به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 53
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 مرداد 90 [ 10:03]
    تاریخ عضویت
    1389-11-30
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    2,424
    سطح
    29
    Points: 2,424, Level: 29
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    198

    تشکرشده 198 در 76 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مرتب دعوایمان می شود

    سلام
    من 27 سالمه از تهران. یک ساله که با همسرم که 30 سالشه ازدواج کردم. حالا هر روز از خودم هزار تا سوال می پرسم...
    هر وقت با هم صحبت می کنیم و یا همدیگرو می بینیم در کم تر از 5 دقیقه دعوامون می شه. راستش من نمی دونم مشکل از کی یا چیه!
    یه چیزهایی هست که منو ناراحت می کنه و باعث می شه از کوره در برم مثلا:
    -به من گفته بود فقط روزی یکی دو تا سیگار می کشه، ولی الان حداقل ساعتی یک دونه سیگار می کشه و هر دفعه که سیگار دستش می بینیم یادم می افته که چطور دروغ گفته و خونم به جوش میاد...
    -وقتی میاد دنبالم یا من در رو براش باز می کنم اصلا توی روی من نگاه نمی کنه و مخصوصا یه جوری روشو بر می گردونه یا خودشو به یه چیزی سرگرم می کنه...
    -هر دو سه روز یکبار انگار تصمیم گرفته باشه دعوا راه بندازه، به یه چیزی گیر می ده و تا گریه منو در نیاره و باهاش قهر نکنم آروم نمی شه، بعدش میاد منت کشی...
    -برام ولنتاین و تولدها و مناسبت ها گل می خره، توی کار خونه کمکم می کنه، هر جا که لازم باشه می رسونتم، از بیرون غذا می گیره که خسته نشم، مرتب می برتم خونه مامانم اینها [/align]و ... (البته اینها خوبه)
    -توی روابط جنسی مثل ماشین اتوماتیک می مونه، هر سه یا چهار روز یکبار خیلی سریع شروع می کنه و خیلی سریع هم تموم می کنه، دیگه براش فرقی نداره خودش تمیز باشه، من تمیز باشم، خسته باشه یا خسته باشم، خونه مرتب باشه، لباس تر و تمیز پوشیده باشم و خوشگل باشم یا شلخته و نامرتب باشم...
    -اصلا ازام نمی پرسه امروز چه خبر بود، چیکار کردی... ، خودش هم در رابطه با کاراش چیزی نمی گه...
    -مرتب از خانواده ام ایراد می گیره ولی کافیه من در مورد کوچکترین چیزی از خانواده اش صحبت کنم...
    -هیچ وقت شبها تنها خوابش نمی بره و حتی اگر قهر باشیم حتما باید پیش من بخوابه...
    -همین که غذاش تموم بشه از سر غذا بلند می شه و می ره ولی برعکس اش رو نمی پذیره...
    -هیچ گونه تغییری را در دکوراسیون خونه نمی پذیره...
    -وقتی که از سر کار به خونه بر می گرده برنامه تلویزیون رو بدون توجه به اینکه من در حال تماشای اون برنامه هستم عوض می کنه....
    -مرتب می گه من از اینکه تو داد می زنی بدم میاد، ولی فکر کنم حقیقت اینه که از هرگونه اعتراضی که به کارهاش بکنم بدش میاد، البته اغلب با صدای بلند می گم "نکن" یا "بذار سر جاش" یا "دستاتو اونجا نشور" ولی در برخی موارد که خودم رو کنترل کردم و با صدای آروم به کارهاش اعتراض کردم، عکس العمل اش هیچ تفاوتی نکرده...
    خلاصه سرتون رو درد نیارم، با چنین همسری می بایست چه کار کنم؟ خیلی ها میگن همین که فحش نمی ده یا با زن دیگه ای نمی ره و سرش به کار و زندگیشه بی خودی بهانه نگیر ولی با این وجود از زندگیم احساس رضایت نمی کنم...

  2. کاربر روبرو از پست مفید negar_a تشکرکرده است .

    negar_a (سه شنبه 16 فروردین 90)

  3. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!

