به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10

موضوع: +من ساکتم

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 87 [ 14:31]
    تاریخ عضویت
    1387-1-28
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    3,603
    سطح
    37
    Points: 3,603, Level: 37
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    +من ساکتم

    سلام خسته نباشید
    من 4ماه عقد کرده هستم ما باهم مشکلی نداریم اما اصولا حرفی هم برای گفتن با هم نداریم هفته ای دوبار همدیگر را می بینیم اما به غیر آن حتی تماس تلفنی هم نداریم من نگرانم که این سکوتها که غالبا از سمت من است به مرور مشکل ایجاد کنه
    اگر راهنمایی کنید ممنون میشم

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 تیر 89 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1387-1-14
    نوشته ها
    140
    امتیاز
    4,643
    سطح
    43
    Points: 4,643, Level: 43
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 107
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 12 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من ساکتم

    دلآرام جان سلام
    بنظر من گوشی تلفن را همین الان بردار و به همسرت زنگ بزن. از اینکه روز را چگونه گذراندی کمی حرف بزن.
    به همین راحتی
    اینکار را لااقل یک روز در میان انجام بده.

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 اردیبهشت 87 [ 10:06]
    تاریخ عضویت
    1387-1-20
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    3,618
    سطح
    37
    Points: 3,618, Level: 37
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من ساکتم

    دلارام جان سلام
    قابل توجهت عزیزم مردها اصولاً از خانم های شلوغ بیشتر خوششون میاد شما هم مطمئن باش ساکت نیستی . چون هنوز باهاش راحت نیستی اینجورییه . و همش هم مقصر شما نیستید خودش هم باید شور حال داشته باشه .البته الان هم کار سختی نیست. همین حالازنگ بزن بهش بگو دلم خیلی برات تنگ شده . حوصله ام سر رفته کاش با هم بریم . من نباید بگم خودت باید پیشنهاد بدی .برین سینما .پارک.و بگو دوست دارم با یکی حرف بزنم . از موضوع های مختلف صحبت کن خواستی هم می تونی از احساس هایی که بهش نداری هم الکی حرف بزنی و خوشحالش کنی .کاری نداره عزیزم...
    موفق باشی
    آنگاه که:
    ضربه های تیشه ی زندگی را به ریشه های آرزویت حس می کنی
    به خاطر بیاور که زیبایی شهاب ها از شکستن قلب ستارگان است.

  4. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 شهریور 88 [ 09:47]
    تاریخ عضویت
    1386-12-12
    نوشته ها
    350
    امتیاز
    6,773
    سطح
    54
    Points: 6,773, Level: 54
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 177
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    218

    تشکرشده 222 در 118 پست

    Rep Power
    52
    Array

    RE: من ساکتم

    سلام
    من نظرم برعکس شیدا است
    مردها چون همیشه در جاهای شلوغی هستند دوست دارن زمانی که به منزل میرسن ارامش داشته باشن
    نه اینکه هیچی رد و بدل نشه نه
    انشاله وقتی وارد زندگی تان شدید حرف هم برای گفتن بیشتر پیدا میکنید
    راستی خود اون اقا هم مگر ساکت و ارام نیستند؟
    شاید خجالتی هست؟
    کم کم درست میشود
    به امید خدا

  5. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 15 مرداد 90 [ 12:35]
    تاریخ عضویت
    1386-10-26
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    4,307
    سطح
    41
    Points: 4,307, Level: 41
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 60 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من ساکتم

    سلام
    من هم بگم روزي كه عقد كردم دل به همسر سپردم و هر روز به او زنگ مي‌زدم من مرد هستم و غرور مردانگي را شكستم و به او زنگ مي‌زدم ولي او به دلايلي مرا رد مي‌كرد من دوران نامزدي را دوست ندارم و براي من بسيار ملالت آور بود به نظرم كار مادرش است و او را هر روز نفرين مي‌كنم و در روز قيامت از او شكايت مي‌كنم
    البته موضوع بالا ربطي به شما ندارد ولي اكنون كه وارد زندگي شديم گفت من كه از همان اول نمي‌توانستم با تو گرم بگيرم ولي اين گفته او بسيار ناپسند است چون او نخواست با من راه بيايد و مي‌خواست با خانواده محترمش باشد الان هم با آنها هماهنگي مي‌كند و من از كارهاي او بي خبر است به نظر من شما بايد طوري زندگي كنيد كه نه از اين طرف بوم بيافتيد نه از آن طرف ميانه روي را پيشه كنيد.
    من حق دارم و زنم هر چه خواست برايش فراهم كردم
    در اين روزگار هر چقدر سنگينتر كار كنيم كارهاي خوب كمتر و با منت انجام دهيد بهتر مي‌توانيد زندگي كنيد زندگي زناشويي فارغ از اينهاست كه متاسفانه زن من نفهميد
    بدانيد كه دوران نامزدي بر كل زندگي اثر مي‌گذارد پس درست و با محبت رفتار كنيد.
    برادرتان وم

