چند روز پیش وقتی منزل مادرشوهرم با شوهرم داشتیم وسایلشو قدیمی اش رو می گشتیم. یه عکس از شوهرم دیدم که با یه خانمی نشسته بود و یه قلیون هم جلوشون بود. یه عکس تکی هم از اون خانم بود. تا اومدم بگم این چیه، سریع گرفت و پارشون کرد!
(اینم بگم دو تا عکس دیگه هم از دو تا خانم دیگه لای دوتا کتاب بود که گفت کتابها هم مال من نیست و اشتباهی قاطی وسایل من شده و من هم ناچار اون دوتا رو قبول کردم.)
این سومی که خود حضرت آقا کنار اون خانم بود رو می گه زن قبلی داداشم بود. بهش می گم پس چرا عکس تکی اون و عکسش با تو بین وسایل تو بود؟ یعنی داداشت اینقدر بی غیرته؟ چرا هیچ آثاری از برادرت یا بقیه اعضای خانوادت نیست؟
خلاصه که ازش خواستم که اگه زندگیش براش مهمه من رو با این خانم روبرو کنه. گفت نمی تونم.
بهش گفتم من نمی دونم باید چه عکس العملی نشون بدم، خودتو بذار جای من اگه از من چنین چیزی می دیدی چی کار می کردی؟ من باید چی کار می کردم که دل چرکینیت از بین بره؟
گفتم چطور باور کنم که عکس مال دوران مجردیت بوده؟
آقا طلبکار شد که اگه تو شوهرداری بلد بودی که شوهرت رو از خونه بیرون نمی کردی! (چندباری که به شدت کتکتم زده بود، در رو روش بستم که بیشتر ازش کتک نخورم. اونم از خدا خواسته چندماهی ولم کرد و رفت!
چرا من تو اون دوران که تنها بودم سراغ کسی نرفتم و نگفتم اگه تو زن داری بلد بودی، زنت رو نمی زدی و تنها ولش نمی کردی؟!)
الان هم با هم قهریم. کوچکترین تلاشی نمی کنه که این قضیه برام روشن بشه!
نمی دونم باید چه موضعی بگیرم! قضیه ساده ای نیست! بالاخره که عکسشو با یه زن دیدم! که حتی نمی خواد تلاش کنه که بفهمم مال کی بوده!
اصلا احساس گناه یا پشیمونی نمی کنه!
باید بفهمه اشتباه بوده و تکرار نکنه! نباید براش عادی بشه و قبحش بریزه!
باید بفهمم اون عکس مال چه تاریخی بوده و اون زن کی بوده!
اونقدر بهش شک دارم که می ترسم قهر کنم برم خونه پدرم، زن بیاره تو خونه!
نمی دونم باید چطور برخورد کنم!
از یه طرف ازش متنفرم و از یه طرف فعلا شرایط طلاق رو ندارم.
می شه یکی کمکم کنه که تو این شرایط بهترین کار چیه؟
شوهر من نه پولداره و نه خوش قیافه و نه خوش هیکل! تنها افتخارم این بود که آدم پاکیه! که گذشته اش پاک بوده! که هرچند باهم مشکل داریم ولی خائن نیست!
این آدم انتخاب من نبوده ولی الان شوهرمه. هر روز که می گذره یه چیز بدتر ازش می بینم!
علاقه مندی ها (Bookmarks)