به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 25 تیر 90 [ 12:57]
    تاریخ عضویت
    1389-9-25
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,843
    سطح
    25
    Points: 1,843, Level: 25
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی

    سلام به همه

    خیلی دلم گرفته . خیلی نمیتونم با کسی حرف بزنم نامه درزایو نوشتم هر کی حوصلشو داره بخونه میخوام تک تک اتفاقاتی که افتاده رو بگم تا قضاوت کنید که مشکل کجاست؟ من قبلا یه تاپیک تحت عنوان شوهرم و ببخشم یا نه گذاشته بودم . اون دفعه مشکلاتمونو گفتم .همیشه دعواهامون سر این مسا له ست که اول همیشه من یه مشکلی و اروم البته با ناراحتی میگم اونم یکسره میگه نه این طور نیست . تو اشتباه میکنی من اینطور نیستم تو اشتباه میکنی . فکر کنید یکسره میگه تو اشتباه فکر میکنی . میگه من تورو درک نمیکنم نمیفهمم مشکلت چیه .میگه مشکلی که داری میگی مسخره است. مشکل خودته. با این کارش منو عصبی میکنه . خوشو با من مقایسه میکنه . میگه اگه من باشم همچین عکس العملی ندارم به من انتقاد میکنه که چرا شکایت میکنم از همچین مساله ای . خیلی بهش گفتم زنها با مرد ها فرق دارند . اینقدر میگه مشکلتو نمیفهمم زحمتی برای فهمیدنش نمیکشه که اخر من بهش میگم پس تو نفهمی و ... . اونم از اینکه فحش بدم بدجور ناراحت میشه . دفعه پیش برای بار 7 یا 8 دعوای بد کرده بودیم که به ظاهر حل شد و من و شوهرم به هم کلی قول دادیم : اون قول داد هر وقت من مشکلی مطرح میکنم جدی بگیره با من زیاد بحث نکنه سعی کنه سعی کنه بفهمه . به من نگه مشکل تو کوچیکه چرنده و ... از این حرفا در ضمن قول داد دیگه مسائل و دعواهامونو به خونواده ها نکشه (اخه سر دعواهامون از خواهر و مامان من کمک میگیره و اونارو وارد مساله میکرد که خیلی اوضاع وخیم تر میشد) . منم قول دادم که عصبانیتمو کنترل کنم و دیگه فحش ندم منظورم همون نفهم و بیشعور و .. بدتر از اینا نمیگفتم . (هزار تا کار میکنه میگه نارحت نشو ولی اگه من بگم تو نمیفهمی نفهمی غوغا به پا میکنه)
    اما باز بعد از این همه قول و قسم یه بار دیگه بعد از 2 ماه اتفاق افتاد . من اخیرا از سهل انگاریهاش خسته شده بودم . چون شغل ازاده ساعت 10 از خواب بیدار میشه . اقا چک داره بیخیال ساعت 11 از خونه میزنه بیرون اخرشم چکش به خاطر نتبلیاش برگشت میخوره و از این حرفا . 2 ماه میگم برو ثبت نام وام ازدواج نمیره . البته من ثبت نام کرده بودم فقط باید مدارک میبرد که نبرد . کلا خیلی بیخیال شده بود منم ناراحت شدم و یه روز بهش گلایه کردم . یکسره زد زیرش . گفت منو درک نمیکنی . من سرم شلوغه . کارم سخته ( قابل توجه که ساعت 10 از خواب بیدار میشه)و نمیرسم . تو اشتباه میکنی . من اینط.ری نیستم . اصلا مشکلی که مطرح کردی مهم نیست اینقدر .داری چرند میگی بهونه میگیریو از این حرفا.
    اون به من قول داده بود که این حرفارو نزنه . قبلا بهش گفته بودم که اگه میبینی ناراحتم حرفامو گوش کن . همون لحظه الکی بگو باشه قبول . ولی اگه غیر منطقی بود چند روز بعد که اروم شدیم در موردش صحبت میکنیم. ولی بازم اینکارو نکرد .به خاطر غرور بیجاش و اینکه احساس زن ذلیلی نکنه با من بحث کرد. میخواست فقط بگه تو اشتباه میکنی . بازم گفت من تورو درک نمیکنم و نمیفهمم اینقدر گفت که منم ناخواسته گفتم پس نفهمی که نمیفهمی . دیگه شروع شد و گفت حالاکه فحش میدی بگیر و حسابی فحش داد اونم نه فحشای معمولی مثل من, شورشو در اورد . اخه جالبه شوهرم هر کی ببینه میگه امامه. اصلا حرفه بد از دهنش در نمیاد. خیلی مودبه . از خصوصیلت بارزشه. من شوکه شدم . به خاطر یه بیشعور و نفهم چه حرفایی که نشنیدم .