    سلام
    به تالار همدردی خوش اومدی
    امیدوارم با بهره گیری به نحو احسنت بتونی خیلی زود زندگیت رو عالی کنی
    دوست خوبم
    من می خواهم نظر شخصی ام رو در مورد سخنان شما بگویم
    اون هم از زاویه ای یه خرده زیباتر


    نقل قول نوشته اصلی توسط negarmadani
    سلام
    من 27 سالمه از تهران. یک ساله که با همسرم که 30 سالشه ازدواج کردم. حالا هر روز از خودم هزار تا سوال می پرسم...


    هر وقت با هم صحبت می کنیم و یا همدیگرو می بینیم در کم تر از 5 دقیقه دعوامون می شه. راستش من نمی دونم مشکل از کی یا چیه!


    مشکل به خاطر اینکه هردوتاتون با مهارت های زندگی آشنایی زیادی ندارید
    که اصلا نگران نباش
    اونقدر توی تالار مقاله و داستان های زندگی به نتیجه رسیده هست که سریع تو هم یاد می گیری


    یه چیزهایی هست که منو ناراحت می کنه و باعث می شه از کوره در برم مثلا:
    -به من گفته بود فقط روزی یکی دو تا سیگار می کشه، ولی الان حداقل ساعتی یک دونه سیگار می کشه و هر دفعه که سیگار دستش می بینیم یادم می افته که چطور دروغ گفته و خونم به جوش میاد...

    وقتی کسی سیگار می کشه
    ذهنم مشغول و عصبی هست
    یعنی یه جورایی به برای آرامش پیدا کردن این کار می کنه
    یکی به پرخوری رو میاره
    یکی موسیقی گوش میده
    یکی داد و بیداد می کنه
    یکی مشروب می خوره
    یکی سیگار میکشه
    می دونم که برای رفع ناراحتی اینطور به آرامش دست پیدا کردن درست نیست
    این شما هستی که الان نقش همسر این اقا رو به عهده داری
    پس با مهربانی و یادگرفتن مهارت های زندگی مثل یه همسر نمونه میتونی مایه آرامشش بشی



    -وقتی میاد دنبالم یا من در رو براش باز می کنم اصلا توی روی من نگاه نمی کنه و مخصوصا یه جوری روشو بر می گردونه یا خودشو به یه چیزی سرگرم می کنه...


    چون میدونه تو از سیگار کشیدنش ناراحتی
    این رفتار رو انجام میده
    نمی خواد بیش از این ناراحتت کنه
    ازت به خاطر اینکه به حرفش عمل نکرده خجالت میکشه
    ولی اوت غرور مردونه اش نمیذاره بهت بگه


    -هر دو سه روز یکبار انگار تصمیم گرفته باشه دعوا راه بندازه، به یه چیزی گیر می ده و تا گریه منو در نیاره و باهاش قهر نکنم آروم نمی شه، بعدش میاد منت کشی...

    با این جمله ای که نوشتی
    معلوم میشه
    شوهرت از ابتدا قصد نداره شما رو بیازاره
    بلکه می خواد بهت ابراز علاقه کنه
    ولی متاسفانه بلد نیست
    وقتی شما رو ناراحت میبینه
    خیلی بیشتر ناراحت میشه و با خودش همش میگه : من نمی تونم زنم رو خوشحال کنم
    و بعدش میاد منت کشی و دفعه های بعد سعی می کنه کمتر بیاد سراغت که نکنه ناراحتت کنه



    -برام ولنتاین و تولدها و مناسبت ها گل می خره، توی کار خونه کمکم می کنه، هر جا که لازم باشه می رسونتم، از بیرون غذا می گیره که خسته نشم، مرتب می برتم خونه مامانم اینها [/align]و ... (البته اینها خوبه)



    دیدی گفتم دوستت داره
    من دارم خط به خط می خونم
    همین الان این نوشته ها رو خوندم
    پس درست دارم مثبت می بینم، مگه نه

    -توی روابط جنسی مثل ماشین اتوماتیک می مونه، هر سه یا چهار روز یکبار خیلی سریع شروع می کنه و خیلی سریع هم تموم می کنه، دیگه براش فرقی نداره خودش تمیز باشه، من تمیز باشم، خسته باشه یا خسته باشم، خونه مرتب باشه، لباس تر و تمیز پوشیده باشم و خوشگل باشم یا شلخته و نامرتب باشم...

