به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    نیاز به راهنمائی : تغییر محل سکونت

    سلام به همگی دوستان

    موضوعی برام پیش اومده که امیدوارم با مطرح کردنش و همفکریهائی که میدید و با لطف خدا حل بشه.

    همسرم شب گذشته قبل از شام گفت یه موضوعی رو میخوام بگم.! وای خدا
    یه کمی که نگاش کردم از نگاهم فهمید که فرصت مناسبی نیست . اما گفتم خب طرح موضوع کن. گفنت بیا خونمون رو عوض کنیم . چون یه مهمون آشنا هم داشتیم قرار شد بعدا راجع بهش حرف بزنیم .
    موقع شام گفت خیابون ... خوبه .
    من : چیه خیابون ...خوبه. آهان برا جابجائی میگی؟ بزار موقع خواب صحبت می کنیم.

    موقع خواب:
    همسرم : ببین اوائل ازدواج گفتی که لازمه به پدرومادرت رسیدگی کنی ومن پذیرفتم بنابراین محل سکونتمون نزدیک به خونه پدر ومادرت شد.
    الان مادر من تنهاست و دوس دارم بیشتر بهش سر بزنم. بیا خونه رو بفرشیم و مامان هم خونش رو بفروشه و یه خونه دوطبقه خیابون x بخریم.
    من : بله چند وقتی هست که به فکر ایشون هستم البته بیشتر درخصوص امرار معاش.
    همسر: خب چیکار کردی؟!
    من : (با وجودی که کمک مالی ناچیزی می کردم و قصدم هم کمک بیشتر در این آخر سالی بود) اما گفتم هیچی
    همسر: خب این مشکل من و باید تا آخر سال هم این کار رو بکنیم.
    من: یه کم بهم بر خورد رو به سقف دراز کشیدم و به فکر رفتم (تازه بعد از این همه جابجا شدن و مستاجری و... می خوایم تو خونه ای که ساختیم یه نفس راحت بکشیم که ....)
    همسر: حالا چرا روت رو برگردوندی؟ دستم رو نمی گیری؟؟
    من: برنگردوندم اما نمی تونم با این مدلی که شما حرف می زنی دستت رو هم بگیرم یا بغلت کنم !!
    این جوری که شما مطرح می کنی ، مشکل خودت و مادرت رو مطرح می کنی ، راه حل یکه ای هم میدی ، محدودیت وقتی (سررسید تا آخر سال) هم میدی ، اونوقت انتظار داری من چه جوابی به شما بدم .

    آروم آروم شروع به تنش در مذاکره
    من: یه راه حل که بنظر من مناسب تره اینه که برا اینکه مادر شما از تنهائی دربیاد خونه شون رو اجاره بدیم و یه خونه اجاره بگیریمو اثاثش رو بیاریم نزدیک خونه خودمون
    همسر: همش میخوای بپیچونی ، بگو نمی خوام بکنم.
    من: آخه باید عملی باشه ، چند سالی هست که میخواد بفروشه و مشتری براش نیومده ،
    این مدلی که حرف میزنی ، مشکل زاست و روال حل مشکل (تنها بودن مادر) نیست.

    همسر :خب شما راه حلت چیه؟
    من: با مادرتون سه تائی صحبت کنیم و بهترین راه رو انتخاب کنیم.
    همسر: نه خیر من خیلی راجع بهش فکر کردم وقتی دوتائی نمی تونیم نتیجه بگیریم (تو به حرف من گوش نمیدی ) ، سه تائی فایده نداره!!!

    (آخ خسته شدم از تایپ و ذکر جزئیات)
    بهرحال این بحث یه ساعتی ادامه پیدا کرد و از حالت طبیعی و منطقی خارج شد.
    بعد همسر محترم (که خیلی هم دوسش دارم) اول پشتش رو کردن و بعد هم رفتن یه اتاق دیگه و خوابیدن (شاید هم بیدار بودن)
    نصفه شب هم یه اس ام اس که مهریه ام رو میخوام ، البته من صبح دیدم این اس ام اس قشنگ رو.

