به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 11 12345678910 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 105
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    770
    امتیاز
    14,787
    سطح
    78
    Points: 14,787, Level: 78
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 69.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    4,357

    تشکرشده 4,467 در 859 پست

    Rep Power
    122
    Array

    رابطه تیره من و استاد و تمایل به ازدواج با دخترش


    سلام دوستان

    وقتی ادم مشکلی داره نمیتونه به تنهایی از همه جوانب بهش نگاه کنه و بهترین راه حلو انتخاب کنه چون هم ازنظر روحی وضعیت خوبی نداره وهم تجربه کافی
    متاسفانه من هم اخیرا به یه مشکلی برخوردم که در موردش نمیتونم با کسی صحبت کنم
    فکر میکنم اینجا بهترین مکان برای مشورت باشه داستان یه خورده طولانیه لطفا کمکم کنید
    من توی یه خونواده مذهبی بزرگ شدم واز همون ابتدا یاد گرفتم اعتقادات یک انسان تمام دارایی اونه پس باید اونها رو خیلی خوب
    بشناسه وتا پای جون ازشون دفاع کنه با دوستام تو مدرسه فامیل و به خصوص با پدرم راجع به مسائل اعتقادی اجتماعی وکمو بیش سیاسی بحث مییکردیم هم دیگه رو قانع میکردیم بعد دوباره هرکی حرف خودشو میزد دوباره بحث میکردیم خلاصه اوضاعی بود
    8 سال پیش وارد دانشگاه شدم قبل از اون خیلی تو بند مسائل سیاسی نبودم فکر میکردم مال ادم بزرگاس خودشون بهتر میدونن چیکار کنن اما توی این 8 سال اونقدر درگیر این بحثا شدم که زندگیم 50 50 بین درس و مسائل اعتقادی سیاسی تقسیم شد و تقریبا تمام مدت تو دانشگاه بودم خیلی شبا تو خوابگاه پیش بچه ها میموندم
    البته در کنارش درسمم میخوندم خیلی خوب . دو ترم شاگرد اول شدم با خونواده ام هم مشکلی نداشتم اونا هم منواز هر نظر کاملا قبول دارن
    خیلی کتاب می خوندم روزنامه سایت اخبار دانشکده بحث با استادای سکولار ویا حتی کاملا لائیک این سرگرمی وتکلیفو لذت زندگی من بود
    یکی از این استادا استاد م. م بود یه ادم کاملا مذهبی معتقد به مسائل اخلاقی عاشق اهل بیت اما یه خورده غرب زده درس خونده اونور بود وبه خیلی از مسائل حکومتی ایراد داشت البته اینم بگم که قبل وبعد از انقلاب هم به خصوص اونور فعالیتهای دانشجویی خیلی خوبی انجام دادن
    من به شخصه ایشون رو خیلی دوست داشتم یه ادم خوش فکر منطقی خوش حرف و در یه کلمه دوست داشتنی
    خیلی باهاش حرف زدم خیلی باهاش بحث کردم خیلی چیزا ازش یاد گرفتم (همیشه مدیونشم )خیلی وقتا باهم دعوامون میشد حرف همدیگرو رد میکردیم اما هیچوقت همدیگه رو محکوم نکردیم