    اینکه شعله عشقتون روشنه
    باز هم مزید بر این میشه هردوتاتون همدیگر رو دوست دارید
    منتها ناآگاه هستید
    موقع هایی که خیل عشقولانه هستید خواسته هات رو می تونی بهش بگی
    و شک نکن اگه با قلق خاص خودش بهش بگی حتما ترتیب اثر میده



    فعلا تا همین جا
    نمیرسم بقیه اش رو بخونم و جواب بدهم
    مطمئنم بقیه دوستان هستند
    نگران نباش و یه نکته اون بالا نوشته بودی روزی هزارتا سوال از خودت می پرسی
    مشکل اصلی شما همینه


  4. 13 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (شنبه 27 فروردین 90)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 شهریور 99 [ 16:54]
    تاریخ عضویت
    1387-12-29
    نوشته ها
    359
    امتیاز
    14,355
    سطح
    77
    Points: 14,355, Level: 77
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    655

    تشکرشده 679 در 210 پست

    Rep Power
    52
    Array

    RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!

    ورودتون رو به تالار "همدردها" خوش آمد ميگم!
    بعضي از خصوصياتي كه نوشتيد، خيلي براي من آشناست (و شايد براي خيلي از مردهاي ديگه) چون:
    1. مردها (و شايد همه!) دوست ندارند سرشون فرياد زده بشه، بهشون امر و نهي بشه و ... مخصوصا از طرف يه خانم. من كه به شدت از اين كار ناراحت ميشم. البته ممكنه حق با من نباشه ولي اين روش بيان اشتباهه و به احتمال زياد فقط كار رو خرابتر مي كنه و باعث لجبازي ميشه.
    2. تا قبل از ازدواج خانواده ي مرد، مهمترين پايگاه عاطفي اون بودن (هر چند هم بروزش كم بوده باشه). نبايد انتظار داشت كه با چند تا سند و مدرك (!) آقا قبول كنه كه مادر و خواهرش، دشمن شماره يك زندگيش هستند و شب و روز دارن نقشه مي كشن كه پسرشون بدبخت بشه!! (آخه ميشه . . . ؟) بنا براين احترام به خانواده ها از هر دو طرف كاملا واجبه. (حرفهاي خاله زنكي و شرح و بسط توطئه ها رو ميشه گذاشت سرفرصت و براي هر كسي غير از شوهر تعريف كرد!)
    3. رابطه ي جنسي براي مرد و زن تعاريف و كاركردهاي متفاوتي داره كه مي تونيد توي همين تالار مقاله هاي خوبي راجع به اون پيدا كنيد.
    4. شايد حرف زدن از وقايع يوميه براي خانمها دليل نخواد و صرفا يه اتفاقه مثل نفس كشيدن كه بايد انجام بشه. اما به نظر من آقايون (حد اقل من يكي) براي حرف زدن بايد دليلي داشته باشم. وقتي با خودم فكر مي كنم كه چه دليلي داره خانمم بدونه فلان ترانس فلان اتفاق براش افتاده و فلان آقا رفته فلان دستگاه رو درست كنه زده خرابش كرده و . . . دليل مناسبي پيدا نمي كنم، بنابراين (توجه كنيد كه نتيجه ي منطقي است) بنابراين از وقايع روزانه چيزي هم تعريف نمي كنم. (هر چند الان ديدگاهم كاملا عوض شده و حتي آمار پيچ و مهره ها رو هم به خانمم ميدم).
    5. در مورد پافشاري براي عدم تغيير دكوراسيون با آقاتون موافقم. چون من خودم يه بار اومدم رمانتيك بشم، دكوراسيون خونه رو عوض كرديم! حالا شده كار يوميه!!
    7. توصيه ي من اينه كه از خصوصيات "مردانه" ي همسرتون آگاه بشيد و از اون هم بخواهيد كه با خصوصيات "زنانه" شما آشنا بشه تا رفتار همديگه رو به حساب لجبازي و كارهاي عمدي و ... نذاريد.