    صبح خداحافظی کردم ،(همیشه بادست و بوس همراهه ، هم با همسر وهم بافرزندم و البته بدرقه همسرم - خیلی حس خوبیه) اما این بار با اینکه نزدیک درخروج بودن ، جلو نیومدن وبا حالت قهر پاسخی ندادن.

    این خلاصه ماوقع
    پیش بینی آینده : ادامه حالت قهر همسر و...

  2. 7 کاربر از پست مفید baby تشکرکرده اند .

    baby (شنبه 07 اسفند 89)

  3. #2
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: نیاز به راهنمائی : تغییر محل سکونت

    با سلام
    به به ، baby عزيز

    فكر كنم امسال تحت تاثير حرفهاي خانمهاي تالار ، راست راستي فكر كردي رئيس باند ضد زن هستي ، رفتي به ميدان نبرد با خانمت...
    مي خواستم بگم... تلقين بهت نكنند.


    از آنجا كه اين موضوع به يك معيار مهم در خانواده و ازدواج اشاره دارد، من آن را كلي تر از مشكل شما مطرح مي كنم.




    تصميم گيري در خانواده

    مثل هميشه به چارچوب هاي رابطه و قواعد ناظر بر روابط، به هنگام تصميم گيري اشاره مي كنم. بكار گيري صحيح آنها با شما.

    يكم:
    جدا از اينكه بالاخره خانه را مي فروشيد يا نمي فروشيد و يا اينكه حق به جانب كداميك از شماست، اين نكته حائز اهميت هست كه در يك رابطه صحيح طرفين نبايد از ابزارهاي نامتعارفي شناختي در ارتباط استفاده كنند.
    يعني چه؟
    يعني اينكه بحث ها و نظرات و دلايل زن و شوهر ، صرفاً بايد معطوف به مسئله باشد و نبايد از ابزارهاي احساسي براي جلب اطاعت طرف مقابل استفاده كنند.
    اينكه قهر كنيم، فرياد بزنيم، اخم كنيم، دعوا كنيم، بي محل كنيم ، گريه كنيم، و.... مسئله را به مشكل حادتري تبديل مي كند.
    خلاصه اين بند: بحثهاي تصميم گيري در منزل بايد بر اساس منطق باشد، و به كارگيري ابزارهاي احساسي براي تحت نفوذ قرار دادن ديگري مشكل را تشديد مي كند.

