عشق، در زندگانی و حیات یک زن
مرد اگر نمیخواهد در مرحلهي عشق و محبت خستگی پیدا کند، باید با حسن نیت اهمیت مقامی را که عشق، در زندگانی و حیات یک زن دارد، درک کند.
هیچ چیز احمقانهتر از آن وجود ندارد که مرد از فوق مقام فلسفه و دکترین فکر و اندیشه، زنان را تخطئه نماید. محققاً افکار و اندیشههای یک زن در امورعشقی ممکن است با فکر و اندیشهي او اختلاف داشته باشد، اما ممکن است که همان افکار و اندیشههای زن، محسوستر و متراکمتر، سادهتر و عاقلانهتر از افکار مرد در امورعشقی باشد.
اگر مردی با زن خود اختلاف دارد نباید سعی کند که زن را با دلیل و براهین عقلی مجاب سازد، بلکه باید سعی کند که او را از راه محبت و نوازش و سکون و آرامش و صبر و حوصله ساکت نماید.
مرد نباید فراموش کند که زن خيلی بیشتر از او در قسمت بزرگی از عمر خویش بازيچهي دست اعصاب خويش است.
اگر مرد در موارد اختلاف، امیال و افکار زن را به حساب فکر و هوش ناپسند او بگذارد، در حالیکه ممکن است آن شِکوه و شکایت از جسمی مریض باشد، زندگانی خود را به علت یک امر گذرنده به خطر انداخته و حیات خانوادگی را منهدم ساخته است.
یک شوهر عاقل هیچگاه و هرگز از حرکات و توقعات زن به خشم و غضب درنمیآید. شوهر دانای آزموده مانند یک نفر ملاح در وسط اقیانوس و در بحبوحهي طوفان، بادبانهای کشتی را شل می سازد و انتظار میکشد. امیدوار است و هيچ زمان، طوفان و انقلاب هوا و رگبار و رعد و برق او را مانع نمیشود که باز هم دریا را دوست نداشته باشد.
برگرفته از كتاب:
موروآ، آندره؛ هنر خوب زندگي كردن؛ برگردان بيدار؛ چاپ نخست؛ تهران: انتشارات جامي 1387.
علاقه مندی ها (Bookmarks)