انتخاب غیر عادی

[گلوریا]

سلام به همه ی اعضای تالار همدردی .خوشحالم که جایی رو پیدا کردم که میتونم فارغ از خیلی دغدغه ها مشکلم رو بیان کنم و از شما دوستان آگاه کمک بخوام.
می خواستم بدونم آیا این کار درستیه یا نه که فرد برای انتخاب همسرش تاکید زیادی روی یک نژاد یا قومیت داشته باشه ؟
دلیل این که این قدر کلی سوال میکنم اینه که میترسم اگه وارد جزئیات بشم منو یک آدم احمق یا رویایی فرض کنید.

اما برای این که این پست حذف نشه اون رو جزئی میگم.
به نظر من هر فردی کمی به خاطر وراثت وبیشتر به خاطر محیط و شرایطی که توش زندگی کرده تا مرحله ی انتخاب همسر شخصیتش به طریقی شکل گرفته. و خب بهترین شیوه ی انتخاب همسر اونه که خود فرد اشراف زیادی رو شخصیت خودش داشته باشه.
ومن تو کنکاش شخصیت خودم و علاقه مندیم یرای انتخاب همسر به این پی بردم که ترجیحا میخوام که همسرم دین دومش اسلام باشه و قبل از اون هم کلیمی بوده باشه. یعنی فکر میکنم مناسب ترین حالت برای من این باشه
برای این تصمیمم دلایلی دارم که شاید از دید خودم منطقی باشه و خب بیشترش هم به پیشینه و زندگیم برمیگرده و شرحش طولانیه.
من شک دارم تو درستی این تصمیم و این که من هم چنین موردی نداشتم اما رویایی هم نیستم اما معتقد به یکسری قوانینم که میدونم اگه بر طبق اونا باشیم شرایط به سمت مورد نظر پیش میره.
لطفا منو راهنمایی کنید.

[arix]

سلام

به انجمن خوش امدید
راحت حرفتان را بزنید.اعضای اینجا کسی را رویایی فرض نمی کنند.همچنین همین که لطف کردین و انجمن ما را انتخاب کردید ما بر دیده ی منت می گذاریم .پس به هیچ وجه پستتان را حذف نمی کنیم.

من تا حدودی متوجه قضیه شدم.ولی اگر کمی بیشتر شرح می دادید بهتر بود.به هر صورت هر کس برای خودش مشخصات همسر اینده ی خود را شخصا ترسیم می کند.در یک تاپیک در همین انجمن میان اعضا بحث شد که دوست دارند همسر اینده شان چه ویژگی هایی داشته باشد.هر کس یک پاسخ متفاوت داد!
همین ثابت می کند که این شرایط خیلی شخصی و ویژه ی هر فرد است.خب شما هم اگر تصور می کنید این طور خوشبخت می شوید چه اشکالی دارد.اعتماد به نفس داشته باشید و با همین شرایط همسر خود را جستجو کنید


موفق باشید

[sisili]

سلام
شما خودتون هم اسم این پست رو گذاشتید انتخاب غیر عادی. چرا؟؟؟
ما همین جوری که نمی تونیم حرفی بزنیم. باید دلایل از دید خودتون منطقیتون و بدونیم.
اما من این و میدونم که همیشه الویت ما دین اسلام هست. حتی سراغ دارم مردانی و که از ادیان دیگه به اسلام گرویدن تا با خانم مسلمان ازدواج کنن.
بیشتر توضیح بدید لطفا. کسی اینجا شما رو احمق فرض نمی کنه.
موفق باشید

[آفتاب همدرد]

شما خودتونم اسلام دین دومتون بوده؟
به نظر من ایرادی نداره اما فکر نمیکنید با گذاشتن این شرایط کیسهای شما خیلی محدود بشن؟
فکر نمیکنید گذاشتن این شرطها و همون کم بودن تعداد اشخاص، باعث بشه از شرایط دیگه ای که خیلی هم مهمترن واسه یه زندگی مشترک چشم پوشی کنید؟
بهتر نیست شرایط مهمتری رو مد نظر قرار بدید و این شرطتون رو با اولویت کمتری دخالت بدین؟اینطوری انتخابتون درست تر خواهد بود. خودتون چی فکر میکنید؟ درست نمیگم؟