    دوم:
    يكي از مسائلي كه خود من حتما در مشاوره قبل از ازدواج براي زوجين شفاف طرح مي كنم و از آنها مي خواهم نظراتشون را كاملا عيني براي يكديگر بشكافند مسئله تصميم گيري در رابطه با مسائل خانواده هست.
    كساني كه شعار قشنگ با تفاهم بايد تصميم گيري بكنيم. يا بايد تصميم منطقي هر يك گرفتند قبول كنيم و .... از جوابهاي اشتباه و نسنجيده هست.
    چون اگر زوجين هر دو موافق يك مسئله اي باشند ، يا هر دو مخالف يك تصميمي باشند مشكلي پيش نمي آيد. يا اينكه يكي از آنها ديگري را قانع كند مشكلي نيست. اما اگر طرفين در مسئله اي تصميم هاي متفاوت داشتند (مخصوصا در غياب معيار انعطاف پذيري)، آنجا شروع درگيري زوجين هست. حالا آن شعارهاي قشنگ تفاهم و منطق و ... به درد نمي خورد.
    هر دو تصور مي كنند با دلايلي كه خودشان فهم مي كنند حق با آنهاست. و چون دو نفر هستند قضيه پنجاه پنجاه مي شود. و اين تعارض كشدار مي گردد. و اگر يكي هم اعمال قدرت كند و به نفع خود تصميم بگيرد زندگي دچار تنش مي شود.
    در واقع خيلي مسائل زندگي با تفاهم و منطق حل مي شود. اما براي مواردي كه نظرات مخالف و محكم هست بايد برنامه مشخص در مورد تصميم گيري باشد.
    بعضي نمونه ها كه در مشاوره قبل از ازدواج طرفين ، روي آن موافقت مي كنند اينها هست:
    الف ) تصميم گيري ها توافقي در صورت اختلاف قبول مي كنم كه تصميات شوهرم را بپذيرم.
    ب) ‌تصميم گيري ها توافقي در صورت اختلاف قبول مي كنم كه تصميم خانمم را بپذيرم.
    ج)‌ تصميم گيري ها توافقي در صورت اختلاف تصميات مربوط به منزل را تابع نظر خانم و تصميمات خارج از منزل را تابع آقا.
    د) ‌تصميم گيري ها توافقي صورت مي گيرد،‌در صورت اختلاف تصميم گيري هاي اقتصادي با آقا،‌تصميم گيري هاي مديريتي خانواده ، رابطه ها و ... با خانم.
    هـ) تصميم گيري توافقي صورت مي گيرد، در صورت اختلاف تصميم گيري هاي سه گانه مسكن، شغل و تعداد بچه با آقا باشد.و ساير تصميمات با خانم .
    و) تصميم گيري توافقي صورت مي گيرد، در صورت اختلاف تصميم گيري هاي سه گانه مسكن، شغل و تعداد بچه با خانم باشد.و ساير تصميمات با<strike> خانم</strike> آقا .
    ز) پذيرفتن راي يك معتمد از فاميل يا مشاور يا ... به عنوان ناظر براي تصميم گيري
    ح) و انواع ديگر توافقات كه مي توان در نظر گرفت.
    خلاصه بند دوم: بايد توافق هاي كلي در مورد تصميات زندگي صورت گيرد و مشخص شود درموارد اختلافي به چه نحو تصميم گيري گردد.

    سوم:
    در مواردي كه بحث صرفا اقتصادي باشد تصميم با آقاست مگر اينكه خانم از نظر اقتصادي تامين اعتبار ناشي از تصميم گيري جديد را بعهده بگيرد. در مورداي مثل مسئله شما كه علاوه بر مسئله اقتصادي مسائلي عاطفي هم در ميان هست. مسئله ابعاد جديدي پيدا مي كند.
    خلاصه بند سوم: تصميمات اقتصادي بايد متناسب با وضعيت اقتصادي خانواده باشد كه معمولا در ايران به عهده آقايان هست. و اگر خانمها تامين مالي خانواده را نيز به عهده دارند، نظرات آنها بايد لحاظ شود.

    چهارم:
    انعطاف يا راهكار سوم، معمولا راهكاري هست كه مورد نظر و توجه هيچكدام نيست. اما نسبت به راههاي قديمي تا اندازه اي نظرات هر دو طرف را تامين مي كند. در اينگونه موارد طرفين نبايد دنبال برآورده شدن كامل نظرات خودشان باشند. بلكه فقط سعي كنند كه راهكار سوم متضمن نظرات آنها تا اندازه اي باشد.

    پنجم:
    شيوه حل مسئله ، كه قبلا در موردش مقاله داشتيم.

    ششم:
    در همه اين تصميم گيري ها، مخصوصا آقايان بايد پذيرش زيادي داشته باشند ، منظور پذيرش احساسات همسر و هم حسي با آنها. حتي اگر نتوانند در عمل به خواست آنها عمل كنند، بايد از نظر احساسي با آنها همراه باشند و نشان دهند كه كاملا منظور همسرشان را فهميده اند و از همه انرژي خود جهت برآورده شدن آن بهره مي گيرند. لذا از جوابهاي كوبنده، قاطع و سريع اجتناب گردد. و حداقل مسئله بررسي موضوع را براي مدتي در دستور كار خود قرار دهند كه جدا از احساسات به صورت منطقي آن تصميم را ارزيابي دقيق كنند.