  6. 15 کاربر از پست مفید mostafun تشکرکرده اند .

    mostafun (شنبه 07 اسفند 89)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 اردیبهشت 92 [ 09:40]
    تاریخ عضویت
    1389-7-21
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    7,206
    سطح
    56
    Points: 7,206, Level: 56
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 144
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,662

    تشکرشده 1,673 در 522 پست

    Rep Power
    85
    Array

    RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!

    درسته بعضی از رفتارهای همسرتون جالب نیست اما قبول داری که خیلی هم خصوصیات خوبی دارن که شاید مردای دیگه ای نداشته باشن پس به این نکات مثبت نگاه کن تا انرژی و امیدتو از دست ندی اما در پی رفع نکات منفی شوهرت باش البته نه با بوجود اوردن تغییر مستقیم در ایشون بلکه با تغییر دادن خودت. به قول بالهای صداقت عزیز اگه قفل عوض شه کلید اونم عوض میشه.
    تاپیک مشاوره برای همه رو حتما بخون.
    در ضمن باید یادمون باشه که هیچ کس کامل نیست .خود ما هم کلی رفتارای اشتباه داریم که قبل از اینکه به اشتباهات بقیه نگاه کنیم باید اونارو درست کنیم.
    نمیشه که خودمونو خوب مطلق بدونیم.
    [align=center]خدايا آن گونه زنده ام بدار كه نشكند دلي از زنده بودنم
    و آن گونه بميران كه كسي به وجد نيايد از نبودنم...
    [/align]

  8. 7 کاربر از پست مفید آفتاب همدرد تشکرکرده اند .

    آفتاب همدرد (چهارشنبه 04 اسفند 89)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 مرداد 90 [ 10:03]
    تاریخ عضویت
    1389-11-30
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    2,424
    سطح
    29
    Points: 2,424, Level: 29
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    198

    تشکرشده 198 در 76 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!

    منون از جواب هایی که دادید. البته برداشت من این بود که دوستان، حرف بقیه رو تایید می کنن یعنی:
    "همین که فحش نمی ده و کتک نمی زنه باید کلاهمو بندازم هوا"
    یه خواهشی دارم، کسی می تونه یه نتیجه گیری کلی از رفتار همسرم بکنه؟
    من رفتارهاش رو به شکل جزئی و موردی توضیح دادم حالا لطفا فرض کنید که کسی از در خونه میاد تو، نگاهت نمی کنه، برات گل خریده، حرف نمی زنه، به کارهای خونه می رسه، تلویزیون نگاه می کنه، ازاش سوال می کنم چه خبر جواب نمی ده، بعد مامانم زنگ می زنه اون گوشی رو جواب می ده، بعد من 5 دقیقه با تلفن صحبت می کنم، همین که تلفن رو زمین گذاشتم می گه مامانت چرا اینجوری گفت چرا اونجوری گفت (مثلا چرا پرسید سره کار چطوره، چرا حال خانواده منو نپرسید، چرا با خواهرت اینها راحت تره و...) بعد من جواب می دم خوب حالا منظوری که نداشت... بعد شام می خوریم و بعد اون می ره کفش هاش رو توی ظرفشویی آشپزخونه می شوره و من یا با آرامش و یا داد می زنم "کفش هاتو تو ظرفشویی نشور" اون می گه سر من داد نزن (حتی اگه آروم گفته باشم) من می گم ببخشید به خدا خیلی سعی می کنم ولی آخه چند دفعه بگم کفشاتو توی ظرفشویی نشور بابا یه وقتی یه مواد غذایی از دست آدم می افته توی ظرفشویی دیگه دلش نمی آد برش داره بندازه تو غذا... بعد خواهرش زنگ می زنه، میگم صدای خواهرت گرفته بود نکنه سرماخورده، می گه صدای خواهرم خیلی هم خوبه اصلا صدای خواهر خاله ات هم اینجوریه... خلاصه دعوامون می شه و من گریه می کنم و می رم توی اتاق و بعد از 5 دقیقه میاد توی اتاق و باهام صحبت می کنه و بهم توجه می کنه و ... بعدش هم دیگه شب شده میریم چراغ ها رو خاموش می کنیم اگر سه روز پیش رابطه جنسی داشته باشیم اون شب هم با هم هستیم (5 دقیقه) بعدش هم لباس می پوشیم و بغلم می کنه و می خوابیم.
    حالا نظر شما چیه؟

  10. 2 کاربر از پست مفید negar_a تشکرکرده اند .

    negar_a (چهارشنبه 04 اسفند 89)

  11. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    151
    Array

    RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!

