به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آبان 91 [ 13:48]
    تاریخ عضویت
    1389-12-13
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    1,717
    سطح
    24
    Points: 1,717, Level: 24
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 15 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    میخوام شوهرم رو به خودم علاقه مند کنم

    سلام به همه ی دوستان عزیز و گرامی
    من ارکیده هستم که تقریبا هفته پیش زمانی که با خواهر همسرم و به دنبال اون با خودش مشکل پیدا کرده بودم برای اولین بار با این سایت آشنا شدم.سعی کردم از نظرات دوستان استفاده کنم و تقریبا مشکلم حل شد.در حال حاضر با شوهرم و خانوادش مشکلی ندارم اما شوهرم احساس میکنم نسبت به من بی تفاوته!!!
    دلیل اولش:اگه دوستان در جریان مشکل قبل من بوده باشن میدونن که من قصد نداشتم پاپیش بزارم و با شوهرم آشتی کنم چون احساس میکردم تا الان هم زیاد کوتاه اومدم که شوهرم داره اینطور رفتار میکنه در اصل من با خواهرش دعوام شده بود و با این که فهمید خواهرش به من بی احترامی کرده باز هم تا یک هفته بامن قهر کرد و زمانی که من دیدم داره خیلی طولانی میشه بهش زنگ زدم و اشتی کردیم.حتی دلیل قهرش رو ازش پرسیدم ولی فقط گفت چون اعصابم خورد بوده و فکرم مشغول زنگ نزدم.اما میون حرفاش فهمیدم مادرش ازش خواسته که به من زنگ بزنه واشتی کنیم و اون گفته بوده که تا خودش زنگ نزنه زنگ نمیزنم که همینطور هم شد.
    من تو این مدت احساس کردم شوهرم نسبت به من بی اعتماده یا بهتر بگم من رو قبول نداره.بی توجه ومن دارم عذاب میکشم.دلیلش هم اینه که شوهرم مغازه داره اغلب شبا دیر میاد.خانواده اش(خواهرشو زنداداش هاش ...)کلا زیاد میرن بهش سرمیزنن.اما اون هیچ تمایلی نشون نمیده که منم رم اوایل عقدمون من ناراحت میشدم چون میدیدم محل نمیده نمیرفتم و زمانی هم که کسی کیگفت مثلا داریم از اونجا رد میشیم بیا بریم سر بزنیم من امتناع میکردم و تا الان هم نرفتم و به خواسته اش احترام گزاشتم.همون اوایل وقتی دلیلش رو میپرسیدم میگفت به خاطر محیطشه که ادم نا جور داره دوست ندارم بیای اما میدونم این نیست و گرنه به خواهرش یا بقیه هم اجازه نمیداد.احساس میکنم خجالت میکشه من رو دوستاش ببینن البته خودش انکار میکنه.البته این رو هم بگم که من هم تحصیلاتم بیشتره ام ظاهرم خوبه چادری بودم اما خودش هم ازم میخواد که باشم و مصره که چادری بمونم حتی یکی از شرطاش بود.شوهرم زمان زیادی رو با من نمیگزرونه و بی تفاوته البته نه از لحاظ جنسی.مثلا دیر به دیر زنگ میزنه حتی دیشب که به خاطر چهارشنبه سوری 8 اومد خونه و من خونه خواهرم بودمو زنگ زدم حالش رو بپرسم گفت اومدم خونه حتی هیچ اشتیاقی نداشت که بیاد دنبال من و با هم باشیم.گفتم بیا اینجا گفت نه خطرناکه نمیام.عمرا بیام.
    خونمون دیر به دیر میاد و با کلی اصرار من و انکار اون میاد بعد یه ماه یک ساعت میشینه و میرهودیشب همه ی خانوادشون با هم بودن اما اون حتی نگفت بیام دنبالت که خودش تنها نباشه ما هنوز تو دوران عقدیم و این مسیل برام عجیبه.میخواستم ناراحتیم رو راجع به دیشب با هش عنوان کنم اما قبلش خواستم با شما مشورت کنم من اوایل خیلی اعتماد به نفس پایینی داشتم اما دارم سعی میکنم خودم رو اصلاح کنم.من از اون سرترم و در شان خودم نمیدونم که اون اینطوری رفتار میکنه نمیخوام کار به دعوا بکشه میخوام با ملایمت و راهنمایی شما یکم رفتارش رو تعدیل کنم.البته راجع به مغازه رفتنش هم بگم من برای خرید زیاد اونطرفا میرم حتی بهش هم میگم اما اون هیچ وقت نمیگه چرا نیومدی بهم سر بزنی به خاطر همینه که حرفش رو باور نمیکنم.خیلی طولانی شد اما وقتی مشکلات بقی دوستان رو میخونم احساس مینم من باید رفتار در رو از الن شرع کنم تا به عاقبت بقیه گرفتار نشم که من همش کوتاه بیام و زندگیمون برای شوهرم بی اهمیت باشه.بازم از همهی دوستان ی که حوصله کردن و خوندن تشکر میکنم و ممنون میشم راهنماییم کنید که در مقابل این رفتار هاش چه برخوردی بکنم.