    خلاصه:
    - بحث تصميم گيري نبايد با وارد كردن احساسات به آن مخدوش شود،

    - بايد در خانواده وضعيت تصميم گيري نهايي در موارد اختلافي دقيقا مشخص باشد،

    - كسي كه هزينه اقتصادي به گردنش هست و مسئوليت اقتصادي خانواده را دارد در تصميم گيري هاي اقتصادي حرفش اميتاز دارد.

    - در بسياري موارد انعطاف پذيري و راه بينابين كمك كننده هست.

    - روش حل مسئله نيز در بسياري اوقات مي تواند به نتيجه خوشايند دو طرف ختم شود

    - آقايان بايد پذيرش بالايي نسبت به احساسات همسرشان مخصوصا در مواقعي كه نظري مخالف او دارند، داشته باشند. و از تصميمات سريع ، بدون بررسي و چكشي اجتناب كنند.


  4. 13 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (پنجشنبه 05 اسفند 89)

  5. #3
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    RE: نیاز به راهنمائی : تغییر محل سکونت

    خیلی خیلی ممنون از توجهتون ، و خوشحالم از اینکه بالاخره باعث شدم که بخشی از این گنج نهانی (دانش مشاوره ای شما) توسط من بروز کنه !!!!
    یه شوخی دیگه هم بکنم بعد برم سر ادامه ماجرا

    بند "و" شماره 2 راهکار بسیار خوبیه ، "در صورت اختلاف تصميم گيري هاي سه گانه مسكن، شغل و تعداد بچه با خانم باشد.و ساير تصميمات با خانم "

    خانمم هم حرفش همین بود که شما گفتید و من هم شب گذشته به صراحت گفتم که این جور حرف زدن و انتظار داشتن یعنی اینکه شما برنامه ریزی کنید و تصمیم بگیرید و من اجرا کنم که البته هیچوقت این کار رو نخواهم کرد
    ما هرساله (خیلی جالبه که اواخر سال هم این اتفاق میفته یه میدان نبرد برامون مهیا میشه ، دلیلش هم لابد اینه که همیشه در حالت آمادگی بسر ببریم :P و من هم از همسرم ممنونم که این مانورهای آمادگی رو هر ساله برگزار میکنن
    ،


    خب بگذریم
    ... واقعا از صمیم قلب دوس دارم که یه کاری برای تنها نموندن مادر همسرم انجام دهم (همینطور که برای مادر خودم انجام میدم) ، حتی حاضرم ایشون منزل ما سکونت کنند ، یا همسرم هفته ای یکی دوشب اونجا بروند ، البته با توجه به فاصله زیادی که بین خانه ما هست مشکل زاست که پیشنهاد جابجائی منزل ایشون را باکمک هم داده ام.
    از طرف دیگه حاضر نیستم که برای حل این مشکل (اصل مشکل تنها نموندن هادر همسرم هست) ، مشکلات زیاد دیگه اعم از ریسکهای خرید و فروش (حداقل سه معامله خرید و فروش ) در این شرایط رو بپذیرم و اختیار تصمیم گیری در این جابجائی رو به همسرم واگذار کنم.

