سلام
من 27 سالمه از تهران. یک ساله که با همسرم که 30 سالشه ازدواج کردم. حالا هر روز از خودم هزار تا سوال می پرسم...
هر وقت با هم صحبت می کنیم و یا همدیگرو می بینیم در کم تر از 5 دقیقه دعوامون می شه. راستش من نمی دونم مشکل از کی یا چیه!
مشکل به خاطر اینکه هردوتاتون با مهارت های زندگی آشنایی زیادی ندارید
که اصلا نگران نباش
اونقدر توی تالار مقاله و داستان های زندگی به نتیجه رسیده هست که سریع تو هم یاد می گیری
یه چیزهایی هست که منو ناراحت می کنه و باعث می شه از کوره در برم مثلا:
-به من گفته بود فقط روزی یکی دو تا سیگار می کشه، ولی الان حداقل ساعتی یک دونه سیگار می کشه و هر دفعه که سیگار دستش می بینیم یادم می افته که چطور دروغ گفته و خونم به جوش میاد...
وقتی کسی سیگار می کشه
ذهنم مشغول و عصبی هست
یعنی یه جورایی به برای آرامش پیدا کردن این کار می کنه
یکی به پرخوری رو میاره
یکی موسیقی گوش میده
یکی داد و بیداد می کنه
یکی مشروب می خوره
یکی سیگار میکشه
می دونم که برای رفع ناراحتی اینطور به آرامش دست پیدا کردن درست نیست
این شما هستی که الان نقش همسر این اقا رو به عهده داری
پس با مهربانی و یادگرفتن مهارت های زندگی مثل یه همسر نمونه میتونی مایه آرامشش بشی
-وقتی میاد دنبالم یا من در رو براش باز می کنم اصلا توی روی من نگاه نمی کنه و مخصوصا یه جوری روشو بر می گردونه یا خودشو به یه چیزی سرگرم می کنه...
چون میدونه تو از سیگار کشیدنش ناراحتی
این رفتار رو انجام میده
نمی خواد بیش از این ناراحتت کنه
ازت به خاطر اینکه به حرفش عمل نکرده خجالت میکشه
ولی اوت غرور مردونه اش نمیذاره بهت بگه
-هر دو سه روز یکبار انگار تصمیم گرفته باشه دعوا راه بندازه، به یه چیزی گیر می ده و تا گریه منو در نیاره و باهاش قهر نکنم آروم نمی شه، بعدش
میاد منت کشی...
با این جمله ای که نوشتی
معلوم میشه
شوهرت از ابتدا قصد نداره شما رو بیازاره
بلکه می خواد بهت ابراز علاقه کنه
ولی متاسفانه بلد نیست
وقتی شما رو ناراحت میبینه
خیلی بیشتر ناراحت میشه و با خودش همش میگه : من نمی تونم زنم رو خوشحال کنم
و بعدش میاد منت کشی و دفعه های بعد سعی می کنه کمتر بیاد سراغت که نکنه ناراحتت کنه
-برام ولنتاین و تولدها و مناسبت ها گل می خره، توی کار خونه کمکم می کنه، هر جا که لازم باشه می رسونتم، از بیرون غذا می گیره که خسته نشم، مرتب می برتم خونه مامانم اینها [/align]و ... (البته اینها خوبه)
دیدی گفتم دوستت داره
من دارم خط به خط می خونم
همین الان این نوشته ها رو خوندم
پس درست دارم مثبت می بینم، مگه نه
-توی روابط جنسی مثل ماشین اتوماتیک می مونه، هر سه یا چهار روز یکبار خیلی سریع شروع می کنه و خیلی سریع هم تموم می کنه، دیگه براش فرقی نداره خودش تمیز باشه، من تمیز باشم، خسته باشه یا خسته باشم، خونه مرتب باشه، لباس تر و تمیز پوشیده باشم و خوشگل باشم یا شلخته و نامرتب باشم...
اینکه شعله عشقتون روشنه
باز هم مزید بر این میشه هردوتاتون همدیگر رو دوست دارید
منتها ناآگاه هستید
موقع هایی که خیل عشقولانه هستید خواسته هات رو می تونی بهش بگی
و شک نکن اگه با قلق خاص خودش بهش بگی حتما ترتیب اثر میده
فعلا تا همین جا
نمیرسم بقیه اش رو بخونم و جواب بدهم
مطمئنم بقیه دوستان هستند
نگران نباش و یه نکته اون بالا نوشته بودی روزی هزارتا سوال از خودت می پرسی
مشکل اصلی شما همینه
علاقه مندی ها (Bookmarks)