    اینقدر عمدا فحش داد تا من گفتم از خونه برو بیرون . نرفت . نشسته بود رو صندلی و یکسره فحش میداد . نمیدونید خیلی ناراحت شدم اخه خودش اول زد زیر قول و مشکل منو بازم جدی نگرفت . به نظر من این کمال بیاحترامی به طرفه که مشکلی که داره رو اهمیت ندی.
    اره ناراحت شدم و کنترل از دستم خارج شد و یه لنگه کفش پرتاب کردم طرفش. جالبه به خاطر این حرکتم ( بدون اینکه فکر کنه چه حرکت اون باعث شده تا این رفتارو ببینه ) رفت پیش مامانم و گفت دیگه دنبالم نیاین( اینگار که تا حالا ما میرفتیم دنبالش و نازش و میکشیدیم ) و فردا تو دادگاه میبینمتون و بازم خونواده هارو کشید وسط. خیلی بد شد خیلی. با این کارش تموم پلها رو پشت سرش شکست . همون شب خونه برادر شوهرم پاگشا دعوت بودیم و با این که این حرفو زد و منو شکست به خاطر ابرو و خونواده ها زنگ زدم که بگم بیخیال شو و بریم مهمونی . بنده خداها کلی زحمت کشیده بودند . کلی مهمون به خاطر ما دعوت کرده بودند. جواب تلفن منو نداد و الان نزدیک 4 روزه که اصلا زنگ نزده . اخه من چی بگم . چرا اینقدر این بشر مغرور و بی منطقه . نمیدونم توقع داره من زنگ بزنم با این همه فحشی که داد و گفت دیگه نیاین دنبالم یا خجالت میکشه برگزده . نمیدونم هر چی هست ناراحتم که همچین برخوردایی بین منو نامزدم پیش میاد . خیلی سعی کردم تکرار نشه ولی میشه . خیلی هم تکرار میشه . ایندفعه خیلی دردم عمیقه . نمیتونم قبول کنم شوهرم همچین فحشایی رو به من که نامزدشم داده . اون حتی 1 سال نامزدیو سعی نکرد یه ذره باب دل من تکون بخوره . اون مفهوم دوست داشتن و نمیدونه خودشو خیلی دوست داره . یه بار فقط یه بار ارزو داشتم که هر وقت مشکلیو مطرح میکنم بگه اره عزیزم تو راست میگی ببخشید باشه سعی میکنم حلش کنم . میمیرم واسه این جمله. نمیگه عین خروس جنگی ها سرشوبالا میگیره میگه نه تو اشتباه فکر میکنی. در ضمن یکی دیگه از خصوصیات شوهر من که همه بهش پی بردن اعتماد بنفس زیادشه. خسته شدم کم اوردم 8و 9 بار دعوا طی 8 ماه نامزدی کمرمو شکسته . احساس میکنم یه زن 50 ساله با 4 تا بچه ام . اصلا معلوم نیست کی زنگ بزنه! اگه زنگ زد چی کار کنم .؟چی بگم که بفهمه چه کار زشتی کرده . نمیتونم قبول کنم تو نامزدی این رفتار رارو ببینم .من به امید احترام و عشق اومدم پیش شوهرم چی شد!! اخه دیگه قول دادنم فایده نداره امتحان کردیم همو قبلا. اگه زنگ نزد چی کار کنم؟ اخه درسته با این کارای بچگانش من زنگ بزنم ؟! اصلا این زندگی زندگی بشو هست یا نه ؟ میترسم اینم رد شه باااااز یه موضوع دیگه باز بشه و زندگیمون همش بحث باشه . فقط میتونم بگم تحملشو ندارم اینقدر تو روحیم تاثیر میذاره که دنبال بهونه برای مردنم . چون نه تحمل طلاقو دارم چون دوسش دارم نه مشاجره. البته الان مطمئن نیستم که دوسش دارم. خیلی سخته خیلی سخته زخمی که باز بشه دیگه مثل قبل ترمیم نمیشه . اصلا دوست ندارم این حالتو . دیگه هیچ ابرو و اعتباری جلوی خونواده ها چه اون چه من نداریم. راهنمایی کنید چی کار کنم