    نکته ششم بسیار اساسی هست و من هم در گفتگو بسیار حذر می کردم که جملاتی بگم که نشون از عدم انجام اینکار رو نشون بده مثل " اصلا نمی خوام اینجا رو بفروشم" اما با تحریک همسرم و نوع سخن گفتنشون و علیرغم تحذیری که داشتم بالاخره گفتم و پاسخ او هم این بود که "پس من هم دیگه باهات زندگی نمی کنم!!!"
    خیلی دوس داشتم بگم که بذار چندروزی راجع به این موضوع فکر کنیم ، اما با اون روند واینکه نمی خوام وقت کشی کنی و تا قبل از سال این کار رو انجام بده ،.. اگه بخوای می تونی ، نگو نمیشه بگو نمی خوام و... باعث شد اون جمله مخرب رابطه ...
    گفتم : حب حالا فکر می کنی خیلی تصمیم خوبی گرفتی ؟ آفرین

    روش حل مساله رو باید مطالعه کنم.
    خب الان اینجای کار هستیم ....

  6. 10 کاربر از پست مفید baby تشکرکرده اند .

    baby (پنجشنبه 05 اسفند 89)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 دی 00 [ 03:31]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    30,655
    سطح
    100
    Points: 30,655, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,023

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    138
    Array

    RE: نیاز به راهنمائی : تغییر محل سکونت

    اینجا جمع بزرگانه و ما کوچکتر از اینیم که اینجا حرف بزنیم
    اما چیزی که تو گفته هاتون توجه منو جلب کرد این بود که شرایط رو کامل برای همسرتون توضیح ندادید .

    یعنی دغدغه های اقتصادی یا فرصت زمانی کوتاه و .... رو که اینجا گفتین برای همسرتون توضیح ندادید .
    با این کار همسرتون دیدگاه وسیع تری نسبت به مسئله پیدا میکنه و شاید انقدر سخت گیرانه تاکید و اصرار نمیکردند .
    ممکنه همسرتون همه اینهارو بدونه اما الان مسائله احساسی که نسبت به مادرشون دارند نمیتونه اینها رو یاداوری کنه .
    معمولا خانم ها احساسی به مسائل نگاه میکنند و همه چیز رو شدنی میبینند اما آقایون بیشتر عقلانی و با منطق حالا ترکیبی از این دو به تصمیم گیری کمک میکنه یعنی هم حسی شما با احساسات خانم اما ارائه دلیل منطقی به خانم تا در کنار احساسات بینش عقلانی هم کنارش بیاد و خانمتون درک بهتری از موضوع داشته باشه .

  8. 5 کاربر از پست مفید baran.68 تشکرکرده اند .

    baran.68 (پنجشنبه 05 اسفند 89)

  9. #5
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    RE: نیاز به راهنمائی : تغییر محل سکونت

    بنظر تون با مادر خانومم در این خصوص (یافتن روشهائی برا تنها نموندن ایشون ) به تنهائی صحبت کنم ، یا یه مدتی صبر کنم

    اتفاقا شرایط رو کامل از دید خودم شرح دادم ، ایشون هم گفتن برا من هم خیلی سخته اما چه کنم که از تنها موندن مادرم عصبی میشم و تا کی می تونم خودم رو خوشحال نشون بدم.
    نکته بعدی اینه که اصرار دارن "اگه بخوای میشه و تو نمی خوای و ..." و بگو می تونم اما نمی کنم .

  10. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 دی 00 [ 03:31]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    30,655
    سطح
    100
    Points: 30,655, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,023

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    138
    Array

    RE: نیاز به راهنمائی : تغییر محل سکونت

    خوب این جمله ای که همسرتون گفتن نشون میده که باور نکردن که شما احساسشون رو در رابطه با این مسئله درک کردید .
    از همسرتون بخواید که بهتون فرصت فکر کردن بده و بگید که چقدر این مساله رو درک میکنید و هیچ چیزی با قهر درست نمیشه و مساله تنهایی مادرشون حتما حل خواهد شد و نگران نباشن و گرفتن تصمیم درستی که تبعاتش به زندگی شما برنگرده و شما رو به سختی نندازه نیاز به زمان داره و نمیشه به این سرعت تصمیم گرفت .