    با اینکه خیلی رو اعصابش بودم هیچوقت طردم نکرد بهم کتاب معرفی میکرد منبع حرفاشو میگفت همیشه مستدل ومستند حرف میزد
    من دانشجوش بودم میدونست میخوام باهاش مخالفت کنم اما برام وقت میذاشت
    همیشه میگفت این حرفت اشتباهه منطقی نیست هیچوقت نگفت تواشتباه میکنی تو منطقی نیستی
    با شجاعت تمام میگفت اره تو درست میگی این حرف منم اشتباهه وباز باهم بحث میکردیم چایی میخوردیم
    چه لذتی داشت چایی هایی که استاد برام میریخت با شکلات فندقی (فکر کنم از اونور میاورد)
    اما این لذت ادامه پیدا نکرد
    از تقریبا 3 سال پیش بحث انتخابات شروع شد
    باز با هم بحث میکردیم حالا دیگه بیشتر مسائل روز بود چون انتخابات نزدیک شده بود بحثامون مثل قبل دوتایی نبود هفت هشت نفری میشدیم
    خیلی از بجه ها اطلاعات خوبی نداشتن بحثو منحرف میکردن بدوبیراه میگفتن توهین میکردن استاد چیزی نمیگفت چون موافق نظراتش بود! بیشتر نتیجه بحث براش مهم بود وقتی هم بعد از جلسات بهش انتقاد میکردم میگفت دانشجوین جوونن داغن ایرادی بهشون نیست انتخابات تموم شه اینا هم بحثای سیاسی یادشون میره !!!!!!!!! من میمونم وخودت البته بعد از انتخابات تو با ید حرص بخوری!!!!(بعد خندید)
    منم چیزی نگفتم جلسات بعدی هم به همین ترتیب اما من دیگه اروم نبودم اصلا انتخابات برام مهم نبود اما نمیتونستم در مقابل توهینا و بی انصافی بعضی از بچه ها سکوت کنم (با این توجیه که فضا ملتهب و داغه واین به نفع همه است !! این دقیقا جمله استاد بود)
    نمیخوام قصه تعریف کنم
    درگیریا شروع شد به خصوص بعد انتخابات استاد هم بیخیال نمیشد هنوز داغ بود
    دو هفته بعد به مدت سه روز گرفتنش نمیدونستم باید چیکار کنم درگیر اتفاقات هم بودم بالاخره ولش کردن دیگه خبری ازش نداشتم
    باشروع کلاسای ترم مهر فضای دانشگاه اروم تر شده بود نمیدونستم چطور باید سر صحبتو با استاد باز کنم نمیدونستم با دیدن من چه عکس العملی نشون میده
    رفتم دفترش در زدم رفتم تو تنها بود سرشو که بالا اورد . . .
    دلم نمیخواد تکرارش کنم حتی توی ذهنم خیلی باهام بد حرف زد خیلی توی تموم عمرم کسی اینجوری باهام حرف نزده بود
    مضمون حرفاش این بود که من باعث شدم بازداشتش کنم من نامردم من نمک به حرومم من حرمت نمیشناسم من یه نفهم بی همه چیزم و حرفایی که مطمئنم اولین بار بود که از دهنش خارج میشه چون فوق العاده ادم مودب ومحترمی بود
    از اتاقش اومدم بیرون وتا به امروز دیگه اونجا نرفتم
    دلم از این میسوخت که من کوچکترین نقشی تو این قضیه نداشتم اما چون مستقیما به خودش انتقاد میکردم یا خیلی تند تذکر میدادم همه چی رو از چشم من میدید
    منم بیخیالش شدم حتی دیگه دلیلی برای تبرئه خودم ندیدم دیگه بیشتر از این چی میخواست بگه؟! چی میخواست بشه؟
    قضیه تموم شده بود من استادمو برای همیشه از دست داده بودم و باید با این موضوع کنار میومدم
    گذشتو گذشتو گذشت تا 5 ماه پیش وقتی فهمیدم استاد یه دخترم داره
    مشکلات من از تازه از حالا شروع میشه
    فقط دو روز تو هفته کلاس دارم بقیه روزا رو تو دانشگاه کار میکنم یه کار دفتریه تو یکی از دانشکده ها درامد هم بد نیست
    یکی از همین روزا خیلی اتفاقی با دختر استاد م. م اشنا شدم خانوم ر.م نه بذار بگم ریحان البته ریحان خانومه ولی من از خانومش فاکتور میگیرم ریحان خالی
    نحوه اشناییمون هم اینجوری بود که برای یه کار اداری اومد پیش من از روی فامیلیش وحتی چهره اش حدس زدم که دختر استاده
    اما چیزی نگفتم نمیدونم شاید حس کنجکاوی بود شایدم یه چیز دیگه که مجبورم کرد بیشتر بشناسمش چون رشته لیسانسم به رشته ایشون نزدیک بود تو ترم جدید با هماهنگی یکی از استادا (که منو از قبل میشناسه) همراه استاد میرم سر کلاسشون که مثلا به بچه ها کمک کنم
    خیلی خانوم و مودبه هم رفتارش وهم ظاهرش کاملا موقر و متینه با حجاب کامل وقتی هم که می خواد حرف بزنه خیلی دقت میکنه که چی بگه انگار از قبل یه متن اماده کرده اهسته اما منطقی ومحکم حرف میزنه
    عین پدرشه اما مهربون ترو خوشگل تر!
    یه جوری سر صحبتو باهاش باز کردم بعد مثلا تازه همون موقع فهمیدم که دختر استاده که ای بابا شما دختر استادی ؟!وای من چه ارادتی به ایشون دارم وکلی ازش تعریف کردم البته دروغ نگفتم داستانای سه سال قبلو براش گفتم اما دیگه نگفتم خیلی با هم صمیمی بودیمو بعد سر هیچی (شایدم همه چی!) رابطه مون شکراب شد
    بهش کتاب وجزوه و نرم افزار دادم وکلی تشویقش کردم واسه یه مسابقه که یه مدت بعد برگزار شدو ریحان رتبه دومو اورد !
    میدونست بهش علاقه دارمو میدونستم بهم یه کوچولو علاقه داره
    اون موقع تازه از خواب بیدار شدم که پسره احمق داری چی کار میکنی ؟! پدرش چشم دیدنتو نداره تو رو مقصر همه چی میدونه تازه اینا همه یه طرف نظرات فکری سیاسی تورو اصلا قبول نداره !
    قبلا با ریحان راجع به اعتقادات سیاسیم حرف زده بودم بهش گفته بودم خیلی با پدرش کل کل کردم وشوخی شوخی خیلی اذیتش کردم ریحان هم خندیدو جواب داد "اره پدرم به نظرات همه احترام میذاره و اگه بخوان باهاشون بحث میکنه اما من خیلی بحثای سیاسی رو دوست ندارم یه دونه بابا که سیاسیه برای خونه ما بسه!"بعد راجع به بازداشت پدرش گفت و اینکه اون سه روزچقدر براشون سخت بوده!
    خدا میدونه وقتی داشت این حرفا رو میزد چی کشیدم اگه بعد که همه چی رو بفهمه مثل پدرش منو مقصر بدونه چی ؟!
    اگه ازم بدش بیاد بگه ازم متنفره!!! چی کار کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    به خودم گفتم خب حالا یه اشتباهی کردی تو که تا حالا کم ریاضت نکشیدی اینم روش
    بزن تو گوش دلت که دیگه جرات نکنه یواشکی از قفس سینه ات بیاد بیرون !
    الان خیلی وقته دنبال دلم میگردم اما پیداش نمیکنم نمیدونم چرا وقتی حتی از دور ریحانو میبینم سینه ام تنگ میشه؟