  2. کاربر روبرو از پست مفید somysam تشکرکرده است .

    somysam (دوشنبه 09 اسفند 89)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 26 اسفند 90 [ 01:46]
    تاریخ عضویت
    1388-9-01
    نوشته ها
    262
    امتیاز
    4,329
    سطح
    41
    Points: 4,329, Level: 41
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    876

    تشکرشده 872 در 206 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی

    سلام
    خوبيد شما ؟

    چند وقته ازدواج كرديد ؟
    نامزد هستيد يا زير يه سقف ؟ (اگه قبلا گفتيد من متوجه نشدم يه بار ديگه بگيد ممنون )

    فاميل هستيد يا غريبه ؟

    بچه هاي چندمي هستيد ؟‌

    اوضاع ماليتون چطوره ؟

    اوضاع مالي خانواده هاتون چطوريه ؟

    تحصيلاتتون چطوره ؟

    چطور ازدواج كرديد و چه توافقاتي كرديد ؟

    اين زندگي به راحتي قابل ترميم و ادامه دادن هست پس نااميد نباشيد و به خدا توكل كنيد و يواش يواش با هم و قدم به قدم در كنار هم ميريم جلو .

    فقط از عجله كردن پرهيز كنيد .

    با توكل به خدا

    با تشكر
    يامولاعلي

  4. 2 کاربر از پست مفید m25teh تشکرکرده اند .

    m25teh (یکشنبه 28 فروردین 90)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی

    می ګن وقتی یک طرفه بری قاضی، راضی برمی ګردی. با این حال و با شرح نوشته های شما من می خوام از شوهرتون دفاع کنم.
    ببینید چقد اوضاع خرابه که شما با یک طرفه قاضی رفتن هم باز ...

    به شما چه ربطی داره که ایشون چک داره؟
    تو کارهاش چرا دخالت می کنید؟

    مثل اینکه شما تصمیم داشته باشی نهار عدس بلو درست کنی و ایشون از سر صبح هی به شما غر بزنه که چرا عدسش را خیس نمی کنی؟ برنجت چی شد؟ خرما خریدی؟؟

    خیلی خیلی حرکت و کارت زشت بوده. بارها فحش دادی، اولین لنګه کفش را شما برتاب کردی، حالا بعد از هفت هشت ماه، یک بار جوابت را داده تا شاید به خودت بیایی.


    شوهران از زنان چه انتظاراتی دارند را بخون.


  6. 7 کاربر از پست مفید بهشت تشکرکرده اند .

    بهشت (چهارشنبه 11 اسفند 89)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 26 اسفند 90 [ 01:46]
    تاریخ عضویت
    1388-9-01
    نوشته ها
    262
    امتیاز
    4,329
    سطح
    41
    Points: 4,329, Level: 41
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    876

    تشکرشده 872 در 206 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی

    سلام

    بهشت گرامي ، من يادم هست روزي كه اولين ارسالم رو زدم ، همين قدر آشفته و يك طرفه صحبت كردم .