    بنظر من ایشون فقط باید آموزش ببینن که چه جوری با همسرشون رفتار کنن. همه اینها از بلد نبودنه و نه چیز دیگه ای.
    و البته شما هم همینطور. شما هم باید یه عالمه چیز یاد بگیرید که هم این وضعیت رو بتونید عوض کنید و هم وقتی به یه حالت عادی تبدیل شد، بتونید ثابت و پویا نگهش دارید.

  12. 2 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    دختر مهربون (دوشنبه 16 اسفند 89)

  13. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 شهریور 99 [ 16:54]
    تاریخ عضویت
    1387-12-29
    نوشته ها
    359
    امتیاز
    14,355
    سطح
    77
    Points: 14,355, Level: 77
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    655

    تشکرشده 679 در 210 پست

    Rep Power
    52
    Array

    RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!

    به نظر من كه زندگي خيلي طبيعي دارين. يعني اينجور كه شما نوشتي، ميانگينش خوبه. حالا ممكنه كه فاصله ي قله ها و دره هاش يه خرده زياد باشه.

  14. 7 کاربر از پست مفید mostafun تشکرکرده اند .

    mostafun (دوشنبه 16 اسفند 89)

  15. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 مرداد 90 [ 10:03]
    تاریخ عضویت
    1389-11-30
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    2,424
    سطح
    29
    Points: 2,424, Level: 29
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    198

    تشکرشده 198 در 76 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!

    مرسی دوستان

    واقعا دلگرمم می کنین.
    اگه می شه از رفتارهای درست برام مثال بزنید که بیشتر یاد بگیرم و بدونم وقتی اون میاد خونه چجوری باهاش برخورد کنم.

  16. 6 کاربر از پست مفید negar_a تشکرکرده اند .

    negar_a (پنجشنبه 19 اسفند 89)

  17. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 شهریور 96 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1389-9-06
    نوشته ها
    1,077
    امتیاز
    14,205
    سطح
    77
    Points: 14,205, Level: 77
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,300

    تشکرشده 3,560 در 934 پست

    Rep Power
    121
    Array

    RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!

    سلام خانومی
    به نظر بنده شما مشکل دارید ولی خوشبختانه مشکلاتتون قابل حل هست و با کاهش جساسیت ها و اندکی مهارت خیلی راحت می تونید به یک زندگی ایده آل دست پیدا کنید

  18. 5 کاربر از پست مفید نیلا تشکرکرده اند .

    نیلا (چهارشنبه 18 اسفند 89)

  19. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 تیر 90 [ 14:12]
    تاریخ عضویت
    1389-11-05
    نوشته ها
    349
    امتیاز
    2,831
    سطح
    32
    Points: 2,831, Level: 32
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,381

    تشکرشده 1,389 در 345 پست

    Rep Power
    48
    Array

    RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!