    بگین چی کار کنم برم به پای استاد بیفتم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    واسه کاری که نکردم بگم غلط کردم؟؟؟؟؟
    خدایا چرا اینجوری منو امتحان میکنی میخوای غرورمو بشکنم ؟؟؟؟؟
    چرا ااینجوری شد داشتم زندگیمو میکردم . . .







  2. 2 کاربر از پست مفید meysamm تشکرکرده اند .

    meysamm (یکشنبه 04 اردیبهشت 90)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 اسفند 97 [ 15:39]
    تاریخ عضویت
    1389-6-20
    نوشته ها
    223
    امتیاز
    7,354
    سطح
    57
    Points: 7,354, Level: 57
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 196
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    209

    تشکرشده 280 در 139 پست

    Rep Power
    36
    Array

    RE: ازدواج فرا جناحی

    درود

    اما در مورد مورد شما من نظرم اینه که خارج از دانشگاه برید با استاد صحبت کنید و شرافتمندانه و خیلی مودب و جدی بهشون بگید به هیچ وجه شما در آن مورد مقصر نبودید.از ایشون دلجویی کنید.یک جعبه شیرینی بگیرید و به منزلشون برید.ایشون شما را رد نمیکنند.براشون خیلی مودبانه بگید واقعا شما هیچکاره بودید و اگر میدونستید که ایشان را گرفتند حتما برای آزادی اش تلاش میکردید.اصلا مسئله دختر ایشان را بهشون نگید.