    با هم در كنار هم ميتونيم به خواهر محترممون كمك كنيم تا انشالله همه مشكلات رو به مرور زمان حل بفرمايند .

    با تشكر
    برادركوچكتان
    يامولاعلي

  8. 2 کاربر از پست مفید m25teh تشکرکرده اند .

    m25teh (چهارشنبه 11 اسفند 89)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 25 تیر 90 [ 12:57]
    تاریخ عضویت
    1389-9-25
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,843
    سطح
    25
    Points: 1,843, Level: 25
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی

    سلام دوباره

    ما 9 ماه میشه که ازدواج کردیم .هنوز نامزدیم من 28 وشوهرم 32سالشه. هر دو فرزند اخر و از نظر مالی مثل هم و متوسط هستیم . فامیل نیستیم . اشنایی قبل ازدواج داشتیم حدود 4 سال . ایشون شغل ازاد دارند . دیپلم و من دارم ارشد میگیرم .
    اینطور که اقا یا خانم بهشت گفتند , من که ایستاده تو جای خودم لنگه کفش پرتاب نکردم . به نظر شما از یه شوهر نباید توقع داشت عصبانیت و ناراحتی زنشو بخوابونه و ارومش کنه . اگه اونم عصبانی باشه من سعی میکنم ارومش کنم و یه کم کوتاه بیام . من اولش ارومم البته یه کم نارارحت که طبیعیه اگه یه کم انتقاد پذیر باشه و غرورشو البته غرور بیجاشو کنار بذاره و سعی کنه طرز رفتار با یه خانم رو یاد بگیره منم کمتر عصبانی میشم و بهش کمتر گیر میدم .

    من ادم سازگاری هستم اینو همه میگن اینطور نیست که الکی حرفی بزنم یا غر غرو باشم . فقط میخوام اینو بدونه که زن ها مثل مردها نیستند که حرف نزنند اونا باید حرف بزنند تا اروم بشن. ولی اون میخواد من کمتر حرف بزنم و هیچ وقت نمیخواد بفهمه . اشتباه فکر میکنم بگید لطفا

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی

    ببین عزیزم

    درسته که شما از همسرت یه سری توقعات داری که ایشون سهوا برآورده نمی کنه. اما مساله اینجاست که راه رسیدن به این توقعات و برآورده کردنشون این نیست که مستقیم درخواست کنی.
    متاسفانه زندگی زناشویی یه خورده سخته. از درس خوندن و تز ارشد نوشتن هم سخت تره. باید حسابی تمرین کنی و آموزش ببینی. الان که اول راهی شروع کن.

    درخواست های شما هرچند منطقی، سیاست و روش خاص خودش را می طلبه. با داد و بیداد و دعوا فقط همسرت را از خودت دور می کنی. مردها به شدت از این مساله بیزارند و تحملشون در مقابلش کمه. الان نامزد هستید که اینقد تحمل کرده، اگه تو خونه ی خودتون بودید که زودتر از اینها اعتراض می کرد به رفتارت.

    رفتارت را و نحوه ی مطرح کردن درخواست هات را عوض کن.

  11. 2 کاربر از پست مفید بهشت تشکرکرده اند .

    بهشت (سه شنبه 10 اسفند 89)

  12. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 شهریور 96 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1389-9-06
    نوشته ها
    1,077
    امتیاز
    14,205
    سطح
    77
    Points: 14,205, Level: 77
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,300

    تشکرشده 3,560 در 934 پست

    Rep Power
    121
    Array

    RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی

    نقل قول نوشته اصلی توسط somysam

    به نظر شما از یه شوهر نباید توقع داشت عصبانیت و ناراحتی زنشو بخوابونه و ارومش کنه .
    راستش نه!
    دوست خوبم مشکل شما خیلی واضح هست در همین حدی هم که گفتین
    عزیز دلم اولا شما نباید توقع داشته باشی که شوهرت هر لحظه آماده شنیدن انتقاد های شما باشه، صدها بار توی این تالار گفته شده که وقتی میشینی یک مشکلی رو با جزئیات شرح میدی دو مشکل پیش میاد: اولا مردها حوصله شنیدن بحث های طولانی رو ندارن
    ثانیا: وقتی از مردها انتقاد می کنی به خصوص وقتی خسته هستند و .... احساس می کنند بهشون میگی تو لیاقت اداره زندگی رو نداری تو بی کفایتی و غرورشون زیر سوال میره