[هستی]

سلام گلوریا جان و به تالار همدردی خوش آمدی

عزیزم شما خانم هستید یا آقا؟ چند سالتون هست؟

این دو سوال رو از این بابت پرسیدم که لااقل در عرف و جامعه ما بسیار بسیار روی نوع انتخاب تاثیر دارند مخصوصا جنسیت و سن هم طمان شما رو محدود می کنه.
اگر آقا هستید، می توانید بیشتر تلاش کنید تا مورد مد نظرتان را بیابید ولی اگر دختر باشید کار برایتان مشکل است و ممکن است از طرف آقایان هم فریب داده شوید! (یعنی به دروغ بگویند که معیار شما را دارند. چراکه امکان همسریابی بواسطه خانواده و اقوام و ... از شما سلب خواهد شد.)
اگر خانم هستید، اکیدا به شما توصیه می کنم که خواستگارانتان را بدلیل این مورد رد نکنید و روی ابعاد شخصیتی آنها تحقیق کنید، شاید شرایط شما را داشته باشند.

مطلب بعدی که به ذهنم می رسد؛
درست است که دین، مخصوصا دینی که با کنکاش و مطالعه روی آن انتخاب شده باشد و شناسنامه ای نباشد، نوع نگرش، بینش و ارزشهای شخص را تعیین می کند و فاکتور بسیار مهم و حیاتی در ازدواج هست، اما همه چیز نیست و در ازدواج باید به موارد دیگر هم توجه شود. مثل:
- شخصیت (درون گرایی یا بیرون گرایی، میزان اجتماعی بودن، میزان احساسات، کنترل گری و ...)
- تحصیلات
- طبقه اجتماعی
- خانواده ها
-ظاهر
همگی موارد فوق در همسرگزینی نقش دارند و اگر از اینها غفلت نمود و صرفا به یک فاکتور پرداخت، شاید کار درست یا بعبارتی موفقیت آمیز نباشد.

[گلوریا]

واقعا ممنونم از نوع برخوردتون دوستان همدردی .
عذر میخوام که دیر جواب میدم چون برای من تنها شب مقدوره که بیام.
من دختر هستم و مسلمان از ابتدای تولد.با این وجود این ترجیح دینی و قومی برام بسیار مهمه به هر شکل که نگاه میکنم نمیتونم خودم رو راضی به ازدواج با دیگر اقوام ببینم. چرا؟
چون تو تحلیل و شناخت خودم با افراد این قوم سنخیت بیشتری میبینم تا دیگران.
من هرگز یهودی نبوده و نیستم اما شناخت زیادی نه تنها از بعد اعتقادی یا سیاسی بلکه از بعد
فرهنگی و روان شناختی دارم.
البته
تمام افراد این قوم مطمئنا گزینه ی مناسبی یرای ازدواج نیستن. وخب من در معیارهام شاخصه های مهم دیگه ای رو هم لحاظ کردم امانفس داشتن اون خون و زندگی کردن فرد مورد نظرم تو اون قوم وشناخت اونا و درک روح جامعه شان برام مهمه
وگفتم چیز دیگه ای که برام مهمه اینه که قبل از آشنایی بامن به اسلام روی آورده باشه نه به خاطر من بلکه به خاطر
خاطر تمامیت دین اسلام و دلایل عقلانی دیگه.
بسیار ممنون میشم اگه پاسخ بدین.

[ashnayedirooz]

خب خانم گلوریا به این سوال شما از دو دید می شه نگاه کرد. نوع اول این که به این نحوه انتخاب شما بپردازیم و نوع دوم این که به شخصیت شما و این که چی باعث شده چنین مساله ای در ذهنتون شکل بگیره بپردازیم.