  6. کاربر روبرو از پست مفید wem تشکرکرده است .

    wem (پنجشنبه 29 فروردین 87)

  7. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 اردیبهشت 87 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1387-1-28
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    3,583
    سطح
    37
    Points: 3,583, Level: 37
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: من ساکتم

    عزیزم به نظر من راجع به همین سکوت با او گفتگو کن.بهش بگو از سکوت خوشت میاد؟چرا همیشه ساکتی؟نکنه همیشه اینطوری بمونی؟
    بهتره که از همین الان مشکلت را حل کنی.هیچوقت فکر نکن با رفتن زیر یک سقف اوضاع خوب میشه.

  8. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 09 مهر 89 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1386-11-13
    نوشته ها
    952
    امتیاز
    20,283
    سطح
    89
    Points: 20,283, Level: 89
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,946

    تشکرشده 1,965 در 675 پست

    Rep Power
    112
    Array

    RE: من ساکتم

    سلام
    دلارام خانم خوش آمدي


    سكوتتتتت ، سكوت و سكوت
    بله سكوت خوبه خيلي هم خوبه اما سكوت در جايي خوب و پسنديده است كه بتونه مشكلي از ما رو حل كنه .
    اما وقتي اين سكوت به خودي خود شما رو نگران كرده از اينكه مبادا اون رابطه صميمي كه بايد بين زن و شوهر به وجود بياد براي شما ايجاد نشه پس چه خوبه كه خودمون راهي رو براي شكستن سكوت و رخنه در اعماق قلب و روح شريك زندگيمون پيدا كنيم .
    به نظر نمياد حرف زدن به خودي اينقدر مشكل باشه كه نتونيم از پس اون بر بياييم به عقيده من مشكل شما اينه كه زماني كه نزد شريك زندگيتون هستيد دچار فشار و استرس هستيد و نمي دونيد بايد در چه موردي صحبت كنيد .
    كه خود اين موضوع نشون ميده شما آنچنان كه بايد و شايد از اخلاق و روحيات نامزدتون آشنايي نداريد .
    اما ما اين انتظار رو نداريم كه شما هم اكنون شناخت صد در صدي از رفتارو اخلاق ايشون داشته باشيد بلكه شما بايد سعي كنيد خودتون رو هر چه بيشتر به ايشون نزديك كنيد .

    اما مهمترين مشكل هر دوي شما اينه كه نمي دونيد چطوري بايد سر صحبت رو باز كنيد و در چه موردي صحبت كنيد . من در اینجا نمونه‏‌‎هائی از سؤالهای باز (سؤالهایی که سر صحبت را باز می‌‎کنند) ‏آوردم که کمک می‌‎کنه تا عادت خوب مکالمه صمیمی را در خود مون بنا و تقویت کنیم‎:
    ‎ ‎