  4. کاربر روبرو از پست مفید footer تشکرکرده است .


  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 شهریور 96 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1389-9-06
    نوشته ها
    1,077
    امتیاز
    14,205
    سطح
    77
    Points: 14,205, Level: 77
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,300

    تشکرشده 3,560 در 934 پست

    Rep Power
    121
    Array

    RE: ازدواج فرا جناحی

    دوست من چرا اونموقع که استادت تو رو متهم کرد بهش منطقی جواب ندادی و توجیهش نکردی؟ آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است! باید همون موقع بی گناهیتو ثابت می کردی
    الانم اول باید سنگهاتو با خودت وابکنی و ببینی کلا دختر استادو برای چی میخوای؟ اگر قصدت دوستی معمولیه که بدون این وضعیتو بدتر می کنه و بدتر از چشم استاد میافتی، فردا پس فردا دختر استاد هم بفهمه که تو کی هستی که باز شک و شبهه ها به تو چند برابر میشه که نکنه این عمدا دختر فلانی رو به بازی گرفته !
    اگر نه که قصدت ازدواجه راهی جز اثبات بیگناهیت نداری، باید درک کنی که استادت ضربه های روانی و کاری و شایدم جسمی زیادی در طول مدت بازداشتش خورده و واسه همین ممکنه نسبت به شما بدبین شده، باید بری و هر طور شده دلشو به دست بیاری و بی گناهیتو ثابت کنی
    این از این
    میمونه یه گزینه که واقعا اون کارو کرده باشی و به قول خودت از جناح مقابل باشی، اونموقع هم ازدواج با دختری که تا این حد فکر خانواده ش با شما مخالفه باید کار سختی باشه هاا

  6. 5 کاربر از پست مفید نیلا تشکرکرده اند .

    نیلا (دوشنبه 05 اردیبهشت 90)

  7. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    770
    امتیاز
    14,787
    سطح
    78
    Points: 14,787, Level: 78
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 69.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    4,357

    تشکرشده 4,467 در 859 پست

    Rep Power
    122
    Array

    RE: ازدواج فرا جناحی

    دوستان عزیز من بیشتر از یک ماهه که توی این تالار عضو شدم و تاپیک های مختلف رو خوندم خیلی وقتا نظر هم دادم
    اینجا تالار همدردیه ومن مشکلمو گفتم تا شاید راه حلی براش پیدا کنم
    اگه مرام شما اینه که با پیش داوری ادمارو محکوم کنید یا چون با شما هم عقیده نیستن اونارو مورد تمسخر قراربدین
    پس بگین همدردی یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    blue skyعزیز نه من برای بحث کردن نیومدم اومده بودم دردمو بگم اما اشتباه کردم
    برای خودم متاسفم

  8. کاربر روبرو از پست مفید meysamm تشکرکرده است .

    meysamm (یکشنبه 04 اردیبهشت 90)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 شهریور 96 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1389-9-06
    نوشته ها
    1,077
    امتیاز
    14,205
    سطح
    77
    Points: 14,205, Level: 77
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,300

    تشکرشده 3,560 در 934 پست

    Rep Power
    121
    Array

    RE: ازدواج فرا جناحی

    خارپشت عزیز
    بلواسکای منظورشون این بود که با توجه به حساسیت ویژه بحث های سیاسی و جناحی و با توجه به این که خودتون تاکید بر حواشی سیاسی مسئله داشتید دوستان دیگه به این جنبه موضوع اشاره ای نکنند و بحث به جاهای سیاسی کشیده نشه
    شما که خودتون اهل بحث هستید قبول کنید که این روزها خواه ناخواه مسائلی از قبیلی که شما مطرح کردید حساسیت برانگیزه ( حتی اسم تاپیک )
    حالا بیاید نکته تمرکزمون رو رو روابط خراب شده بین شما و استادتون و تاثیر اون بر رابطه دخترخانومشون و شما بذاریم و بحث رو از این جهت دنبال کنیم
    اگر به پست قبلی بنده دقت کنید به چند مورد اشاره کردم، لطفا جواب سوالاتمو بدید تا بتونیم بیشتر شما رو راهنمایی کنیم

  10. 4 کاربر از پست مفید نیلا تشکرکرده اند .

