من 1 مشکل خیلی بزرگ دارم،ادم ظاهربینی هستم،چکار کنم اینجوری نباشم،به همین خاطر تو زندگیم ضربه جبران ناپذیری خوردم،الانم که نامزد کردم باز ظاهربینی برام مشکل ایجاد کرده،میشه باهام همفکری کنین؟
تشکرشده 29 در 14 پست
من 1 مشکل خیلی بزرگ دارم،ادم ظاهربینی هستم،چکار کنم اینجوری نباشم،به همین خاطر تو زندگیم ضربه جبران ناپذیری خوردم،الانم که نامزد کردم باز ظاهربینی برام مشکل ایجاد کرده،میشه باهام همفکری کنین؟
تشکرشده 6 در 4 پست
میشه بیشتر توضیح بدی؟یا چندتا مثال بزنی
تشکرشده 29 در 14 پست
درباره شکست عشقی که داشتم تو تایپیک قبلیم گفتم،من اولش بخاطر خصوصیات ظاهری اون فرد جذبش شدم اما اشتباه کردم و تاوانشم بدجوری دادم،تا اخر عمرمم خواهم داد.
اما الان مشکل اصلی من 1 چیز دیگه اس،من بعد از شکستم نامزد کردن نامزدم خیلی خوبه،عاشقمه،خوش اخلاق،ظاهر خوبی داره اما من توقعاتم از ظاهر افراد بیشتر هست،مثثلا قد من 167،قد اون 170،با اینکه از من بلندتره اما میخواستم بلندتر باشه،اخه بین همه خواهر و برادرام من از همه کوتاهترم،به ادم قدبلند عادت دارم
میدونم اشتباه میکنم،خیلی میخوام اینجوری نباشم،این اخلاقم برام عذاب اوره،باعث شده تو این مدت نونم اونجوری که باید به نامزدم نزدیک شم،من با این اخلاقم تا حلا زندگیم تباه کردم،بهترین سالهای عمرم از دست دادم،دیگه نمیخوام اینجوری باشم
تشکرشده 6 در 4 پست
دوست عزیزم این خیلی خوبه که خودت میدونی طرز فکرت اشتباهه پس میتونی عوضش کن
واقعا اینو بدون باطن افراد خیلی مهمتر از ظاهرشونه. تو در نهایت میخوای خوشبخت بشی و تجربه تلخ گذشتت تکرار نشه پس اینو بدون اصلا قد و ظاهرو این چیزا ملاک خوشبختی نیست
راستگو (چهارشنبه 25 اسفند 89)
تشکرشده 29 در 14 پست
اینارو میدونم،اما دست خودم نیست
تشکرشده 1,958 در 415 پست
چرا دست خودته . وقتي همينطور كه گفتي نامزدت انقدر خوبيي داره و عاشقتم هست اين فكرا رو بزار كنار . هر چقدر بيشتر سعي كني چيزاي مثبتشو ببيني چيزاي منفي كمتر به ذهنت مي ياد. همه آدما كه همه چيزاي خوبو با هم ندارن و همه كه كامل نيستن . خودت بشين فكر كن يعني تو خودت هيچ ايرادي نداري ؟
تشکرشده 29 در 14 پست
میشینم با خودم فک میکنم که نبتید اینجوری باشم،برا خودم دوستام مثال میزنم که به ظاهر اهمیت ندادن اما الان خیلی خوشبختن،تازه نامزد من از نظر ظاهری خیلیم بهتر از اوناس،اما چکار کنم باز شیطون میره تو جلدم:
:P
تشکرشده 451 در 101 پست
سلام
امام علی(ع) میفرمایند: "کسیکه دین خود را اصلاح کند، خدا دنیای او را اصلاح خواهد کرد؛ کسیکه رابطه خود را با خدا اصلاح کند، خداوند رابطه او را با مردم اصلاح خواهد کرد؛ و کسیکه باطن خود را اصلاح کند، خدا ظاهر او را اصلاح خواهد کرد..."
ظاهر و باطن مساله خیلی مهمی در زندگی دنیوی و اخروی همه ماهاست. ظاهر در دنیا معمولا جواب میده و باطن در آخرت و اکثرمواقع در هردو
یه سوال از شما دارم: آیا ظاهر نامزدتون دست خودشون بوده؟
قد و وزن و چهره اش رو خودش انتخاب کرده؟ مسلما نه
اما آیا باطنش و اخلاقیات دست خودشه؟ قطعا بله
خوش اخلاقی دست ماست، مهربونی دست ماست، ظاهربینی هم دست ماست!
شما به قول خودتون "نامزدم خیلی خوبه،عاشقمه،خوش اخلاق،ظاهر خوبی داره..." دارید
خدا رو شکر. این خصوصیات در همه کس یافت نمیشه؛ همچین همسری رو باید حفظ کرد
قد بلند و تیپ خوب که فراوونه. برید تو باشگاه بدنسازی!
منتها اخلاق خوب و مهربونی و صفا و صداقت کمیاب شده؛ اگر اینا رو داره خداروشکر کنید و ولش نکنید
ممکنه دلیل اینکه شما اینطور شدید محیط خانوادگی و اطرافیان یا دوستانتون باشن. آیا کسی از اطرافیانتون در مورد قد ایشون چیزی به شما گفته یا کنایه ای زده؟
mohsenazizi (چهارشنبه 25 اسفند 89)
تشکرشده 346 در 157 پست
سلام سایه جان
دوست عزیز باید این اخلاق منفی رو ترک کنی یعنی چی ..... حاضر بودی زن یه آدم بشی که از نظر ظاهری از اونی که فکر میکنی بالاتر هم باشه اما از لحاظ منظق و شخصیت خیلی پائین باشه.
ارزش آدمها به فکرشونه اخلاقشونه و خیلی چیزهای مهم وبا ارزش دیگه .. تازه طبق گفته های خودت از لحاظ ظاهری از خیلی ها جلوتره...
ببین دوست گلم باید از این به بعد به فکر همسرت خودت وزندگیتون باشی.... شما الان نامزدی نذار کم محلی هات یا خدای ناکرده کم توجهی و بعضی حرفهای بچگانه زندگیتون رو خراب کنه ... این جور عادت های مخرب حتی در آینده مشکل ساز می شه ..نمی دونم تو گذشتت چه اتفاقی افتاده ولی مهم اینه که الان کسی رو داری که واقعا می خوادت پس ثابت کن ارزش این محبت وعشق رو داری........
تشکرشده 2,054 در 617 پست
من فکر می کنم مشکل سایه این نیست که نمی دونه باطن از ظاهر مهم تر است یا خیلی از مردان خوش تیپ و خوش چهره اخلاق بدی دارند. مشکل سایه این است که کلا ظاهربین است. من روانشناسی بلد نیستم اما می دونم که این از یک کمبود یا مساله ای در درون خود سایه نتیجه می شه. اون کمبود باید پیدا بشه و رفع بشه.
مثلا من اضطراب دارم و خودم هم می دانم بد است و دلم می خواهد که آرام باشم و می دانم آرامش بهتر است اما این که نشد راه حل.
باید بدانم ریشه ی این اضطراب چیست؟ ترس، عدم اعتماد به نفس یا ... و بعد روی آن کار کنم.
سایه جان باید سوالت را از یک کارشناس بپرسی.
بهشت (یکشنبه 29 اسفند 89)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)