به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 بهمن 89 [ 16:05]
    تاریخ عضویت
    1389-10-29
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    1,586
    سطح
    22
    Points: 1,586, Level: 22
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    وابستگي خانمم به مادرش و درگيري هايش با من (درخواست راهنمایی و کمک)

    سلام من امیر حسین و 26 سال سن دارم. سال 86 در دانشگاه با دختری اشنا شدم که از همه لحاظ به ایشان اعتماد پیدا کرده بودم.این ارتباط ادامه پیدا کرد تا سال 88 من به اتفاق خانواده به خواستگاری ایشان رفتیم.علی رغم مخالفت شدید پدر بنده و مادر ایشان ما عقد کردیم.در طول دوران عقد رابطه بسیار خوبی بین ما برقرار بود تا اینکه ما برج 2 سال 89 ازدواج کردیم و رفتیم سر زندگی مشترک.اما از روزی که سر زندگی مشترک رفتیم اوضاع فرق کرد همسر بنده وابستگی بیش از اندازه و باور نکردنی به مادر خود دارد طوری که دهن بین ایشان است. ما در این 8 ماهی که ازدواج کرده ایم مشکلات زیادی داشته ایم طوری که در این 8 ماه همسر بنده 6 بار خانه را ترک کرده و به منزل پدرشان رفته اند. ایشان بسیار مغرورند و اشتباهات خود را قبول نمیکنند در حال حاضر نیز 1 ماه است که در منزل پدر خود هستند در حال حاضر تصمیم به جدایی دارم ولی دودلم شما کمکم کنید. در طول این مدت دهها بار خانواده ایشان به بنده بی احترامی و حرفهایی مثل اگر تو هم الان بری هزار نفر هستن بیان بگیرنش و...جالب اینکه همسر من هم حمایت میکند و فقط میگوید که من دوست دارم ولی من در طول این چند ماه چیزهایی دیدم که احساس میکنم علاقه ما فقط یکطرفه از جانب بنده است الان چکار کنم کمکم کنید. مثلا به ایشان میگویم در خرج و مخارج کمی مراعات کن میگوید مگه من باید حرص زندگی تورو بخورم از ان طرف تمام طلاهای زندگی من که خودم برای ایشان خریدم از یک روز بعد از ازدواج به خانه مادرش برد و در انجا مخفی کرد از ان طرف یکسره با تلفن از مادرش خط میگیرد. یکبار به مادر من دست درازی کرده و یک بار هم به پدرم ناسزا گفته است ضمن اینکه در طول این چند باری که منزل را ترک کرده بنده با یک بزرگتر رفته ام و ایشان را برگردانده ام اما این بار واقعا مانده ام که چکار کنم کمکم کنید.

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 بهمن 89 [ 19:40]
    تاریخ عضویت
    1389-10-27
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    1,533
    سطح
    22
    Points: 1,533, Level: 22
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: راهنمایی و کمک

    سلام
    والا من چی بگم
    <strike> اگه میدونی واقعاً از دستش خسته شدیطلاقش روبده
    یا ببرش یه شهر دیگه و نذار یه چنر ماهی بیاد پیش خانواده اش
    </strike>
    (ويرايش مدير همدردي: به اين سادگي نمي توان پس از شنيدن چند خط ، توصيه به از هم پاشيدگي يك خانواده كرد.)

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 بهمن 91 [ 14:15]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    4,847
    سطح
    44
    Points: 4,847, Level: 44
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,967

    تشکرشده 1,971 در 570 پست

    Rep Power
    80
    Array

    RE: راهنمایی و کمک

    سلام دوست عزیز
    خوش آمد میگم بهتون

    ببخشید اما مغز من پر از سوال شد!
    اگه جواب سوالا رو بدید بهتر میشه شما رو راهنمایی کرد:
    لطـفاً

    اگه خیلی به مادرش وابسته ست چطور بر خلاف میلش با شما ازدواج کرد ؟؟
    آخه چه دلیل داره طلاهاشو خونه مادرش پنهان کنه ؟!
    یه کم بیشتر در مورد دلایل اختلاف و ترک خونه توسط همسرتون توضیح بدید

    دلیل مخالفت پدر شما و مادر همسرتون چی بود ؟
    از ارتباط قبل ازدواج تون خبر داشتن ؟
    ایا اختلاف طبقاتی دارید ؟
    همسرتون چند سالشه ؟
    تو دانشگاه رابطه اش با دیگران چطور بود ؟آیا غیر از شما کس دیگه ای هم تو زندگیش بود ؟



  4. 6 کاربر از پست مفید فرانک1389 تشکرکرده اند .

