به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 مرداد 94 [ 11:42]
    تاریخ عضویت
    1390-1-17
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    2,854
    سطح
    32
    Points: 2,854, Level: 32
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ازدواج اجباری

    سلام
    متأسفم که زودتر این تالارو پیدا نکردم!
    امیدوارم کمکم کنید، مشکل من اینه:
    مدتی پیش برای دخترخالم خواستگار اومده بود واز طریق مادرم متوجه شدم که اصلا تمایل نداره ولی خونوادش خیلی رقبت دارن ،من که کمابیش بهش علاقه داشتم ولی بدلیل نداشتن آمادگی این

    موضوعو مطرح نکرده بودم وقتی این شرایطو دیدم به خودم گفتم الان باید کاری کنم که بعدها حصرت نخورم والبته تصورم این بود که نظر اوهم نسبت به من مثبته، این شد که باواسطه مادرم این

    موضوع مطرح شد و اونا هم از اونجا که بی میلی دخترشون نسبت به خاستگار قبلی رومتوجه شده بودن وباتوجه به اینکه منو خیلی دوست داشتن سریع جواب مثبت دادن !
    بعد از مدت کوتاهی نامزدی ما رسمی شد ومدتی بعد هم عقد کردیم، هفته اول رفتار سنگینشو به حساب خجالت وحیا و... گذاشتم ولی یواش یواش مشکوک شدم وپاپیچش شدم که مشکلش چیه ولی

    نگفت، تا اینکه بهش گفتم فکر میکنم تو بین بد وبدتر گزینه بد رو انتخاب کردی! اینجا بود که بحرف اومد وگفت که تحت فشار خونوادش راضی به ازدواج شده وازهمه بدتر اینکه به شخص دیگه ای

    علاقه داشته که بخاطر رفتار تعصبی خونوادش ترسیده که بگه!!!!
    نمیدونم چجوری تونستم هضم کنم،واقعا وحشتناکه،من فکر میکردم بهم علاقه داره وگرنه اصلا قصد ازدواج به این زودی نداشتم،میدونم که باید قبل از عقد این چیزا رو میفهمیدم ولی از روی بی تجربگی

    توی رویای خودم قوطه ور بودم.
    راضیش کردم بیاد مشاوره، ولی فایده ای نداشت چون افسرده شده بود و تسلیم شرایط ، دیگه انگار براش هیچ فرقی نداره!
    بعد از مدتی که ناامید شدم بهش گفتم که خودشو برای جدایی آماده کنه ولی برخلاف انتظار التماس کرد که حرفشو نزنم چون نمیخواد بیشتر از این باعث آزار خونوادش بشه، در واقع از وقایع احتمالی

    وحشت داره! در ضمن من توی این مدت غیر از ابراز علاقه کلامی و هدیه ای هیچ رابطه عاشقانه ای باهاش نداشتم چون او به ابراز علاقه های من بیتوجه بوده.
    الان چند وقته که هینطور فقط برای اطرافیان نقش بازی می کنیم و همه فکر میکنن ما باهم خیلی خوشبختیم!
    مواردی که فکر میکنم لازمه بدونید در ادامه نوشتم:
    -25 سالمه_فوق دیپلم_شغل آزاد، همسرم 18 سالشه_داره برای کنکور آماده میشه (تازه متوجه شدم که اختلاف سنی مون هم زیاده)
    - هر دو از خانواده های متوسط از نظر مالی و مذهبی.
    - سواد والدینمون زیر دیپلم هستش.
    - من دو خواهر و یک برادر بزرگتر دارم که ازدواج کردن و او دو خواهر بزرگتر مزدوج و یک خواهر کوچکتر داره.
    منتظر راهنمایی شما هستم که منو از این پوچی نجات بدین.

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 17 فروردین 92 [ 14:56]
    تاریخ عضویت
    1388-11-12
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,491
    سطح
    30
    Points: 2,491, Level: 30
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    77

    تشکرشده 83 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازدواج اجباری

    سلام!

    اول بابت ازدواجتون تبریک میگم.