    نیلا (پنجشنبه 08 اردیبهشت 90)

  11. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    770
    امتیاز
    14,787
    سطح
    78
    Points: 14,787, Level: 78
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 69.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    4,357

    تشکرشده 4,467 در 859 پست

    Rep Power
    122
    Array

    RE: ازدواج فرا جناحی

    خانم سابینا ممنون از توضیحتون
    موضوع اینه که

    خانم سابینا ممنون از توضیحتون
    ببخشید من حال خوبی ندارم
    نه میتونستم و نه می خواستم چیزی رو بهش ثابت کنم چون قطعا از فعالیت های ایشون توی دانشگاه گزارش میشده و چون جلسات مباحثه ما خصوصی بود و تقریبا فقط من باهاش شدیدا مخالفت میکردم و بقیه یا موافق بودن ویا سکوت میکردن ایشون منو مقصر میدونن
    از طرف دیگه اینقدر با من بد حرف زد و بهم توهین کرد که همینکه اونموقع چیزی بهش نگفتم خودش خیلیه
    میدونستم که دیگه هیچوقت نمیخواد منو ببینه چرا باید بیشتر از این تحقیر میشدم گناه من چی بود ؟

    دوستی چیه ؟؟؟ معلومه که می خوام باهاش ازدواج کنم
    من تا به امروز خیلی محترمانه باهاش راجع پدرش و مسائل درسی صحبت کردم اگه گفتم اون بهم علاقه داره فقط حسمو گفتم وگرنه دختری نیست که بخواد احساسشو نسبت به من بگه
    من نه ازش خواستگاری کردم ونه ابراز علاقه

    در مورد خودش هم گفتم که خیلی دنبال مسائل سیاسی نیست و اما مثل خونواده اش معتقد و مذهبیه
    بله میدونم که چون افکار پدرش خیلی جاها با من همخوانی نداره برام مشکل ایجاد میشه منم برای همین اومدم اینجا

    ضمن اینکه این اختلاف فکری تو مسائل 3 سال قبل پررنگ شد قبل از اون خیلی با هم تبادل نظر داشتیم

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 اسفند 90 [ 00:11]
    تاریخ عضویت
    1390-1-03
    نوشته ها
    206
    امتیاز
    2,914
    سطح
    33
    Points: 2,914, Level: 33
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    248

    تشکرشده 254 در 122 پست

    Rep Power
    34
    Array

    RE: ازدواج فرا جناحی

    خارپشت جان
    دوست خوب و همراه صمیمی ام
    قبل از هرچیز از ابراز همدردی با بنده ازت متشکرم. گرچه هنوز بحث تاپیکم "کمک برای ازدواج بهتر" معلق مانده ولی خیلی خوشحال می شوم بتوانم کمکی بکنم.
    اما راجع به مسئله شما:
    من صرفا نظرات خودم را اعلام می کنم:
    سه موضوع بحث برانگیزند، هرگز وارد مباحثه ای نشوید که به مراء و جدال کشیده می شود:
    1- مسائل سیاسی
    2- مسائل مذهبی
    3- فوتبال
    اسلام اگه گفته خوب گفته. هر وقت دیدی بحثت داره به جدال میکشه سکوت کن.
    اگه می بینی راجع به این سه موضوع مسئله ای است، به عقیده من تا عمر داری باید در بحث و جدال زندگی کنی.
    اگه استادت منطقی هست. و زمانی به هم کاپوچینو خوردین. این نشون می ده استادت انسان ساده ای بوده که الان هم از روی سادگی فکر کرده تو مسائل رو براش فراهم کردی و ازت دلخور شده.
    پس احتمال برگشت استادت خیلی زیاده. بعدش هم ایشون استاد شماست. نباید زود بهت برببخوره. من که خودم استادم، یه روز یکی از دانشجوهام بی احترامی تندی بهم کرد. ولی انتقام نگرفتم و در نهایت نمره روی برگه اش رو بهش دادم.
    تو شاگرد استادتی و من این رو قشنگ می دونم که بری و از دلش دربیاری. چون استاد خیلی مقامش بالاست!
    اگه دختره واقعا اونیه که میخوای به عقیده من التماس استاد که هیچ به پاش افتادن هم ارزش داره. چون من خودم بشخصه در پیدا کردم فرد دلخواهم به ستوه رسیدم...
    پس اقدام کن و بعدش هم توکل کن به خدا...
    مطمئن باش اگه بی تقصیری و از خدا بخوای که مسئله حل بشه مطمئنا حل خواهد شد.
    برایت آرزوی شادی دارم و به امید روزی که این تاپیک شما با نتیجه رسیدن و ازدواج شما قفل شه