سوال:
1. شناختی که از قوم و نژاد یهود دارید چگونه به دست آمده است؟
2. چه چیزی در این قوم شما را جذب کرده است و چرا آن را در انتخاب همسر دخیل کرده اید؟
3. شما در کجا ساکنید؟ آیا محله ای کلیمی نشین در نزدیکی شما هست یا اقوامی کلیمی دارید؟
4.شما چند سال دارید و آیا تا کنون خواستگارانی داشته اید ؟ به ازدواج از نوع سنتی معتقدید یا می خواهید با رابطه پیدا کردن همسر خود را پیدا کنید؟

[گلوریا]

ببینید من شناختم روبر اساس دیده های غیر مستقیم،شنیده ها بعضی کتاب های مستند که من به فراخور رشته ام کم وبیش سر و کار داشتم.البته ما یک پزشکی میرفتیم از بچگی پدرم تا من که به او مراجعه میکردیم و صمیمی بودیم ومن تازه همین چند وقت پیش بود فهمیدم کلیمی بودن.
از وقتی خودم رو شناختم یک حس خاصی نسبت به اونها داشتم. ببینید من عاشق همه شان نشدم من تنها میگم با ناخود آگاه جمعی شون احساس سنخیت میکنم. که جواب سوال دومتون هم همینه که من به خاطرش بهشون علاقه دارم . والبته برخی افرادن که در خود این قوم که معنیش رو خیلی خوب فهمیدن.
باید از تاریخ و فرهنگشون بدونید میترسم بگم اما حق مطلب ادا نشه و میترسم به ایده آلی بودن رویایی بودن متهم شم، اما برای این که منظورم رو بفهمید میگم مثلا توهین وتحقیر همیشگی نژاد و خونشون ونسبشون-و استضعافشون توسط برخی اقوام دیگه- آوارگی وهجرت به خاطر استضعاف فکری چشم به راه بودن منجی(در اسلام هم هست )-دیدن دسیسه ها و توطئه های رنگارنگ از خود قومشون و به همین دلیل آشنا بودن انواع روش های توطئه و فریب و...که باعث شده پیروان حقیقی ویژگی های بد رو از خوشون به شدت سلب کرده والبته به دلیل بدنامی بدهای قومشان به آتیش اونا سوخته ان. والبته به خاطر تحقیر و توهین همیشگی به به شدت سعی کردن فرهنگشون رو حفظ و ارتقا بدن وروح سرکوب شده شون رو آروم کنن ودر حالی که به خاطر آنچه که برسرشون اومده میتونستن مانند دیگر افراد قومشون متجاوز و طغیان گر باشن در حال داشتن حس خشم فرو خورده این حس رو در نفی هرچه بده خرج کنن.........
وخلاصه ویژگی هایی که دیگه این جا مجالش نیست و حوصله میخواد و من با تمام اینها سنخیت دارم و میفهممشون.

3.ماتو مرکز تهران ساکنیم. محله در نزدیکی ما که نه نیست .واقوام کلیمی!!! هم خیر نداریم همه از دم مسلمون شیعه اثنی عشرییم.
4. من 21 سالمه و خواستگارام هم از نوعی نبودن که من پیداشون کنم یا باهشون دوست بوده باشم.
البته که میخوام قبل از ازدواج همسرم رو خودم بشناسم اما میخوام مثل دوستی های که الان رایجه نباشه و شروعش هم با دریک نگاه و تو خیابون و.... نباشه.


حالا امیدوارم حرفام روشنتر باشه و بازم منتظر راهنمایی و کمک های خوبتونم.

[ashnayedirooz]

نوع نگاهتون به اقوام کلیمی جالبه من خیلی سعی می کنم در مورد کلیمی ها منصفانه قضاوت کنم و تندروی نکنم(گرچه برام خیلی سخته!) نوع نگاه شما به این مساله یه چیز شخصیه و من حق دخالت در اون را ندارم به هر حال شما که مطالعاتی در این زمینه داشتید بد نیست نگاهی هم به سوره بقره و آل عمران و تفسیر اون از روی المیزان داشته باشید. بگذریم!
چیزی که از نوشته شما می تونم برداشت کنم:

به همین دلیل آشنا بودن انواع روش های توطئه و فریب و...که باعث شده پیروان حقیقی ویژگی های بد رو از خوشون به شدت سلب کرده