    ببین خانومی شما هنوز نه ماه هست که همدیگه رو میشناسید
    بنابراین انتظار نداشته باش از همون اول مردت همونی باشه که تو میخوای
    مثل کتابهای روانشناسی یا فیلمهای آمریکایی که زنها صحبت میکنن و مرد با صبر و حوصله گوش میده و آخرش بغلش می کنه و میگه آروم باش عزیزم!
    نه!
    وقتی تو با هیجان و عصبانیت ( حتی اندکی لحن عصبانی ) با یه مرد از مشکلی میگی برداشتش صد وهشتاد درجه متفاوته اصولا مردها از لحن مضطرب و هیجانی و بعضا اغراق آمیز ما زنها موقع طرح مشکل می ترسن و بدشون میاد ( به خدا اینها تجربیات شخصی منه ها!!!!)
    گفتم که! فکر می کنه داری بهش سرکوفت میزنی و ...
    تو یه چیزی می گی اون یه چیز دیگه میشنوه
    وقتی تو میگی بیشعور میدونی اون چیا که نمیشنوه
    مردها و زنها فرق دارن چه بخوایم و چه نخوایم و چه قبول کنیم و چه نه
    تو به سمت شوهرت دمپایی پرت می کنی
    حالا فرض کنیم اون تو رو به شدت عصبانی کرده فحش داده
    خانومی بعضی کارها هستند تحت هیچ شرایطی حتی وقتی میخوای طلاق بگیری حتی وقتی از طرف متنفری نباید انجام بدی
    تو یه کار بد رو داری با کار بدتر جواب میدی
    و روی طرف رو سفید می کنی که!!!
    کسی که تو رو عصبانی کرده شوهرته نه یه غریبه ، کسیه که یه عمر باهاشی
    ضمنا به جای اینکه بهش توضیح بدی تو زنی و احتیاج داری کسی بهت گوش بده و .......... سعی کن اول اینو خودت اجرا کنی، اول تفاوت های زن و مرد رو خودت در نظر بگیر و به تدریج اونو واسه خودت تربیت کن ( می بخشید به خاطر واژه، منظورم رفتارهاشو تغییر بده) ولی به تدریج و با صبر و حوصله
    تجربه من نشون داده با مردها باید با عمل برخورد کرد نه با حرف ، باید نشون داد نه گفت! اینطوری سریعتر نتیجه میگیری
    تو اونو درک کن
    تو صبور باش
    تو فحاشی نکن
    تو با ادب باش
    تا اونم یاد بگیره
    اگر سه چهار ماه اینکارو کردی و یادنگرفت اونموقع بیا گله کن!
    موفق باشی

  13. 6 کاربر از پست مفید نیلا تشکرکرده اند .

    نیلا (سه شنبه 10 اسفند 89), سمیراه (شنبه 27 تیر 94)

  14. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 26 اسفند 90 [ 01:46]
    تاریخ عضویت
    1388-9-01
    نوشته ها
    262
    امتیاز
    4,329
    سطح
    41
    Points: 4,329, Level: 41
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    876

    تشکرشده 872 در 206 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی

    به نام خدا

    هر دو بزرگوار بهشت و سابینا به خوبی نکات لازم رو گفتند و امیدواریم تا انتها در کنار هم باشیم تا از همدیگه یاد بگیریم.


    پس قرار بر این میشه که شما یه مدتی روی خودتون کار کنید تا کنترل اوضاع رو بدست بگیرید .