  13. 2 کاربر از پست مفید جویای نیمه گمشده تشکرکرده اند .

    جویای نیمه گمشده (جمعه 09 اردیبهشت 90)

  14. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    770
    امتیاز
    14,787
    سطح
    78
    Points: 14,787, Level: 78
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 69.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    4,357

    تشکرشده 4,467 در 859 پست

    Rep Power
    122
    Array

    RE: ازدواج فرا جناحی

    جویا جان من بیکار یا بیمار نیستم که بیخودی با کسی بحث کنم
    همونطور که گفتم تا قبل از مسائل 3 سال پیش مباحثه ما کاملا علمی بود خیلی وقتا نتیجه بحثا رو به صورت مصاحبه با اجازه استاد تو نشریات دانشجویی منتشر میکردم
    قبول دارم که مشکل وقتی شروع شد که مباحثه ما تبدیل به مجادله شد
    مقصر فقط من نبودم جو ایجاد شده و بی اخلاقی بعضی از بچه ها و سهل انگاری استاد هم موثر بودم
    بحث راجع به فوتبال اصلا قابل قیاس با مسائل مذهبی وسیاسی نیست !جویای عزیز

    در ضمن استاد اصلا ساده نیست و شخصیت فوق العاده پیچیده ای داره
    اینکه میگین ازش عذرخواهی کنم نمیشه چون خیلی تابلوی که به خاطر ریحانه
    اره به خاطر اون هرکاری میکنم ولی میترسم بدتر شه

    الان بیشترین نگرانیم اینه که ریحان در مورد من با پدرش صحبت کنه و اینجوری دیگه واقعا افتضاح میشه
    چون طبیعتا استاد هر فکری میکنه
    چی کار کنم کمکم کنید


  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 شهریور 90 [ 08:34]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    111
    امتیاز
    1,943
    سطح
    26
    Points: 1,943, Level: 26
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    327

    تشکرشده 323 در 104 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازدواج فرا جناحی

    سلام دوست عزیز
    از نظر این که منم خواب و خوراکم توی این مدت سیاست بوده با هم مشترکیم. تجربه من البته از نوعی دیگر بوده است من دوستی را که می تونم بگم نزدیکترین دوستم در 11 سال گذشته بود و محرم راز و همراه یکدیگر بودیم را از دست دادم!
    شاید من اگر جای تو بودم به راحتی قید این موضوع را می زدم نه به این خاطر که پدرش فکر می کنه من مقصر دستگیر شدنش بوده ام بلکه به این خاطر که مسلما مسائل سیاسی کشور تموم نشده و اختلاف ها هم حل نشده است واقعا تصور این که در آینده ی زندگی هر اتفاق سیاسی ای می تونه آرامش زندگی را به هم بزنه وحشتناکه! نیست؟
    آیا جز اینه که هدف از ازدواج تشکیل کانونی گرم و پر از محبت است برای رسیدن به آرامش؟

