به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 27 اسفند 89 [ 19:31]
    تاریخ عضویت
    1389-12-27
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    1,455
    سطح
    21
    Points: 1,455, Level: 21
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چطور بت گذشته همسرم کنار بیام

    ؟به نام خدا...
    اول اینکه واقعا از کسایی که میان اینجا و وقت میزارن تشکر میکنم.....و خوشحالم که اینجارو پیدا کردم...چون احساس میکنم چیزی که درونمه داره اول خودم...بعد زندگیمو نابود میکنه......
    الهه هستم 21 ساله...همسرم 26 سالشه....
    یک هفته از عقدمون گذشته بود که به طوره اتفاقی...وقتی همسرم صفحه ایمیلشو باز گذاشته بود فضولیم گل کرد و.............(میدونم کار ناپسندانه ای نکردم...)
    ولی خودش این احساسو در من ایجاد کرده بود...مدام بهم میگفت خیلی ناراحت میشم اگه بفهمم ایمیلهامو میخونی....و......
    خلاصه....کشف کردم که با یکی از دوستای من (البته دوست که نه...یه همکلاس یا دوست خیلی عادی) رابطه داشته ( تا قبل از اشنایی با من )و البته از طریق اون با من اشنا شده.( یعنی ظاهرا وقتی میخواستن از هم جدا شن شوهر من تصمیم به ازدواج میگیره و این خانم هم من رو به عنوان کیس مناسب بهش معرفی میکنه..)..یعنی اون شماره من رو بهش داده....(ولی همسرم از همون اول خیلی محترمانه از من تقاضای ازدواج کرد....نه دوستی نه.....) و ما با اتطلاع خانواده بیشتر با هم اشنا شدیم و خیلی هم به هم علاقه مند....خلاصه بعد از اون خوندن ایمیل احساس کردم دنیا رو سرم خراب شده...با خوندن همون اولین ایمیل صفحرو بستم و فقط به خاطر حماقتی که داشتم گریه میکردم...احساس میکردم اون دختره منو دست انداخته....اخه بهش گفته بودم که فلانی خواستگارمه و داریم با هم اشنا میشیم...اون هم همش من رو سوال پیچ میکرد و من هم مثل احمقها با صداقت کامل جوابشو میدادم غافل از اینکه خودش.....(اینم بگم که نامزد داشت...و این باعث میشد من اصلا بهش شک نکنم...)
    بعد از خوندن ایمیل نتونستم با همسرم مثل همیشه برخورد کنم...و بهش گفتم که یه شخص ناشناس باهام تماس گرفته و گفته که تو با فلانی رابطه داشتین......باید این موضوع رو برام روشن کنی......خیلی به هم ریخت و حتی من رو متهم به دهن بین بودن کرد...خلاصه خودش دادو بیداد کرد و خودش گوشی رو قطع کرد...میدونم براش خیلی غیر منتظره بود.....بعد از یکی دو ساعت باهام تماس گرفت و گفت: ببین من اگر اگر (خیلی رو این اگر ها تاکید میکرد) رابطه ای هم داشتم تو باید بدونی اگه ادم بدی بودن تصمیم به ازدواج نمیگرفتم و هر انسانی ممکنه تو زندگی اشتباه کنه و بعد توبه میکنه.....و.....
    من هم با این حرفها قانع شدم و قرار گذاشتیم هیچ وقت درمورد گذشتش صحبتی نداشته باشیم........
    ولی بعد از عروسی...که باز هم من فضولیم گل کرد و خواستم ببینم رابطشون تا چه حد بوده...متوجه شدم که با هم رابطه جنسی داشتن...( تصور کنید این خانم نامزد داشته!!! دارم دیوونه میشمممممممم)....
    من ولی چیزی به رویه همسرم نیاوردم....چون از یه طرف از طریق امیلاش هم فهمیدم که در حال حاضر و کلا از وقتی با هم اشنا شدیم هیچ نوع رابطه ای با کسی نداشنه....و فکر میکنم اگه این موضوع رو مطرح کنم در واقع زندگیمو خراب میکنم......
    جالب اینجاس که این دختر خانم هنوز که هنوزه سعی داره با من رابطه صمیمیی داشته باشه.....البته من اصلا ادم حق به جانبی نیستم....بعضی وقتها با خودم میگم خب 100% توبه کرده....الان ازدواج کرده.....منظوری نداره....
    ولی باز هم نمیتونم کنار بیام.....
    من دختر پاکی هستم و پاک بودن همسرم حتی تو گذشتش خیلی برام ممه...و تا چند وقت پیش فکر میکردم شوهرم خصوصیترین لحظاتش رو با من گذرونده...ولی الان.......
    بعضی وقتها بس که حرص میخورم یه چیزهایی به شوهرم میپرونم....ولی اون متوچه نمیشه...و به من میگه تو شکاکی....اخه نمیدونه از چی با خبرم....!!!!
    الان به هر حرکتی که بکنه شک دارم.....حتی وقتی با منه بعضی وقتها فکر میکنم....که حتما همه چیزه منو با اون مقایسه میکنه....احساس نفرت بهم دست میده...بیشتر از اون دختره.....نتونستم با این موضوع کنار بیام...با اینکه گذشته همسرم بوده......
    اینم بگم که همسر من موقعیت خیلی خوبی داره..هم از لحاظ ظاهر...هم خانواده....هم تحصیلات....
    مهندسه...
    من هم دانشجو....