    فرانک1389 (سه شنبه 12 بهمن 89)

  5. #4
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,668

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array

    RE: راهنمایی و کمک

    تنهای بی کس عزیز سلام

    به تالار همدردی خوش آمدی


    دوست عزیز

    آنچه شما از زندگی خود گفته ای تنها گوشه ای از عوارض هست ، با این اطلاعات کم اصل مسئله در ابهامه . لذا تقاضا دارم که قدری روشن تر از تعاملات خود با همسرت که مشکل ساز شده بیان کنی . مثلاً اینکه در چه مواقعی و از چه مسائلی ایشون اعلام نارضایتی می کنند ؟، از چه چیزهایی دلخوری می شوند ؟، نظرش راجع به شما چیه ؟ و چه انتظاری از شما داره ؟

    همچنین :

    اولین بار برسر چه موضوعی بین شما بحث و درگیری آغاز شد ؟ سهم خود را در ایجاد این وضعیت چقدر و چگونه می بینی ( اشتباهات یا رفتارهایی از شما که باعث یا زمینه ساز این شرایط شده )

    منتظر پاسخ و توصیحات بیشتر شما برای راهنمایی بهتر هستیم .


    .

  6. 5 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (دوشنبه 11 بهمن 89)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 فروردین 90 [ 17:56]
    تاریخ عضویت
    1389-9-10
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    1,870
    سطح
    25
    Points: 1,870, Level: 25
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    60

    تشکرشده 60 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: راهنمایی و کمک

    سلام دوست عزیز به جمع تالاری ها خوش آمدید
    من فکر میکنم اول باید با وجودی که میدونم کاملاً طبیعی هستش یه کم خودت رو جمع و جور کنی بعد اصل مسئله رو برای تالار بشکاف تا بشه راجبش نظر داد اینکه از کجا شروع شد علتهای اختلافات چی بود و چقدر خودت رو در به وجود آمدن این وضعیت مقصر میدونی . منتظریم.

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 26 فروردین 91 [ 17:57]
    تاریخ عضویت
    1389-10-25
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    1,796
    سطح
    24
    Points: 1,796, Level: 24
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    60

    تشکرشده 62 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: راهنمایی و کمک

    سلام دوست خوبم بهتره يه ذره بيشتر توضيح بدي كه چه طور دوران نامزدي وعقد به خير و خوشي بود حالا اينهمه تنش

  9. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: راهنمایی و کمک

    خانمی که مادرشوهرش را کتک می زند ( درست متوجه شدم؟ ) نمی تونه خیلی خانم نرمالی باشه و این رفتار و اخلاق در طول دو سال دوستی و یکسال نامزدی و عقد اصلا خودش را نشون نداد؟؟

    این خانم که اینقد به مادرش وابسته است چطور علیرغم مخالفت ایشان با شما ازدواج کردند؟؟

    علت مخالفت پدر شما و علت مخالفت مادر ایشان چی بود؟؟

    یکی دو مورد از دعواهاتون و علت این شش بار ترک خانه را بیان می کنید؟ اخلاق خودتان چطور است؟؟

  10. کاربر روبرو از پست مفید بهشت تشکرکرده است .

    بهشت (یکشنبه 03 بهمن 89)

  11. #8
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:26]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,424
    امتیاز
    287,437
    سطح
    100
    Points: 287,437, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,595

    تشکرشده 37,093 در 7,006 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: راهنمایی و کمک

    با سلام
    به نظر مي رسد جزئيات مشكلات شما خيلي بيش از اين مطالب باشد و طبيعي هست كه نتوانيد همه آنها را در اين محيط بيان كنيد.
    پيشنهاد مي دهم انرژي بيشتري را جهت بازسازي زندگيتان را بگذاريد و البته با برنامه منظم و دقيق پيش برويد.
    به اين منظور به همراه همسرت يا اگر قبول نكرد، به تنهايي به جلسات مشاوره حضور برو و در تعامل با يك مشاور ،تمام مسائلي كه منجر به ايجاد اين شكاف در زندگيتون شده است را بيان كن.
    و بر اساس مشاوره اي كه مي گيريد گام به گام و از روي آگاهي زندگيت را مديريت كن.
    به نظر مي رسد تحت تاثير بعضي رفتارهاي تند همسرت، مديريت از دست شما خارج شده است و بيشتر به صورت واكنشي به رفتار ايشون جواب مي دهيد. در حالي كه بايد نقش فعالتر و شروع كننده را شما به عهده بگيريد.
    در مشاوره حضوري حتما مشخص خواهد شد علت وابستگي همسرت (البته اگر واقعا وابستگي باشد) به مادرش مشخص مي شود. و بر آن اساس نحوه استقلال و مرزبندي در خانواده جديد را با شما كار خواهند كرد.