  2. 4 کاربر از پست مفید orkide68 تشکرکرده اند .

    orkide68 (دوشنبه 15 فروردین 90)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 فروردین 90 [ 23:14]
    تاریخ عضویت
    1389-4-09
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    2,051
    سطح
    27
    Points: 2,051, Level: 27
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    41

    تشکرشده 41 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میخوام شوهرم رو به خودم علاقه مند کنم

    ;) یکی از دوستان من هم همین مشکلل رو داشت. حتا بعد از روز عقدشون شوهرش تا سه روز نرفته بود ببیندش!!!!!! اما بعدن که رفتن سر خونه زندگی شون راضی بود. شوهر دوستم خیلی کاری بود و مشغول. ازدواجشون هم سنتی بود. دوستم زمان عقدش می گفت اگه قبل از عروسی باش رابطه زناشویی برقرار نکرده بودم عقدم رو به هم می زدم و خیلی خیلی ناراحت بود... اما بعدن خیلی خیلی راضی بود. این فقط یه تجربه بودش. باید با شوهرت حرف بزنی و سعی کنی بشناسیش و بفهمی که دلیل سرد بودنش چیه؟ اگه اون دعوا با خواهرش باشه که درک می کنم بعضی مردا خیلی خیلی حساس هستند و شاید داره تنبیه ت می کنه. سعی کن یه مدتی صبور باشی و مهربون. سمتش نرو یا زنگ نزن تا خودش دلش تنگ بشه و بیاد. زیادی هم درخواست کنی بیشتر عقب میره

  4. کاربر روبرو از پست مفید memul تشکرکرده است .

    memul (جمعه 27 اسفند 89)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 92 [ 23:11]
    تاریخ عضویت
    1389-12-24
    نوشته ها
    52
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    42

    تشکرشده 47 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میخوام شوهرم رو به خودم علاقه مند کنم

    سلام عزیزم
    ببین اصلا نمیخوام نگرانت کنم ولی شوهر دخترخاله ی منم اینطوری بود، بعدا کاشف به عمل اومد که آقا زن داره! البته اون زن رو بعد از دخترخاله ی من گرفته بود و علتش هم دخالت های نابجای خانوادش و مخصوصا خواهرش بود که تاثیر منفی گذاشته بود. ما اصلا انتظار نداشتیم که یک پسر تحصیلکرده بره همچین کاری بکنه. من خودم به شخصه فکر میکنم اون از اول دخترخاله ی منو نمیخواست و یک جواریی تحت شرایط خاصی با اون ازدواج کرده بود.
    البته گفتم اینجا اکثر ماها مشاور نیستیم فقط تجربه های شخصی مونو میگیم
    من در حال حاضر در یک کارگاه آشنایی با مهارتهای ازدواج شرکت کردم. یکی از مسائل مهمی که اونجا مطرح کردن این بود که به "نشانه های هشداردهنده" توجه کنیم و از کنارشون راحت نگذریم. مثلا اینکه چرا شوهر شما اینطوریه؟ البته خوب شما خودتون به اندازه ی کافی دقت و حساسیت دارین.
    و یک مسئله دیگه هم این هست که نباید خیلی مردا رو لوس کرد و دم به دم دلتنگشون شد. اینجوری خودمون اسباب سردی اونها رو فراهم میکنیم. به نظر من زن موفق، زنی هست که احساساتش رو کنترل میکنه و اونها رو به موقع خرج میکنه.
    موفق باشی عزیزم

  6. 2 کاربر از پست مفید Parmida joon تشکرکرده اند .