    اگر همسرتون متوجه بشند که احساسشون رو درک میکنید و حتما به فکر حل این مسئله هستین سخت گیریشون کمتر میشه . لازمش اینه که هم حسی کنید در عین حال تو جمله هاتون از «من» خیلی استفاده نکنید . ( من فکر میکنم .... من شرایطشو ندارم ...... من نیاز به زمان دارم ....... من باید بیشتر فکر کنم )

    بعد از اینکه دل همسرمحترم رو بدست آوردید و فضای زندگی محبت آمیز شد با مادرشون مشورت کنید چون در این شرایط ممکنه همسرتون متوجه این مشورت بشن ناراحت بشن و......


  11. 2 کاربر از پست مفید baran.68 تشکرکرده اند .

    baran.68 (پنجشنبه 05 اسفند 89)

  12. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array

    RE: نیاز به راهنمائی : تغییر محل سکونت

    می تونم درک کنم که همسرتون الان در چه وضعیتی هستند؟! چون خودم تا همین چند ماه اخیر درگیر موضوعی با همین مضمون با همسرم بودم البته با یه مقدار تفاوت! و اینکه چقدر فکر و خیال می کردم و احساس می کردم که من الان باید کاری انجام بدم و مشکلمون رو حل کنم و همسرم هم باید بپذیره و البته اگر دوستم داره باید براساس احساساتش به این حرفهای من تن بده!
    خوب؛ این معمولا اولین راهکاری هست که خودبخود به ذهن ما خانوم ها میرسه و البته من فکر می کنم باز هم به دلیل این موضوع هست که عشق در همه ی زنان عالم حرف اول رو میزنه؛ هیچ چیزی به اندازه ی آخرین باری که باز تو فکر رفته بودم و به راه حل های جدید در مورد موضوعمون فکر می کردم؛ آرومم نمیکنه که همسرم برای اولین و آخرین بار با تمام احساسش بهم گفت که به من اعتماد کن و مطمئن باش که بهترین راه حل رو انتخاب می کنم؛ من توی ذهنم این تصمیم رو دارم و وقتی کامل برام از تصمیمش گفت؛ اون وقت بود که با خیال راحت بهش اعتماد کردم و همین دیروز بود که بهش گفتم، من مساله ی تصمیم گیری در مورد خونه رو کامل به شما سپردم و در این زمینه بهت اعتماد کردم، می دونم که بهترین تصمیم رو میگیری!

  13. کاربر روبرو از پست مفید del تشکرکرده است .

    del (شنبه 07 اسفند 89)

  14. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مرداد 92 [ 13:58]
    تاریخ عضویت
    1388-5-24
    نوشته ها
    1,224
    امتیاز
    2,219
    سطح
    28
    Points: 2,219, Level: 28
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    7,577

    تشکرشده 8,600 در 1,498 پست

    Rep Power
    139
    Array

    RE: نیاز به راهنمائی : تغییر محل سکونت

    نقل قول نوشته اصلی توسط BABY

    من : (با وجودی که کمک مالی ناچیزی می کردم و قصدم هم کمک بیشتر در این آخر سالی بود) اما گفتم هیچی
    همسر: خب این مشکل من و باید تا آخر سال هم این کار رو بکنیم.
    من: یه کم بهم بر خورد رو به سقف دراز کشیدم و به فکر رفتم (تازه بعد از این همه جابجا شدن و مستاجری و... می خوایم تو خونه ای که ساختیم یه نفس راحت بکشیم که ....)
    همسر: حالا چرا روت رو برگردوندی؟ دستم رو نمی گیری؟؟
    من: برنگردوندم اما نمی تونم با این مدلی که شما حرف می زنی دستت رو هم بگیرم یا بغلت کنم !!
    این جوری که شما مطرح می کنی ، مشکل خودت و مادرت رو مطرح می کنی ، راه حل یکه ای هم میدی ، محدودیت وقتی (سررسید تا آخر سال) هم میدی ، اونوقت انتظار داری من چه جوابی به شما بدم .