    کاری که به بنده گفته شد و جواب گرفتم : خوبی ها و مزایای همسرت و خودت رو در یک کاغذ بنویس .

    ایرادات خودت رو در یک برگه بنویس .

    اگر هم دوست داشتی بنویس برای اینجا تا بیشتر با درونتون ارتباط برقرار بشه .

    راستی الان که اینجایی همه چیز رو قابل کنترل تصور کن و عجله نداشته باش . درست میشه .

    منتظریم

  15. 2 کاربر از پست مفید m25teh تشکرکرده اند .

    m25teh (سه شنبه 10 اسفند 89)

  16. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 دی 90 [ 15:08]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    99
    امتیاز
    2,283
    سطح
    28
    Points: 2,283, Level: 28
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    146

    تشکرشده 151 در 61 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی

    سلام دوست خوبم
    من با نظر دوستان موافقم
    يه زن بايد سنگ صبور باشه به مشاجره ها خاتمه بده نه كه هميشه دعوارو شروع كنه و ..........

    عزيزم تو خيلي اشتباه كردي كه كفشو به سمت همسرت پرتاب كردي و بيشتر داري اشتباه ميكني كه هميشه فكر ميكني اون مقصره كه تو اين كارو كردي
    زندگي لجبازي نيست
    مردا مثل فرش هستن هر كدومشون به يه سمت خواب دارن. رگ خواب شوهرتو ياد بگير
    شوهر شما نميدونه چطور دلتو بدست بياره
    يك قدم تو بردار ( كوتاه بيا ) مطمئن باش يه قدم اون به سمت تو بر ميداره
    سعي كن به جاي اينكه اونو با دعوا عوض كني خودتو عوض كن
    مردا دوست دارن همون طوري كه هستند پذيرفته بشن
    اگه يه مشكلي پيش مياد به جاي اينكه دعوا كني و مقابلش وايسي كنارش باش مثلاً وقتي چكش برگشت ميخوره بگو اشكال نداره اينبار زودتر پاشو كه به بانك برسي تا اين جوري نشه
    يادت باشه:
    وظيفه يك زن آرام نگه داشتن محيط خونست . يادته وقتي بچه بوديم تا بابا ميخواست بياد مامان مارو آروم ميكرد تا شيطوني نكنيم .
    الانم همينه بايد يه طوري رفتار كني تا به همسرت آرامش بدي
    به همسرت لبخند هديه كن
    از مقالات اين سايت استفاده كن
    هر وقت با خودت كنار اومدي و فهميدي كه ميتوني ديگه دعوا نكني زودتر بهش زنگ بزن و بگو كه تغيير كردي
    مطمئن باش در عرض يكماه اگه تغييراتتو ببينه اونم با تو راه مياد .

  17. کاربر روبرو از پست مفید نيكا.امين تشکرکرده است .

    نيكا.امين (سه شنبه 10 اسفند 89)

  18. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 90 [ 10:06]
    تاریخ عضویت
    1389-10-15
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    2,335
    سطح
    29
    Points: 2,335, Level: 29
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    270

    تشکرشده 276 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: بازم دعواااا , قهر های طولانی تو نامزدی

    سلام دوست عزيز

    خوندن اين مطلب شايد بتونه مفيد باشه

    عشق محصول احترام است


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نزول خوری شوهرم و عواقبش تو زندگیم
    توسط ElaheMahdavi در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 04 آبان 95, 09:05
  2. همسرم تو دعوا همش میره سراغ خانوادم
    توسط الهه4 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 مهر 94, 10:55
  3. دعوا با خانواده همسرم تو رو خدا راهنماییم کنید
    توسط مامان نگین در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 بهمن 91, 19:21
  4. اسممو عوض کردم تو شناسنامه،تمسخر اطرافیان
    توسط saharnaz در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 مهر 90, 22:15
  5. مامان - بابا تو رو خدا دعوا نكنيد !!!
    توسط erfan25 در انجمن مقالات آموزشی روانشناسی کودک
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 تیر 87, 07:41

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.