    Parmida joon (دوشنبه 15 فروردین 90)

  7. #4
    روانشناس تربیتی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 تیر 95 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1389-5-26
    نوشته ها
    117
    امتیاز
    5,221
    سطح
    46
    Points: 5,221, Level: 46
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    404

    تشکرشده 451 در 101 پست

    Rep Power
    26
    Array

    RE: میخوام شوهرم رو به خودم علاقه مند کنم

    سلام
    دو فرضیه اصلی در اینجا مطرحه:
    1. به دلایل خاصی فعلا ترجیح میده که اینطور برخورد کنه
    2. کلا به لحاظ شخصیتی اینجور آدمیه و زیاد اهل اینجور کارا نیست

    اگر فرضیه اول درست باشه باید درپی دلیل این نوع رفتاراش باشید
    شما به عنوان همسر ایشون حق دارید که توقعاتتون رو از همسرتون بیان کنید. بهش بگین که من زنتم و این توقعات رو دارم. دلیل این رفتارت اشتباه منه یا اینکه کلا اینطوری هستی؟

    در کل برای مطالعه راههای جذب کردن همسر به وبلاگم بیاین و مطالبش رو در قسمت ازدواج بخونید در آدرس زیر:

    http://mohsenazizi.blogfa.com/post-290.aspx

  8. کاربر روبرو از پست مفید mohsenazizi تشکرکرده است .

    mohsenazizi (جمعه 27 اسفند 89)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آبان 91 [ 13:48]
    تاریخ عضویت
    1389-12-13
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    1,717
    سطح
    24
    Points: 1,717, Level: 24
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 15 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میخوام شوهرم رو به خودم علاقه مند کنم

    سلام به همه دوستان ممنون که وقت گذاشتید.
    من چند روز نتم قطع شده بود نتونستم بیام سر بزنم امروز که اومدم و جوابای دوستان رو خوندم کلی دلم گرفت.البته توقعم بیشتر از اینها بود 3تا نظر !!!
    2تا از نظرات که کلا ته دلم رو خالی کرد بعد رفتم یکه کم تو تالار گشتم تایپیک چکامه جون رو دیدم البته قبلا مشکلات سبکتکین عزیز رو هم خونده بودم از اونجا که خودم هم احساس خطر میکردم از شما راهنمایی خواسته بودم توقع داشتم بیشتر از این استقبال کنید و سعی کنید به من که قبلا هم گفته بودم بی تجربه هستم کمکم کنید تا به مشکل چکامه و سبکتکین دچار نشم.واین مساله به نظرم خواست خیلی از دوستان دیگه هم باشه.به هر حال من باز هم منتظر میمونم تا راهنماییم کنید
    من شوهرم رو دوست دارم دوستم نیست که به این راحتی ازش جدا بشم به اجبار هم که خواستگاریم نیومده که بگم دوستم نداره پس:
    یه مشکلی هست که من احساس میکنم باید خدم رو تغییر بدم . نه اینکه بگم من مشکل دارم نه باید رفتارم رو با او تغییر بدم یعنی تا الام اشتباه بوده که اینجوری شده وباید درست بشه ممنتها رفتار درست رو بلد نیستم چون اون اصلا جلو نمیاد و ما تو دوران عقد هستیم نمیتونم ازش دور بشم و منتظر بمونم که اون جلو بیاد چون قبلا هم این کار رو کردم نتیجه اش این بوده که همه فهمیدن ابرومون رفته و در اخر تلاش کردن که ما رو اشتی بدن.الان هم با هم خوبیم اما عالی نیستیم واستعدادش رو داریم که اوضاع رو وخیم تر کنیم پس کمکم کنید بدون جنگ و خونریزی رفتار هام رو اصلاح کم .البته یه نیم ساعت پیش یه دلخوری کوچیک داشتیم من گفتم میخوام بیام خرید اون طرفها و باز اون شرع کرد به توضیح راجع به اینکه محیط اینجا خوب نیست و ... البته من هیچی نگفتم اما خیلی خورد تو ذوقم و اونم فهمید که ناراحت شدم.به هر حال ازتون خواهش میکنم کمکم کنید خودم که فکر میکنم مشکلم حاده و استعداد بدتر شدن رو هم داره پس تا کارم وخیم تر نشده و با گریه سراغتون نییومدم کمکککککککککککککککک