    آقای loneمن خودم یک خانومم. و روزگار خانوم شما رو تا حدودی تجربه کردم.
    ببینید آقای lone ما خانوم ها احساساتمون توی سن و سال همسر شما خیلی دارای فرازو نشیب و نسبتاً به راحتی قابل تغییر.(البته این موضوع تا حدی به درونگرا و برونگرا بودن همسرتون هم بر می گرده.هر چی برونگراتر باشن، این تغییر راحت تر توشون اتفاق می افته)
    پس زیاد نگران نباشید و از مخالفت همسرتون با طلاق حداکثر استفاده رو بکنید. منظورم اینه که همه ی تلاشتون رو برای جلب نظر ایشون و فراموش کردن فرد قبلی انجام بدید و مطمئن باشید که نتیجه می گیرید.
    من بهتون قول میدم فقط به شرطی که شما بشید یه مرد ایده آل و فوق العاده با صبر و حوصله واز کم توجهی های همسرتون خسته نشید. خانوم این سن و سالی فقط به محبت نیاز داره. پس انقدر از محبت سیرابش کنید تا ذهنش از هر کس دیگه خالی شه.

    توکل به خدا،همه چیز درست میشه.

  3. 9 کاربر از پست مفید bek تشکرکرده اند .

    bek (چهارشنبه 17 فروردین 90)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 دی 92 [ 09:56]
    تاریخ عضویت
    1389-1-24
    نوشته ها
    191
    امتیاز
    3,121
    سطح
    34
    Points: 3,121, Level: 34
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    445

    تشکرشده 379 در 146 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازدواج اجباری

    سلام دوست خوبم
    ازدواجتون رو بهتون تبریک می گویم و امیدوارم که در زندگی خوشبخت شوید.
    برادر عزیزم چرا پوچی؟!!!!!!!!!!!! شما تازه اول راهید و کلی زندگی زیبا منتظر شماست . ببین دوست من، همسر شما سنشون خیلی کمه و همه ماها می دونیم که یه دختر 18 ساله وقتی می گه دوست دارم یعنی چی. یعنی بچه بازی نه عشق و دوستی.
    پس به نظر من شما این حرف همسرتون رو اصلا نشنیده بگیرید و به روی خودتون نیارید سعی کنید بهش محبت کنید تا به مرور زمان متوجه می شود که انتخابش عالی بوده .در ضمن این صداقتش رو تحسین کنید و سعی کنید که همیشه با رفتار منطقی و عاقلانه نظرش رو جلب کنید که باهاتون راحت حرف بزنه .

    در ضمن اصلا و اصلا حرف جدایی رو نزنید چون انعکاس بدتری توی رفتار خانمتون داره . حالا که شما قبل از ازدواج حرفهاتون رو با هم نزدید پس حالا سعی کنید که عاقلانه تصمیم بگیرید و از مشاور حتما در این زمینه کمک بگیرید و تصمیمات عجولانه اصلا نگیرید.

  5. 6 کاربر از پست مفید mamosh تشکرکرده اند .

    mamosh (چهارشنبه 17 فروردین 90)

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    151
    Array

    RE: ازدواج اجباری

    طلاق یعنی فرار از شرایط بدی که خودتون هم توی ایجادش دخیل بودین. پای زندگیتون بمونید و این شرایط رو برای خودتون و همسرتون خوب کنید.

  7. 2 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    دختر مهربون (چهارشنبه 17 فروردین 90)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 شهریور 90 [ 17:41]
    تاریخ عضویت
    1389-12-13
    نوشته ها
    97
    امتیاز
    1,809
    سطح
    25
    Points: 1,809, Level: 25
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    184

    تشکرشده 184 در 70 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازدواج اجباری

    سلام
    با خانم bek موافقم
    همسر شما برادري نداشته پس تشنه يه عشق مردونه و رفتارهاي مردونه هست
    چون توي سن گذاري هست ميتونه اون طرف ديگه رو فراموش كنه و اين فقط نياز به زمان داره
    در ضمن من توی این مدت غیر از ابراز علاقه کلامی و هدیه ای هیچ رابطه عاشقانه ای باهاش نداشتم چون او به ابراز علاقه های من بیتوجه بوده.
    خوب اين بده
    بهش زمان بديد و سعي كنيد يه جنتلمن واقعي باشيد
    هر چه قدر ميتونيد بهش توجه كنيد، هر چه بيشتر بهتر
    زود به زود بهش تلفن كنيد
    نامه بنويسيد براش
    حرف هاي عاشقونه بزنيد
    ببينيد چي دوست داره، همون كار رو بكنيد يا همون چيز رو بخريد
    اگه چيزي ميخواي بخري دنبال كاربردش نباش، مهمتر از اون زيباييشه
    اگه رابطه جنسي داريد، سعي كنيد كاري بكنيد كه اون بيشتر خوشش مياد
    سعي كنيد به حرفش بياريد و و وقتي داره درد دلي ميكنه، خوب گوش بديد

    يا حق

  9. 3 کاربر از پست مفید احمد علي تشکرکرده اند .