    اما اگر واقعا فکر می کنی همراه و همدلی یافته ای برای تشکیل یک زندگی خوب باید بگم شم باید یه پروژه طولانی مدت را اجرا کنی که البته سخت هم هست!
    انسان بنده ی محبت است! محبت می تونه دشمن را تبدیل به دوست کنه و من این امر را امتحان کرده ام و کسانی را که توی روی من ایستاده اند و گفته اند از من بدشون میاد را تبدیل به دوستان خودم کرده ام! البته کار راحتی نیست اما شدنی است
    برای این که دل استاد را نسبت به خودت نرم کنی باید بهش محبت کنی! این البته می تونه از یه سلام گرم در یک برخورد تصادفی شروع بشه تا حساب کردن پول تاکسی و ادامه پیدا بکنه در برخوردهای دیگر و حتی رفع مشکل در جایی که کارش گیر کرده
    البته من فقط مثال می زنم
    بعد از این که نفرت در دل ایشان کم رنگ شد باید نامه ای بنویسی و براشون توضیح بدی که واقعا توی اون مساله مقصر نبودی
    و مرحله ی بعدی دیدار حضوری و صحبت در مورد همه چیز جز سیاسته
    کم کم و پله پله می تونی این کارها را انجام بدی و باز هم رابطه استاد و شاگرد را برگردانی

    اما قبلش به سوال من به خودت پاسخ بده:
    اگر بنا باشه توی هر مهمونی ای که با خانمت می ری به فکرت توهین بشه و مجبور باشی بشنوی، اگر بنا باشه هر بار که خانه ی خانمت می ری خانمت دلهره داشته باشه نکنه بین شوهرش و پدرش دعوا بشه و اگر خیلی از این جور حالت ها باز هم به این ازدواج تمایل داری؟

  16. 4 کاربر از پست مفید ashnayedirooz تشکرکرده اند .

    ashnayedirooz (یکشنبه 04 اردیبهشت 90)

  17. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 اسفند 90 [ 00:11]
    تاریخ عضویت
    1390-1-03
    نوشته ها
    206
    امتیاز
    2,914
    سطح
    33
    Points: 2,914, Level: 33
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    248

    تشکرشده 254 در 122 پست

    Rep Power
    34
    Array

    RE: ازدواج فرا جناحی

    نقل قول نوشته اصلی توسط خارپشت
    بحث راجع به فوتبال اصلا قابل قیاس با مسائل مذهبی وسیاسی نیست !جویای عزیز
    1- بحث سیاسی: نیازی به توضیح نیست!!!!!!
    2- بحث مذهبی: کار به جایی می رسه که آیه و حدیث و خدا و پیغمبر می ره کنار و دیگه فرد می مونه با حدیثهای خودش
    3- بحث فوتبال: بخاطر گل خوردن تیمی که طرف بود، زد تلویزیونشونو شکست...
    البته نیازی به توضیح نیست!!!
    بگردی خیلی چیزهای دیگه می بینی که بخاطر یه توپ چقده به جون هم افتادن و تو تلویزیون نشونشون می داد

    نقل قول نوشته اصلی توسط خارپشت
    اینکه میگین ازش عذرخواهی کنم نمیشه چون خیلی تابلوی که به خاطر ریحانه
    اره به خاطر اون هرکاری میکنم ولی میترسم بدتر شه
    من که اگه اون کسی رو میخواستم پیدا می کردم، تا دختره رو بهم نمی دادن، بیخیالشون نمی شدم.
    برو تاپیک های منو از اول تا آخر بخون ببینی که چقدر یافتن محبوب سخته...
    خیلیها بودن که به دلیل اختلاف مهرشون به دل هم نشسته و ازدواج کردن. با اختلافات بسیار.
    دیدن فیلم دلشکسته خالی از لطف نیست



 
صفحه 1 از 11 12345678910 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. در آستانه جدایی هستم برای التیام دردهایم چه کنم؟
    توسط روژینا در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 86
    آخرين نوشته: دوشنبه 20 اردیبهشت 95, 03:14
  2. استرس شدید و نتیجه اش صفر شدن حواس
    توسط bb12 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: دوشنبه 23 شهریور 94, 01:10
  3. اقدام برای اشنایی بیشتر یا عمل به نتیجه استخاره ؟؟؟
    توسط محمد1391 در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: جمعه 30 فروردین 92, 20:33

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.