    سلام

    خوش آمدید


    خب نگار عزیز بحث اینکه همسرتان همین که .... نیست باید کلاهتان را بندازید هوا ، نیست.بحث سر اینه که من وقتی داشتم مطالبی را که نوشته اید می خواندم ، حس می کردم دارم یک داستان زندگی کاملا معمولی را می خوانم.یعنی هیچ نکته ی منفی و مثبت بارزی در آن وجود نداشت.نه مشکلاتی که فرمودید واقعا مشکل هستند نه خوبی ها.در حقیقت هیچ کدام خلاف عرف نیستند.خب هر کس ایراداتی دارد و هیچ کس بی ایراد نیست.یکی عادت دارد سیگار بکشد ، یکی عادت دارد هر روز پیاده روی کند و ... که اصولا نباید انتظار داشت با منطق و صحبت تمام این ایرادات برطرف شود.چون آن موقع هر آدم منطقی می شد فرشته.مسلما همسرتان دوست ندارد سیگار بکشد و شما را ناراحت کند و یا کفش هایش را در ظرف شویی بشوید و شما را ناراحت کند ، این ها عادات و فرهنگ همسرتان است و در وجود ایشان ریشه دارد.
    نمی شود و درست نیست که هر ایراد کوچک و بزرگی را که آدم در همسرش می بیند ، سعی کند با اعمال فشار تغییر دهد.همسرتان ماشین که نیست ، فردی است که چه منطقی و چه غیر منطقی حق دارد برای خود عادات و علایق خوب و بدی داشته باشد، مثل همه!

    من نمی خواهم بگویم همین که همسرتان ... نیست باید کلاهتان را بیندازید هوا.بلکه هدفم این است که عرض کنم :

    همسرتان هیچ ارزشی را زیر پا نگذاشته اند و هیچ کاری نکرده اند که مستقیما به بنیان خانواده آسیب وارد کند


    پس به نظرم همسرتان را نه به عنوان یک همسر معشوق و نه به عنوان یک همسر بی مسئولیت بلکه به عنوان یک همسر کاملا عادی با تمام خوبی ها و بدیهایش بپذیرید.

    مثلا وقتی می دانید همسرتان که آمد ، می رود در ظرف شویی کفشش را می شوید ، خب دیگر این عصبانی شدن ندارد که.خیلی راحت بگویید : می شوید که می شوید.برای چه سر هیچ چیز هم هر روز خودتان را اذیت می کنید و هم همسرتان را؟!
    یعنی حالا یک کفش شستن ارزش هر روز ناراحتی شما دو نفر را دارد؟!خیلی راحت یک الکل بردارید بعد کفش شستن همسرتان یک ذره روی سینک بکشید تماما ضد عفونی می شود.این راهکار مناسب تر نیست؟یا وقتی از شما در رابطه با اتفاق های روزمره صحبت نمی کنند ، شما که می توانید صحبت کنید.خودتان صحبت را شروع و برایشان از سیر تا پیاز هر چه را که دوست داشتید تعریف کنید ...

    شما ابتدا سعی کنید از دعواهای روزمره که به جز ناراحت کردن خود و همسرتان سودی ندارد بپرهیزید و در عوض سعی کنید با این گونه راهکار ها کیفیت زندگی خود را بهبود ببخشید.مطمئن باشید خود به خود روابط جنسیتان گرمتر خواهد شد


    همچنین حتما نباید منتظر همسرتان باشید.چرا خودتان برای گرم شدن روابط جنسیتان تلاشی نمی کنید؟!یک روز که همسرتان از سر کار برگشت او را سورپرایز نمایید.از شیوه های نوین و متنوع استفاده کنید.شما شروع کننده باشید.همسرتان را غافلگیر کنید و ابتکار عمل را به دست بگیرید.آقایان بسیار تنوع طلب و عاشق کار های جدید هستند.همسرتان هم از این جمع مستثنی نخواهد بود


    با احترام


  20. 8 کاربر از پست مفید arix تشکرکرده اند .

    arix (پنجشنبه 05 اسفند 89)


 
صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. کمک کنید کامل خودمو عوض کنم و تیپم و رویه ام عوض کنم
    توسط مینای سخن گو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: چهارشنبه 18 شهریور 94, 07:57
  2. دعوای مادر شوهر - چطور با مادر شوهرم کنار بیایم (دخالت های مادر شوهر)
    توسط عسلک در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: جمعه 29 دی 91, 23:48
  3. دعواهای همیشگی وحل نشدنی
    توسط ghamar در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: یکشنبه 21 آبان 91, 00:32
  4. عواملی که موجب پایان یک رابطه می شوند
    توسط keyvan در انجمن سایر مقالات ازدواج
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 10 شهریور 91, 23:56
  5. نامزدم عوض شده !
    توسط melisaa در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: پنجشنبه 19 آبان 90, 13:31

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:32 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.