  12. 3 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (یکشنبه 10 بهمن 89)

  13. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 بهمن 89 [ 16:05]
    تاریخ عضویت
    1389-10-29
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    1,586
    سطح
    22
    Points: 1,586, Level: 22
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: وابستگي خانمم به مادرش و درگيري هايش با من (درخواست راهنمایی و ک

    سلام ممنونم از پاسخ شما. پدر من خانواده ایشان را کاملا شناخته بود مثلا در مراسم خواستگاری ما پدر ایشان داشت دخترش رو مامله میکرد میگفت مهریه باید 800 تا باشه که من بتونم یک اپارتمان برای دخترم بخرم پدر بنده هم همانجا گفت این خانواده به درد ما نمیخورد. همسر من 1 سال از من بزرگتر است. در مورد سوال اولتون هم فکر میکنم ایشان یک حس تنوع طلبی داشتند که ازدواج کردند. در حال حاضر مجددا من مراجعه کردم که ایشان را برگردانم اما اعلام کردند که مهریه را به اجرا گذاشته اند که گویا از ابتدا همین نقشه را داشتند و بزرگترین ثروت دختر خودشان(بکارت) را دادند تا مهریه بگیرند اما من از ابتدا کور شده بودم و علی رغم اینکه همه به بنده گوشزد کردند اما من...

  14. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 فروردین 90 [ 17:56]
    تاریخ عضویت
    1389-9-10
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    1,870
    سطح
    25
    Points: 1,870, Level: 25
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    60

    تشکرشده 60 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: وابستگي خانمم به مادرش و درگيري هايش با من (درخواست راهنمایی و ک

    سلام دوست خوب
    میخواستم بعد از سلام اسم شما را بیاورم ولی دلم نیومد چون اسمتون( تنهای بی کس) خیلی آدم رو ناراحت میکنه ولی به هر حال هر کسی دوست داره هر اسمی رو انتخاب کنه. آقای محترم قبلش یه سوال دارم آیا هنوز همسرتون رو دوست دارید آیا مطمئن هستید که همسرتون توی این اوضاع به وجود آمده با پدرشون همدست هستند و یا اینکه علیرغم میل باطنی ،دچار دهن بینی و فشار روحی اطرافیان شده؟ اگه این طور بوده که پدر خانمتون در مراسم خواستگاری عنوان کردند که می خواهند برای دخترشون یک آپارتمان بخرند متأسفانه باید بگویم کمی بی گدار به آب زده اید چون همان موقع باید خیلی از چیزها رو میفهمیدید وقتی دید یک پدر به دخترش و ازدواج دخترش این ، وای خیلی زشت ...... نمیگم لزوماً هر پدری مهریه ی سنگین در نظر میگیره کارش صحیح نیست و نقشه داره (نمی خوام وارد بحث جنجالی مهریه بشم ، عقاید ها چه درست چه غلط متفاوت)اما این نوع حرف زدن باید برای شما علامت ؟ میشد. بهترین راه این که چند جلسه پیش مشاور بروید تا راهکارهای لازم رو ارائه بدهند میدونی شاید همسر شما تحت تأثیر پدرش این تصمیم رو گرفته شاید قلبا هنوز عاشق شماست شاید منتظر یه عکس العمل خوب از جانب شماست تا به زندگیش برگرده توی این جور مواقع هر کسی یه نظری میده که شما نباید تحت تاثیر قرار بگیری و نباید مسئله رو بزرگتر از چیزی که هست برات متصور کنند باید خودت به خیلی چیزها برسی یادت باشه که گاهی یه قدم کوچک و ناچیز میتونه بذر دنیایی از خوشبختی باشه با دید نقشه داشتن برات جلو نرو با این دید که میخواهی امور را اصلاح کنی و برای زندگی و همسرت بجنگی پیش یه مشاور خوب برو و قبلش سعی کنید با همسرتون یه صحبتی داشته باشید تا توی چشمهاش نگاه کنی و خیلی چیزها دستگیرت بشه.اگر بفهمی که اون تحت تاثیر با مشاوره اونو به خودش بیار و بهش بفهمون که زندگی خاله بازی نیست اگه یه پدر این طوری برای دخترش و زندگیش تصمیم میگره فرداها هم تصمیمات بدتری میگیره و باعث میشه که دختر تا آخر عمر حسرت امنیت و زندگی رو داشته باشه در هر صورت برات آرزوی موفقیت دارم.


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 آبان 94, 19:18
  2. تنهایی و دست تنهایی خسته ام کرده کمکم کنید
    توسط eghlima در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 31 خرداد 93, 16:50
  3. استفاده از سایت همسریابی برای آشنایی و ازدواج درست هست
    توسط شمیم بهار در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 14 فروردین 93, 17:30
  4. مشكل وابستگي در ارتباط با جنس مخالف(درخواست راهنمایی)
    توسط design در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 66
    آخرين نوشته: دوشنبه 11 بهمن 89, 05:54

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:31 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.