من29 سالمه و یکسال پیش عقد کردم تو این یکسال خیلی زجر کشیدم نامزدم از همه رفتارهام حرفام ظاهرم خونوادم خلاصه همه چی ایراد میگیره و خیلی حساسیت نشون میده!ساعتها حرف میزنه و فقط ایراد میگیره و در مورد رفتارها و حرفامو حتی رفتارهای اطرافیانم ازم بازخواست میکنه و هرگز فراموش نمیکنه و گذشت هم نمیکنه و کینه بزرگی به دل میگیره.طوریکه بخاطر یه رفتار اشتباه خونوادم منو تا مرز جدایی برده و هنوزم با اونا قهره و حاضر به آشتی نیست.اوایل از رابطه ..ممانعت میکردم که براش تبدیل به یه کینه بزرگ شده ومنو به عدم احساس و علاقه وسردی متهم میکنه! و میگه دیگه علاقه ای بهت ندارم. من واقعا دوسش دارم و تا حالا همه رفتارها و کاراشو تحمل کردم هر چند بعضی وقتا عصبانی شدم ولی اون حتی علاقه منو هم قبول نداره!
علاقه مندی ها (Bookmarks)