    احمد علي (چهارشنبه 17 فروردین 90)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 مرداد 94 [ 11:42]
    تاریخ عضویت
    1390-1-17
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    2,854
    سطح
    32
    Points: 2,854, Level: 32
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ازدواج اجباری

    ممنونم از همتون ، از حرفاتون امیدوار شدم، میخوام سعی کنم کارهایی که گفتینو انجام بدم،
    فقط احتیاج به کمک شما دارم چون من برخلاف چیزی که تصور میکردم زیاد دخترا رو نمیشناسم،
    در ضمن به نظر شما در این شرایط اگه کار اشتباهی انجام داد بهش گوشزد کنم یا نه؟ فکر نمیکنه میخوام بهش گیر بدم و این جور چیزا؟
    اعتراف میکنم در ابراز عشق هم یه خورده ضعف دارم!

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 شهریور 90 [ 17:41]
    تاریخ عضویت
    1389-12-13
    نوشته ها
    97
    امتیاز
    1,809
    سطح
    25
    Points: 1,809, Level: 25
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    184

    تشکرشده 184 در 70 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازدواج اجباری

    سلام
    در ضمن به نظر شما در این شرایط اگه کار اشتباهی انجام داد بهش گوشزد کنم یا نه؟ فکر نمیکنه میخوام بهش گیر بدم و این جور چیزا؟
    فكر مي كنم اگه انجام ندي بهتر باشه
    يعني كم انجام بده و با مهر و عطوفت

    كتاب مردان مريخي و زنان ونوسي رو بخون
    يه كتاب هم بارابارا دي آنجليس داره در مورد زنان كه اسمش رو نمي دونم


  12. 2 کاربر از پست مفید احمد علي تشکرکرده اند .

    احمد علي (پنجشنبه 18 فروردین 90)

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 15 دی 91 [ 00:17]
    تاریخ عضویت
    1389-5-09
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    2,617
    سطح
    31
    Points: 2,617, Level: 31
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    491

    تشکرشده 492 در 162 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازدواج اجباری

    برادر من
    منم به عنوان یه دختر که 25 سالمه دربرابر ابراز محبت های جنس مخالف نرم میشم (یعنی اگه حسی بش نداشته باشم دربرابر ابراز محبتاش جذبش میشم) چه برسه به همسر شما که باتوجه به سنش باید انعطاف پذیرتر باشه.
    پس بهتون تضمین میدم که میتونین دلشو مال خود خودتون بکنین.
    فقط باید بیشتر پی به علاقه مندیهاش ببرید وبیشتر بشناسیش.
    مطمعنم موفق میشی و اونم عاشق شما میشه.

  14. 3 کاربر از پست مفید flag تشکرکرده اند .

    flag (پنجشنبه 18 فروردین 90)

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 آبان 94 [ 22:44]
    تاریخ عضویت
    1389-7-11
    نوشته ها
    153
    امتیاز
    4,871
    سطح
    44
    Points: 4,871, Level: 44
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    803