    کمکم کنید....دارم داغون میشم...همسرم خیلی با من خوبه...ولی من وقتی یاد اون موضوع میوفتم بعضی وقتا اصلا نمیتونم بهش روی خوش نشون بدم.....

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: چطور بت گذشته همسرم کنار بیام

    دوست عزیز سلام

    به جمع دوستان همدردی خوش آمدید.

    اینکه همسرتان بعد از ازدواج با کسی ارتباط نداشته اند و حتی در مورد اون مساله به شما واضح ګفته اند که توبه کرده اند و نمی خواهند دنبال این مسایل بروند خیلی ارزشمند است.

    چرا به جای فکر کردن به این رفتار زیبا و ارزشمند به اشتباه ګذشته ی همسرتان فکر می کنید؟ چرا دایم در حال کنکاش ګذشته ی ایشان هستید؟ چرا دنبال بهانه برای آزار خودتان می ګردید؟

    آیا خود شما تا به حال خطا اشتباه یا ګناهی مرتکب نشده اید؟

    حواستان باشد که در مورد این مساله دیګر نه مستقیم و نه غیر مستقیم ( یه چیزهایی به شوهرم میپرونم.... ) چیزی نګویید. با تکرارش هم خسته شان می کنید و هم قباحت کار را برایشان می ریزید و هم اینکه با خودش می ګوید آش نخورده و دهن سوخته. بذار یه کاری کنم که اقلا وقتی بهم می ګه دلم نسوزه .... بعد باید بګردی دنبال راه حل تا خانوم جدید را از زندګیتان بیرون کنی.

    در مورد دوستتان هم بهتر است کم کم روابطتان را با ایشون محدود یا به بهانه ای قطع کنید.


  3. 5 کاربر از پست مفید بهشت تشکرکرده اند .

    yasi_20 (پنجشنبه 23 خرداد 92), بهشت (یکشنبه 29 اسفند 89)

  4. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چطور بت گذشته همسرم کنار بیام

    سلام دوست عزیز،

    به این تالار خوش آمدید.

    من هم فکر می کنم اینقدر خودتون رو اذیت نکنید بهتر است. مهم نیست که شوهر شما در زمان مجردیش چه اشتباهی کرده. مهم اینه که ایشون دیگر این کار را تکرار نکرده. و مهم تر اینه که آشنایی شما با هم در شرایطی سالم صورت گرفته. حالا هم خدا را شکر زندگیتون رو شروع کردید. دیگر بیهوده این فکرها را نکنید.

    به نظر من هم بهتره با اون دوستتون رابطه تون رو کم کنید تا با دیدن اون دوباره وارد این افکار نشوید.
    تمام ایمیلهایی هم که خواندید رو فراموش کنید.

    هر چه بوده دیگه تموم شده. واقعاً آیا ارزشش رو دارد که شما با این افکار زندگی رو به کام خودتون تلخ کنید؟

  5. 3 کاربر از پست مفید hamed65 تشکرکرده اند .

    hamed65 (یکشنبه 29 اسفند 89)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 خرداد 92 [ 20:09]
    تاریخ عضویت
    1392-3-23
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    2
    سطح
    1
    Points: 2, Level: 1
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من اصلا با نظر دوستان موافق نیستم اینجا اون اقا مقصر هست که این دروغ به این زشتی رو گفته و بهترین کار اینه که الان همه چیزو بگه اگه واقعا می خواد زندگیش درست شه و زنش خوب شه باید هر چه زودتر تا زنش بیشتر بهش شک نکرده و همه چی بدتر نشده همه چیو اعتراف کنه

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 آذر 94 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    461
    امتیاز
    5,041
    سطح
    45
    Points: 5,041, Level: 45
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 699 در 298 پست

    Rep Power
    59
    Array
    آقا یا خانوم tahh لطفا به تاریخ تاپیک ایجاد شده و پست های ارسالی توجه کنین.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.