سلام
دختری 23ساله هستم.
من و نامزدم از یک سال و نیم پیش شروع به شناخت همدیگه کردیم(که جریان اون هم طولانیه و سوالاتش رو قبلا اینجا مطرح کرده بودم) الان چندماهی هست که رسما نامزد شدیم. اما به دلیل مشکلاتی نتونستیم ازدواج کنیم و قرار ازدواج دو ماه دیگه هست.
من ایشون رو خیلی دوست دارم و طی شناختی که بدست آوردم به نظرم از هرنظر ایده آل هست. ایشون هم خیلی منو دوست داره و به نظر می رسه که از تصمیمش خیلی راضیه.
اما مشکل من اینه که هرچی به تاریخ ازدواج نزدیکتر می شیم من استرسم بیشتر می شه و بیشتر دچار دودلی می شم! احساس می کنم عجولانه تصمیم گرفتم و هنوز برای ازدواجم خیلی زوده. دلم می خواد توی زندگی ام آزادتر باشم، و دوست ندارم محدودیت های ازدواج رو قبول کنم. درضمن با خودم فکر می کنم اگه صبر می کردم موقعیت های بهتری(از نظر مالی و تحصیلی) نصیبم می شد. و اینکه هنوز آمادگی ازدواج رو از لحاظ روحی و کاری ندارم. چون الان خیلی سرم شلوغ هست و از اینکه مسئولیت های زندگی مشترک هم بهش اضافه می شه احساس خوبی ندارم.
با خودم فکر می کنم به خاطر نیاز به جنس مخالف خیلی زود تصمیم به ازدواج گرفتم. قبلا حاضر به برقراری هیچ رابطه ای غیر از ازدواج نبودم، و به خاطر احساس نیاز به ازدواج فکر می کردم. اما الان فکر می کنم داشتن یه رابطه بهتر از ازدواج کردن به خاطر نیاز هست.
لطفا کمک کنید من باید چطور با این احساسات کنار بیام یا اینکه اصلا باید فعلا ازدواج نکنم. تا حالا چندین بار سعی کردم ازدواج رو عقب بندازم اما هم نامزدم خیلی ناراحت می شه و شک می کنه و هم خودم دوست دارم با نامزدم راحتتر باشم و بیشتر بتونیم در کنار هم باشیم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)