    آ
    آقای baby سلام
    بعنوان یک زن، و نه مشاور و اینا! شروع مشکل را از واکنشهای خود شما میدانم: مطالبی را که بولد کردم
    از عبارات آنی جان استفاده میکنم: اون شب به جای آقای baby ، کودک بازیگوش درون ایشون داشته با خانوم حرف میزده و عکس العمل خانوم هم نتیجه طبیعی رفتار شماشت هرچند که ایشون هم دارن زیاده روی میکنن! {این رو بر گردوندن دیگه از اون کارها بود ها}
    ضمنا بنده معتقدم: آخر شب و اونهم توی رختخواب که باید خواب آرامی داشته باشید و صبح زود پاشید برید سر کار موقع مناسبی برای اینطور بحث های چالشی نیست و خواه نا خواه احساسات هم واردش میشه.
    الان هم اول از همه از هنرهای خدادادی و دانش بالاتون استفاده کنید و رابطه رو زود جوش بدید و از تنشهای احساسی خارجش کنید و در همین حال هم میتونید بهشون اطمینان بدید که دارید راجع به این قضیه همه جوانب رو بررسی میکنید و بهش فکر میکنید و بگید که لازمه که بازهم با هم راجع بهش همفکری کنید اما بدور از تنش و احساسات.

    یه شوخی:
    دیروز تو تاپیک حال و احوال یه عکس گذاشته بودم که لود نشد متاسفانه! اما عکس بی بی را نشان میداد در حالکه یک لیست بلند بالا خانوم بهشون داده برای خرید عید. و بی بی مات و ... داشت لیست خرید رو ورانداز میکرد. اما خداییش من دیگه فکر نمیکردم توی اون لیست "خونه" هم باشه

  15. 7 کاربر از پست مفید بی دل تشکرکرده اند .

    بی دل (شنبه 07 اسفند 89)

  16. #9
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: نیاز به راهنمائی : تغییر محل سکونت

    سلام بي بي محترم


    چند نكته به نظرم مي رسد كه بد نديدم آن را با اجازه ي شما مطرح كنم .


    بي بي محترم

    با بي دل خيلي موافقم . اولين اشتباه شب و تختخواب ميز سمينار و گفتگوهاي مهم نيست ، برادر من


    و اما



    خروج از منطقه ي امن كار سختي است و واكنش شما نسبت به درخواست خانم دقيقا نشان دهنده ي فشار و ترس و...از خروج از منطقه ي امن است و.....كه كاملا قابل درك است .

    هر چند كه در ظاهر به واقع در لايه هاي سطحي از طرف شما و دلائل ارائه شده در ابتداي روند قابل درك به نظر مي رسد اما در عمق و لايه هاي دروني در اصل صداي كودك جانتان از ترس و زمان محدود و فشار و ....در آمده و اين بي مهارتي از جانب همسر محترم نيز كاملا مشهود است كه نه تنها كودك شما را قلاب نكرده اند تا درخواستشان پذيرفته شود بلكه كاري كرده اند كه كودك جان بي بي صدايش به شكل محترمانه در بيايد و........( اين همه تنگنا ايجاد كردن كاملا مشخص است كه نتيجه نخواهد داد و صداي هر بچه ي خوبي را در مي آورد )

    و نكته ي بعدي اينكه همسر محترم شما با حرفهايي كه زده اند به نوعي نشان داده اند كه به بي بي و توانايي ها ي بي بي خيلي ايمان دارند . واقعا آفرين به شما و آفرين به شناخت خانم ( برادر لابد يه چيزي ديده كه به اين نتيجه رسيد ه )



    در نهايت هم بي بي محترم تصميم گيرنده شما و خانم هستيد .كه به نظر من بايد براي ايشان به شكل دوستانه توضيح بدهيد كه قدري توقع ايشان از شما به واسطه ي زمان بندي و نقل و انتقال و ...زيادتر از واقعيت حاكم بر جامعه است و بيشتر نيازمند حضور سوپرمن بر صحنه ي اقتصاد و شرايط و ....دارد كه با توجه همه جانبه چنين كاري با در نظر گرفتن مدت زماني مندرجه بر درخواست ، شنل سوپر من به دليل بلندي به اين سو و آن گير خواهد كرد .