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آبان 91 [ 13:48]
    تاریخ عضویت
    1389-12-13
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    1,717
    سطح
    24
    Points: 1,717, Level: 24
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 15 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میخوام شوهرم رو به خودم علاقه مند کنم

    واقعا از همه دوستانی که کمکم میکنن متشکرم
    اصلا توقع همچین مشاوره هایی رو نداشتم فکر کنم باید به یه مشاور حضوری مراجعه کنم چون حداقل ایشون حق ویزیت گرفتن دیگه نمیتونن من رو با اردنگی بیرون بندازن.

  11. کاربر روبرو از پست مفید orkide68 تشکرکرده است .

    orkide68 (شنبه 28 اسفند 89)

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: میخوام شوهرم رو به خودم علاقه مند کنم

    می خوام شوهرم را به خودم علاقمند کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    ایشون اگه به شما علاقمند نبود که نمی اومد خواستگاری و عقدتون نمی کرد و به فکر عروسی نبود!!!!!

    ارکیده جان شما سوال یا مشکل خاصی نداری. فقط می خواهی بدونی چطوری علاقه و محبت شوهرت و خودت را در زندگیتون حفظ کنی. خب این همه مقاله در مورد رفتار با همسر هست این همه تاپیکهای دوستان هست. بشین با دقت بخون و یاد بگیر.

    مشاوره قبل از ازدواج نرفتید؟ هنوز هم دیر نیست. یکبار با هم برید مشاوره. یکسری نکات را جع به شخصیت همدیگه و نحوه ی کنار اومدن با اونها براتون می گه و خیلی چیزهای دیگه. کمک می کنه همدیگه را بهتر بشناسید و در برخورد با هم کمتر اشتباه کنید.

  13. کاربر روبرو از پست مفید بهشت تشکرکرده است .

    بهشت (شنبه 28 اسفند 89)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 مرداد 90 [ 10:03]
    تاریخ عضویت
    1389-11-30
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    2,424
    سطح
    29
    Points: 2,424, Level: 29
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    198

    تشکرشده 198 در 76 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میخوام شوهرم رو به خودم علاقه مند کنم

    سلام

    ارکیده عزیز از اینکه انقدر انرژی مثبت داری خوشحالم. چیزی که می خوام بگم تجربه شخصیمه و نمی دنم در مورد بقیه چجوریه.

    به نظر من یک آدم اخمو رو نمی شه به یه آدم خوش خنده تبدیل کرد ولی می شه اون رو با تلاش زیاد به یک آدم معمولی تبدیل کرد. با این مثال می خواستم بگم ممکنه آدم ها تغییر کنند ولی این تغییر خیلی خیلی کمه و فقط در موارد جزئی امکان پذیر هستش.

    ارکیده عزیز اگر در ابتدای راه آشنایی هستی و هنوز زندگیت رو شروع نکردی بدون که ابتدای زندگی نشانه ای از بقیه زندگی هستش، با خودت فکر کن ببین اگه همسرت تا آخر زندگیش همینجوری باشه می تونی باهاش خوشحال و راضی باشی؟ به فکر عوض کردن چیزی نباش.
    درضمن بدون که ممکنه کسانی باشند که بتونن بدون اینکه بخوای خودت رو تغییر بدی دوستت داشته باشن.

    ولی اگر زندگیت رو شروع کردی باید با همون روحیه مثبتی که ازات سراغ دارم به دنبال برطرف کردن این مشکل باشی.

    ارکیده جون می تونی بگی الان زندگیت در کدوم مرحله هستش؟



 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:03 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.