    ‎ ‎1- ‎سرگرمی عمده ات‏‎ (hobby ) ‎چیست؟‎
    ‎ ‎2- ‎بهترین مسافرتی که تابحال رفته‏‌‎ای، کدام بوده؟ چرا؟‎
    ‎ ‎3- ‎از چه مواقع از زندگی مشترکمان، بیشترین رضایت را داری؟‎
    ‎ ‎4- ‎بهترین تعریفی که من می‌‎توانم از تو بکنم چیست؟‎
    ‎ ‎5- ‎کدام سرود/ ترانه را از همه بیشتر دوست داری؟ چرا؟‏‎
    ‎ ‎6- ‎کدام سوره از قران را از همه بیشتر دوست داری؟ چرا؟‏‎
    ‎ ‎7- ‎اگر می‌‎توانستی از خدا یک سؤال بکنی، آن سؤال چه می‌‎بود؟‎
    ‎ ‎8- ‎دوست داری کدامیک از مراسم سال نو را امسال انجام دهی؟‎
    ‎ ‎9- ‎قهرمان رویائی تو (الگوی تو) کیست؟‎
    ‎ ‎10- ‎چه چیزی تو را واقعاً عصبانی می‌‎کند؟‎
    ‎ ‎11- ‎چه چیز(هائی) در ماههای اخیر تو را عصبانی کرده؟‏‎
    ‎ ‎12- ‎آیا از مقدار وقتی که با تو می‌‎گذرانم راضی هستی؟‎
    ‎ ‎13- ‎چه چیزی بیش از همه زندگی تو را خوش می‌‎کند؟‎
    ‎ ‎14- ‎دوست داری چه چیزی را در زندگیمان تغییر دهیم؟‎
    ‎ ‎15- ‎دو خاطره خوش را که با هم داشته‌‎ایم تعریف کن‏‎.
    ‎ ‎16- ‎فکر می‌‎کنی چه هدیه‌‎ای بیشتر از همه محبتم را به تو نشان می‌‎دهد؟‎
    ‎ ‎17- ‎آیا کارهای روزمره تو مناسب شخصیتت هستند؟ آیا فکر می‌‎کنی که بهتر است تغییری در آنها ایجاد ‏شود؟‎
    ‎ ‎18- ‎چه عطای روحانی از خدا داری؟ چطور می‌‎توانی آنرا رشد بدهی؟ از من کاری ساخته است؟‏‎
    ‎ ‎19- ‎شهادت ایمانت را برایم یکبار دیگر تعریف کن‏‎.
    ‎ ‎20- ‎دوست داری با کدامیک از شخصیت‌‎های کتاب شاهنامه ملاقات می‌‎کردی؟ از او چه ‏می‌‎پرسیدی؟‎
    ‎ ‎21- ‎رابطه بین پدر و مادرت چگونه بود؟‏‎
    ‎ ‎22- ‎آیا من محبتم را به اندازه کافی به تو ابراز می‌‎کنم؟ (دوست داری بیشتر چه مواقعی بگویم دوستت ‏دارم‎).
    ‎ ‎23- ‎چقدر برایت اهمیت دارد که محبوب دیگران باشی‎.
    ‎ ‎24- ‎فکر می‌‎کنی من زیاد از تو انتقاد می‌‎کنم؟ در این مورد چه باید بکنم؟‏‎
    ‎ ‎25- ‎آخرین باری که گریه کردی کی بود؟ چرا؟‏‎
    ‎ ‎26- ‎چه عملی از طرف من، عشقم را به تو به بهترین شکل بازگو می‌‎کند؟‎
    ‎ ‎27- ‎در وقتهایی که با خدا خلوت می‌‎کنی، چه برکتهایی می‌‎گیری؟‎
    ‎ ‎28- ‎به نظر تو منظور از اینکه‎ "‎از جانب خدا برای کاری خوانده شدن‏" ‎چیست؟‎
    ‎ ‎29- ‎آیا تابحال من با سکوتم تو را آزار داده‏‌‎ام؟ چه احساسی داشته‏‌‎ای؟‎
    ‎ ‎30- ‎وقتی با هم بحث می‌‎کنیم، آیا آنطور که باید به حرفهای تو گوش می‌‎دهم؟ یا فکر ‏می‌‎کنی که فقط منتظر پایان حرفهایت هستم تا نظر خودم را بیان کنم؟‏‎
    ‎ ‎31- ‎چه نظری برای اینکه بیشتر با هم خوش باشیم داری؟ پیشنهاداتت چیست؟‎
    ‎ ‎32- ‎چطور می‌‎توانم دوست بهتری برایت باشم؟‏‎
    ‎ ‎33- ‎عکس العمل من زمانی که تو در کاری ناموفق هستی چطور باید باشد؟‏‎
    ‎ ‎34- ‎صبحها با چه انگیزه‌‎ای از خواب بیدار می‌‎شوی؟‎
    ‎ ‎35- ‎در چه زمینه‌‎هایی احساس ناامنی می‌‎کنی؟ من چه کمکی می‌‎توانم بکنم؟‎
    ‎ ‎36- ‎تابحال شده که به خدا یا کتاب مقدس شک کنی؟ این شک چه اثری روی تو می‌‎گذارد؟‎
    ‎ ‎37- ‎به نظر تو ما چه مشکلاتی را از زندگی قبل از ازدواجمان به زندگی زناشویی منتقل کرده‏‌‎ایم؟ آیا ‏برای حل آنها به یک مشاور حرفه‏‌‎ای نیاز داریم یا خودمان از عهده‏‌‎اش بر ‏می‌‎آئیم؟‎
    ‎ ‎38- ‎چه چیزهایی مانع می‌‎شود که زن و شوهر دوستان صمیمی باشند؟‏‎
    ‎ ‎39- ‎آیا به من اعتماد داری؟ اگر نه چرا؟ برای جلب اعتمادت چکار باید بکنم ( نکنم)؟‎
    ‎ ‎40- ‎چطور می‌‎توانیم کیفیت روابط خانوادگی را بالا ببریم؟‎
    ‎ ‎41- ‎چکار کنیم که بچه‏‌‎هایمان در ایمان رشد کنند؟‏‎
    ‎ ‎42- ‎آیا تابحال قلب تو را شکسته‏‌‎ام؟ کی؟ چه باید می‌‎کردم/ می‌‎گفتم که دل تو ‏نمی‌‎شکست؟ حالا چطور می‌‎توانم آنرا جبران کنم؟‎