    معمولا خانم هاي احساسي و متكي به توانايي همسر و.... از آن غافل هستند كه به نظر من بد نيست به شكل دوستانه اين شرايط را براي ايشان به شكل كامل توضيح دهيد .


    ضمن اينكه صحبت كردن با مادر خانم هم يك راهكار است كه به نظر من بهتر است در صورت توافق و آگاهي همسر محترم مي تواند صورت بگيرد .

  17. 2 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (شنبه 07 اسفند 89)

  18. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 شهریور 90 [ 17:58]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,813
    سطح
    25
    Points: 1,813, Level: 25
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    95

    تشکرشده 94 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نیاز به راهنمائی : تغییر محل سکونت

    سلا آقای بی بی

    با احترام به همه بزرگان این تاپیک از دیروز که این تاپیک را دیدم میخواستم نظر بدم اما جرات نمیکردم.دقیقا حس استاد وشاگردی دارم پس با اجازه اساتید.

    آقای بی بی اینکه شما تا عید خونتون را عوض کنید خوب معلومه که کار غیر ممکنی هست.و ایا خانم شما نمیدوننن که این کار شدنی نیست؟ باز هم روشن هست که خانم شما میدونن.

    پس چرا همچین خواسته ای دارن؟

    آقای بی بی لطفا به 3-4 ماه پیش برگردین و ببینین که در این مدت همسر شما خواسته ای داشتن که شما قبول نکردین یا قولی دادین و فراموش کردین یا ناخواسته کم توجهی کرده باشین یا حتی در کمک کردن به مادرشون شاید نمیتونن بگن ولی بیشتر از کاری که انجام دادین از شما انتظار دارن یا...

    وقتی همسر شما میگن شما اگر بخوای میتونی انجام بدی منظورشون خونه نیست منظورشون چیزی که در ذهنش هست را میگه.من دقیقا نمیدونم چی میتونه باشه ولی شما با شناختی که از خانمتون دارین میتونین حدس بزنین که مشکل چی هست.

    ما هرساله (خیلی جالبه که اواخر سال هم این اتفاق میفته یه میدان نبرد برامون مهیا میشه
    این هم نقطه جالبی هست شاید ایشون در این ایام خرید خاصی برای عید یا مسافرت خاصی در نظر دارن و دوست دارن که این خرید یا مسافرت از طرف شما پیشنهاد بشه.

    خلاصه که به نظر من خونه بهونه هست برای جلب دقت شما به موضوع اصلی کمی دقت کنین حتما میتونین پیدا کنین.

    حالا میگین اینا از کجا به فکرم رسید؟آخه خودم هم یه اولتیماتیوم تا عید به همسرم دادم خدا به دادش برسه البته اون زرنگه وداره دنبال موضوع اصلی میگرده ببینم کی پیداش میکنه.

    اگه به نظرتون حرفهام غیر کارشناسی بود معذرت میخوام.

  19. 2 کاربر از پست مفید goolnaz تشکرکرده اند .

    goolnaz (جمعه 06 اسفند 89)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 98
    آخرين نوشته: شنبه 05 مهر 93, 01:51
  2. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 اردیبهشت 93, 09:49
  3. میخوام تغییرکنم...
    توسط tamanna139269 در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 44
    آخرين نوشته: شنبه 29 تیر 92, 22:43
  4. آیا تنها راه نجات زندگی ام تغییر خودم است؟ این تغییر یعنی چی؟
    توسط خاموش در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 فروردین 90, 12:55

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:10 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.