به شدت سعی کردن فرهنگشون رو حفظ و ارتقا بدن

برداشت من اینه که شما به دنبال فردی خودساخته، منظم و دارای رفتار و کرداری با پرستیژ که نه به خاطر محیط بلکه به خاطر فکر و خودسازی به خوبی ها گرایش پیدا کرده است می باشید درست است ؟
برای این که دوستانی که اینجا تجربیاتی دارند بتوانند کمک بیشتری بکنند باید اطلاعات خیلی بیشتری بدهید.
1. ناخودآگاه جمعی ای که از آن صحبت می کنید را چه جوری توصیف می کنید؟
2. آیا خانواده شما خانواده ای مذهبی می باشند؟
3. از نظر مالی وضعیت خانواده تان در چه حدی می باشد؟
4. آیا تا کنون به خاطر نوع فکرتان مورد تحقیر قرار گرفته اید؟
5. آیا برای نظم و انظباط در زندگی نقش خاصی قائلید؟
6. آیا خودتان را فردی با پرستیژ خاص توصیف می کنید؟ نوع زندگی انگلیسی با آداب و قوانین خاص شما را جذب می کند یا نوع زندگی آمریکایی با بی قیدی خاص خودش ؟

چقدر مساله عدم پذیرش از طرف خانواده همسر براتون حل شده است ؟ همون طور که حتما می دونید همونجور که در اسلام ازدواج یک زن مسلمان با یک غیرمسلمان حرام است در یهود نیز ازدواج با غیر یهود پذیرفته نیست( البته برای امور غیر شرعی و برای جاسوسی حلالش کرده اند! ) بنابراین پسری که مسلمان شده است از طرف خانواده اش طرد شده است و همسر مسلمان او نیز مورد نفرت خانواده داماد است برای این که مورد نفرت باشید آماده اید؟

من تا حد کمی بر روی یهودشناسی کار کرده ام و با ویژگی هاشون آشنایی نسبی دارم جدا از نظر شخصی من نسبت به تصمیم شما پاسخ به سوالاتی از قبیل سوالاتی که در بالا نوشتم می تونه کمکی باشه برای این که معیارهای انتخاب شما بهتر مشخص شود و در نتیجه دوستان صاحب تجربه بهتر شما را راهنمائی کنند

[گلوریا]

مطمئن باشید قبل از کتابای دیگه من به قرآن کریم رجوع کردم مثل سوره آل عمران که چند آیه به افراد معتدل این قوم اشاره کرده و اسراء و...بسیاری آیات که من بدیهاشان راهم خوانده ومیبینم.

1.ناخود آگاه جمعی تعریفش این عنوان رو من خلق نکردم تعریفش از دانشنامه :ناخودآگاه جمعی از غرایز و اشکال موروثی ادراک یا اندریافت تشکیل می‌شود که هرگز فرد به آنها آگاهی نداشته و در طول زندگی او به دست نیامده‌اند، بلکه وجه مشخص گروه کامل از افراد - خانواده ,ملت و یا همهٔ نوع بشر - می‌باشد.و منظور من هم همینه و همین طور خود آگاه جمعیشون که با خود آگاه شخصی من سنخیت دارن.
2. خانواده ی ما تقریبا مذهبی با 2 نو ع دیدگاه متفاوت مذهبی هست
3. از نظر مالی متوسط هستیم.
4. باتوجه به حرفهای قبلیم بله بسیار تحقیر هم شدم همه جوره. جهان بینیم نوع فکر فکر شخصیت و....
5.بله نظم رو دوست دارم.وانضباط . در شیوه ی زندگی به این که طور خاصی زندگی کنم علاقه مندم.
6. من معتقدم اگر زندگی آمریکایی هم در عین بی نظمی یک جور نظم خاص داشته باشه قابل قبوله
اطرافیانم و خودم نه به خاطر تفاخر خودم رو فردی با پرستیژ خاص توصیف میکنیم. اون هم به خاطر زندگی واحوالاتی که بر من گذشته.


من به این مسئله عدم پذیرش از خانواده همسر خیلی فکر کردم و از تبعات سختش هست اما به قیمت زندگی با کسی که هم کفو باشد می ارزه .رضایت بخش نیست اما به خاطر هدف بارزشتر ناچارم بپذیرم.

برداشت من اینه که شما به دنبال فردی خودساخته، منظم و دارای رفتار و کرداری با پرستیژ که نه به خاطر محیط بلکه به خاطر فکر و خودسازی به خوبی ها گرایش پیدا کرده است می باشید درست است ؟
بر داشت شما درسته.

امیدوارم منظورم رو بهتر فهمیده باشید و کمکم کنید.