  9. 3 کاربر از پست مفید erfan25 تشکرکرده اند .

    erfan25 (دوشنبه 02 اردیبهشت 87)

  10. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 07 مرداد 91 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1386-12-12
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    4,460
    سطح
    42
    Points: 4,460, Level: 42
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 90
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    66

    تشکرشده 70 در 43 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من ساکتم

    سلام به دلارام عزیزم:
    من هم کاملا با عرفان عزیز موافقم...بهنظر من تو از این میترسی حرفی یا کلامی رو مطرح کنی که برای اون جالب نباشه و یک جورائی راه کم حرفی رو پیش گرفتی.... من هم خودم خیلی دختر محافظه کاری هستم و گاهی اوقات این موضوع که میخوام برای کسی عزیز و قابل تحسین باشم باعث میشه بیش از اندازه سکوت کنم و حرفی برای گفتن نداشته باشم اما خوب به نظر من حالا که شما دو نفر ازدواج کردین پس بی رودربایستی از چیزائی که برای خودت جالب و قشنگ و یا حتی برعکس هست بی پروا سخن بگو...راحت باش که الان یک نفر هست که از تو به این راحتیها نخواهد رنجید .... :)

  11. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 87 [ 14:31]
    تاریخ عضویت
    1387-1-28
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    3,603
    سطح
    37
    Points: 3,603, Level: 37
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من ساکتم

    از لطفتون ممنون
    راهنماييتون خوب بود اما من صريح نيستم برعكس همسرم كه خجالتي نيست هر چي به فكرش ميرسه ميگه ساده اما پر ذوق من نمي تونم ازش مستقيما سوالهاي بالا رو بكنم
    من نمي تونم مثل اون رفتار كنم تقريبا نسبت به اوايل بهتر شدم اما هنوز ...

  12. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 91 [ 10:54]
    تاریخ عضویت
    1386-12-10
    نوشته ها
    1,675
    امتیاز
    16,606
    سطح
    82
    Points: 16,606, Level: 82
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 244
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,060

    تشکرشده 3,145 در 958 پست

    Rep Power
    186
    Array

    RE: من ساکتم

    سلام دلارام عزیز

    من هم مشکل شما رو دارم البته با کسایی که هنوز باهاشون صمیمی نشدم. ولی وای به حال کسی که باهاش صمیمی بشم. شاید شما هم همینطور باشید. با دیگران هم همینطورین؟
    اوایل حرفی برای گفتن با همسرم نداشتم الان هم هر از گاهی همسرم می گه (( یاد اون روزایی که ساکت بودی به خیر، چه خوب بود)) البته می دونم که شوخی می کنه و دوست نداره ساکت باشم. در واقع وقتی ساکتم اعصابش خورد می شه. شما هم اگه مثل من هستین نگران نباشید به مرور زمان حل می شه البته باید خودتون هم تلاش کنید. همون تماس گرفتن خیلی می تونه کمکتون کنه. منتظر تماس اون نباشید در هفته بیشتر همدیگه رو ببینید و بیشتر هم شما پیشنهاد بدین که کجا برید و چی بخورید و ...
    از کارهایی که کردین بگین یا اگه نمی تونید از اون چیزی بپرسید خودتون از چیزی که ناراحتتون می کنه صحبت کنید یا از چیزی که خوشحالتون می کنه. نظرتون رو راجع به یه کتاب یا هر موضوع دیگه ای باهاش در میون بذارین...

    در واقع برای رابطه تون انرژی بذارید.... خیلی زیاد

  13. کاربر روبرو از پست مفید shad تشکرکرده است .

    shad (سه شنبه 25 خرداد 89)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:43 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.