نوشته اصلی توسط
سابینا
دوست عزیز من جوابتونو کامل تو اونیکی تاپیک دادم
ولی الان به نظرم رسید که شما باید برای این ازدواج صبر کنید
چون از همین الان می بینم که تردید عین خوره افتاده به جونتون
شاید دختر مورد علاقه شما هیچ رابطه ای با این آقا نداشته
ولی شما با این فرض جلو برید که ممکنه یک رابطه سطحی در بین بوده
ببینید اینو می تونید هضم کنید یا نه
اگر اینو بتونید هضم کنید پس هیچ بیدی نمی تونه شما رو بلرزونه
نه حرفهای اطرافیان ( که لزومی نداره بعد ازدواج شما کسی از نامزد قبلی این خانوم اطلاعی داشته باشه چون قضیه مال جند سال پیش هست )
نه حرفهای متعصبانه پدر و مادرتون
راستی شما خودتون ایراد و اشکال ندارید؟ یا کامل و بی عیب و نقص هستید؟ چرا باید رابطه ای که در 15 سالگی اتفاق افتاده برای شما اینقدر مهم باشه؟ مگه همه چیز یک زن در یک قسمت بدنش متمرکز شده؟ مگه ارزش و بهای یک انسان به داشتن و نداشتن رابطه هست؟
من نمی خوام با این حرف هام شما رو به قبول این قضیه سوق بدم، ولی یک بار برای همیشه تحقیقاتتون رو بکنید و تصمیمتون رو بگیرید و از این حرفهای پدر و مادرتون چیزی به خانوم نگید چون خیلی ناراحت کننده هست
علاقه مندی ها (Bookmarks)