    تشکرشده 795 در 162 پست

    Rep Power
    29
    Array

    RE: ازدواج اجباری

    کتابی که جناب احمد علی بهش اشاره کردند راز هایی درباره زنان هست.
    ابراز عشق کلامی و نوازش های روحی که براشون ایجاد می کنید خیلی می تونه تاثیر بذاره.
    اون الان شاید داره با شما غربگی می کنه ولی هر حسی داره مخصوصاً راجع به علاقه ای که قبلاً داشته به خاطر سنش که یه دختر 18 ساله بیشتر تحت تاثیر احساساته.
    خب این فرصت خوبیه که شما هم از این طریق وارد بشید و احساسش رو تو دستتون بگیرید.
    و ... پا پس نکشید.
    یکی عاشقه یکی هم ممکنه شرمنده دوست داشتن طرف مقابل باشه.بذارید حداقل به این حس برسه.
    شما الان عاشقید. قول بدید از این عشقتون پا پس نکشید حتی اگر که بی مهری کرد.اول شرمنده می شه و بعد کم کم عاشقتون می شه.
    وقتی ناراحته،دردی داره به حرفاش گوش کنید. بذارید بهتون تکیه کنه. برا گریه کردن به شونه هاتون تکیه کنه.
    وقتی حرف از جدایی زد بهش بگید دلت قرص، نمی ذارم از دستم بری.
    بذارید بدون چقدر براتون اهمیت داره.بذارید حس ارزشمند بودن بکنه.
    حتی بدون مناسبت هم هدیه ای هر چند کوچک بدید. همین گل کلی معجزه می کنه.
    در هر صورت به هر روشی که دوست دارید بهش نشون بدید که گویی مهم ترین شخص زندگی شماست و خیلی براتون ارزش داره.برای مدتی شاید بیشتر این محبت از سمت شما باشه ولی دخترا وقتی عاشق بشن چند برابرش رو جواب می دن.
    با آرزوی خوشبختی

  16. 4 کاربر از پست مفید raha تشکرکرده اند .

    raha (دوشنبه 22 فروردین 90)

  17. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 دی 91 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1387-2-21
    نوشته ها
    338
    امتیاز
    4,957
    سطح
    45
    Points: 4,957, Level: 45
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    277

    تشکرشده 286 در 92 پست

    Rep Power
    49
    Array

    RE: ازدواج اجباری

    سلام دوست گرامی
    شرایط سختی رو تحمل کردید . شنیدن این کلمات از همسری که تازه وارد زندگی شده ناخوشاینده ولی چه میشه کرد دنیاست دیگه ........البته یادمون باشه انسان ها در این مواقع محک زده میشن.
    حالا خوبه که نسبت فامیلی اینجا به کمکتون اومده تا عجولانه اقدام نکنید.
    میدونی خانم ها فراز و نشیب احساساتشون بیشتر از آقایونه! خانم شما به خاطر شرایط سنی نتونسته این احساسات رو کنترل کنه وبهتون گفته در صورتی که وقتی انتخاب کرده دیگه باید تمام انرژیشو برای زندگیش بذاره.
    حالا همونطور که دوستان گفتن شما تمام تلاشتو بکن
    امیدوارم اونقدر بزرگواری داشته باشی که بتونی کمک به اون ودر واقع به زندگیتون بکنی
    خود من وقتی دوسال بیش نامزد کردم کمی از آثار یک عشق نادرست در من وجود داشت ،ولی به نتیجه رسیده بودم که من و اون شخض به درد هم نمیخوریمو با شناختی که از خودم داشتم مطمئن بودم همه چیز رو به خوبی هدایت میکنم و انگیزه و نشاط هم برای ساختن زندگی جدید داشتم و در نهایت توکل کرده بودم به خدای مهربونم
    با اینکه نامزدم از قبل خواستگاریش از من، از اون ماجرا خبر داشت ولی متاسفانه بعد از نامزدی ،در کمال خودخواهی و... شروع به تجسس گذشته و ته مانده های احساسی من از اون رابطه کرد.همه چیزو با دید منفی و ناعادلانه دید و در آخر به خاطر همین موضوع کارمون به جدایی کشید....
    دوست گرامی اول از هر چیزی سعی کن رضایت خدا رو در نظر بگیری
    پیش خودت بگو آدم گاهی به غریبه ها کمک میکنه دیگه این که همسرمه
    اونوقت بعد از گذر از این مرحله به احتمال زیاد اون شیفته ی مرامت میشه
    قوی باش
    اگر هم که دختر معتقدی باشه این فرآیند زودتر طی میشه انشاالله
    در ضمن اصلا تجسس نکنی که اون طرف کیه و ... یا با سوالای مختلف و نگاه های معنادار و ...بخوای احساسات خانمتو برگردونی به سمت اون شخص و گذشته.
    اگر بعد از گذر چند ماه خدایی نکرده تلاش های شما جواب نداد، در نهایت راه دیگه ای هم هست.
    امیدوارم موفق باشید

  18. کاربر روبرو از پست مفید lمریم تشکرکرده است .

    lمریم (دوشنبه 22 فروردین 90)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:46 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.