دوست عزیز ورودتون رو به تالار همدردی خوش آمد میگم:72:
برادر عزیز به این سرعت حرف از طلاق نزنید و فکرش رو هم فعلا نکنید چون باعث میشه به کل این قضایا فقط با دید منفی نگاه کنید و دنبال راه حل نباشید! پس فعلا آرام باشدو سعی کنید خودتون رو کنترل کنید تا بهتر بتونید فکر کنید و راه حال پیدا کنید در ضمن باید مراقب فرزند نازنین تون هم باشید
اینکه همسرتون دلیل کارشو بهتون گفته خوبه
البته سوء تفاهم نشه اصلا قصد ندارم کارشون رو تایید کنم
اما خوبیش به اینه که شما هم متوجه یه سری رفتارها یا کوتاهی هایی در وجود خودتون شدید که طبق گفته خودتون زیاد اهمیت ند اشته و فکر نمیکردید باعث چنین کاری از سوی همسرت بشه.
پس باید در مرحله بعد به فکر بهبود روابط تون باشید و کوتاهی هاتون رو جبران کنید.
نباید زود به طلاق فکر کنید. اول باید هر چند خیلی سخته اما سعی کنید با آرامش و منطقی در این مورد با همسرتون صحبت کنید و البته بهش بگید که قبول دارید شما هم یه جاهایی مقصرید و اشتباه کردید اما حق تون این نبوده که با شما چنین کار یکنه خصوصا که فقط شما دوتا نیستید و پای یه بچه معصوم و بیگناه وسطه.
نوع رفتار شما الان خیلی مهمه ! اگه خیلی تند و با خشونت باهاش برخورد کنید ممکنه نه تنها از کارش پشیمان نشه یلکه از سر لجبازی بدتر هم بشه! در عین حال نباید خیلی هم خونسر و بیخیال باشید که باز هم فکر کنه شما بهش بی توجه هستید.
حالا که به اشتباهش پی برده و پشیمان هم هست بهش فرصت بدید تا جبران کنه .
خودتون هم باید رفتارتون رو عوض کنید و بیشتر بهش نزدیک بشید و هرجا که فکر میکنید قبلا کم گذاشتید حالا جبران کنید تا باور کنه عمدا بهش بی توجه نبودید بلکه روش درست ابراز محبت رو شاید بلد نبودید.
در ضمن بهتره تا مجبور نشدید به کسی هم چیزی در این مورد نگید فعلا
میشه بگید مستقیما چطوری باهاش برخورد کردید؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)