتی میگم گوش میده ولی برام اون لحظه هیچ ارزشی نداره دوست دارم بکشمش
علاقه مندی ها (Bookmarks)