سلام
من دختری 26ساله هستم. در تمام طول زندگی وقت خودم را به درس خواندن گذرانده ام و اغلب تفریحات خوشگذرانی هایی را که اغلب هم سن و سالانم داشته اند را تجربه نکردهام. یکی دوهفته اخیر روزهای بسیار بحرانی را پشت سر گذاشتم. از سویی خود را برای مهمترین امتحاناتم آماده می کنم و از سویی دیگر به یکباره و بعد از سالها و برای اولین بار ناگهان به فردی علاقمند شدم که به نظرم می رسد که احتمالا کمترین علاقه ای به من ندارد و اگر هم داشته باشد نشان نمی دهد. متاسفانه در محل کار ناگزیر از روبرو شدن با او هستم. او فردی بسیار معتقد و مناسب و در عین حال خشک و بی توجه است. از سوی دیگر احتمال آن وجود دارد که من تا چند ماه دیگر برای ادامه تحصیل از ایران بروم. در طی این دو هفته تمام ذهنم درگیر او شده با اینکه مرتب اشکالات او در مقابل چشمم است، اشکالاتی از قبیل تند مذاجی و خودخواهی، اما فکر می کنم که اگر این موضوع مطرح نشود او را از دست می دهم. هر چند در موارد مشابه شکست در سایر روابط مشابه را دیده ام اما این فکر مرا راحت نمی گذارد و اجازه تمرکز بر روی درس و کارم را از من گرفته. بسیار خوشحال خواهم شد اگر راهنمایی و نظر شما را در این رابطه بدانم.
با تشکر
علاقه مندی ها (Bookmarks)