سلام
سلام
عزیزم ذکر ایمیل توی تالار خلاف مقرراته از مدیران عزیز خواهش کن نام کاربریتو عوض کنند.
من دختر 32 ساله هستم و تا حالاهم ازدواج نكردم به مدت3 ساله با آقايي دوست هستم كه 28 ساله هستند. زمانيكه با ايشون آشنا شدم متاهل بودند و من ايشون از من مخفي كردند تا اينكه همسر ايشون بامن تماس گرفتند و اطلاع دادند بعد از اين جريان من با ايشون قطع رابطه كردم ولي مرتب به من زنگ مي زدند البته بگم كه من هم ايشون رو دوست داشتم ولي مجبور بودم وانمود كنم كه اينجوري نيست بعداز يه مدت ازش بي خبر شدم حدود يك سال. تا پارسال كه خبر داد خانومش ازش جدا شده .
خودت مطمئنی یا فقط به حرف اون اکتفا کردی؟
دوباره رابطمون شكل گرفت
ولي خيلي عاشقانه و محكمتر از اونجايي كه از سن ازدواجم داره مي گذره و اين موضوع شده كابوس شب و روز من بهش پيشنهاد دادم كه ازدواج كنيم ولي اون قبول نمي كنه مي گه هم از نظر روحي هم از نظر مالي شرايط بدي دارم من هم بهش حق مي دم نمي خوام مجبورش كنم . گفتم قطع رابطه كنيم به صلاحمونه ولي اصرار به ادامه رابطه داره
به چه هدفی ؟اون اگه میخواد شرایطش بهتر بشه بعد از طلاق ، باید نه به ازدواج فکر کنه(تا مدتی حدود یه سال) نه به دوستی با کس دیگه چون هردوش به ضررشه و توی دوستی به ضرر شما هم هست! عزیز دلم راه حل بالا رفتن سن و ترس از تنها موندن این نیست به خدا ، فکر نکن من 18 سالمه و درکت نمیکنم که اینو بهت میگم چون من یه سالم از شما بزرگترم!
!
من هم خيلي تنهام و خيلي وابسته اش هستم ولي مي دونم اگه ادامه بدم آينده اي باهاش ندارم وقتي هم اون تو زندگيم هست نمي تونم به كس ديگه جدي فكر كنم و شديدا بهش تعهد دارم دو تائيمون درمونده شديم كه چيكار كنيم
[
b]چو دانی و پرسی سوالت خطاست عزیزم ، وقتی میدونی آینده ای باهاش نداری چرا خودتو اونو به دردسر میندازی ؟ دو روابط دوستی هیچ تعهدی وجود نداره اشتباه نکن گلم
مطمئن باش اون به تو تعهدی نداره که اگه داشت اول به همسر شرعی و قانونیش باید میداشت که نداشته! پس تو هم بیخود خودتو معطلش نکن که بیشتر از این وقتت تلف نشه.
گفتی چیکار کنیم ؟ خب معلومه عاقلانه ترین راه اینه که رابطه تونو تموم کنید تا بتونی به کس دیگه فکر کنی اونم بتونه یه آرامش نسبی به دست بیاره بعد ازدواج کنه.[/b]
از نظر مالي 2 نفري با هم مي تونيم شروع كنيم ولي اون قبول نمي كنه سن من روز به روز ميره بالا عاشق بچه ام و اون از يه تجربه تلخ 4 ساله تازه بيرون اومده شايد اگه منم جاش بودم مي ترسيدم دوباره شروع كنم.
اين رو هم اضافه كنم كه علت طلاق ايشون هم دوستي هاي مختلفي بود كه خانومش متوجه ميشد و باعث شد كه خانومش ديگه بهش اعتماد نكنه
با علم به علت طلاقشون بازم اصرار به ادامه داری ؟ نکن عزیز دلم نکن اینکارو.
ولي الان كه با هم صحبت مي كنيم مي گه خانومم از نظر جنسي منو ارضا نمي كرد
از کجا مطمئنی راست میگه ؟ به فرض که راست هم بگه ، راه حل مشکل این بوده که با تو وارد رابطه ای بی سرانجام بشه و به همسرش خیانت کنه ؟
باید میرفتن پیش مشاور و دکتر که مشکلشون حل بشه نه اینطوری !
و نظراتش با من كاملا متفاوت بود. ايشون پسر
کاملا احساساتيه خيلي هم منطقيه
تو اين مدت 1 سال كه متاركه كرده و ما از نظر جنسي هم كاملا مثل زن و شوهريم خيلي راضيه و متعهد بوده . سكس براي جفتمون فوق العاده مهمه و تو اين قضيه بي نهايت از هم راضي هستيم
[
b]ای وای ی ی، یعنی شما رابطه جنسی هم دارید ؟؟!! چرا خواهر من ؟ مگه زن و شوهرید ؟
یعنی چی که بینهایت راضی هستیم ؟
عزیز من ، با کسی که زیر بار ازدواج نمیره و اینو مستقیم هم بهت گفته و میدونی چه اوضاع روحی داری چرا رابطه معصیت دار برقرار میکنی ؟؟
نمیدونی معصیته ؟ [/b]
. ا ين موضوع براي من خيلي مهمه هم مي خوام به آينده ام جدي فكر كنم كه اون راضي نمي شه و مي خوام باهاش كات كنم كه اتمام اين موضوع برام زجر آوره خلاصه كلام اينكه الان من به فكر زندگي رسمي ام ولي اون نيست راضي به قطع ارتباط هم نيست
[
b]خب معلومه ، وقتی شما بدون تعهد رسمی نیازهاشو برآورده میکنید دیگه چه نیازی به ازدواج رسمی داره ؟ چرا باید بره زیر بار مسئولیت زن و زندگی ؟[/b]
لطفا من رو راهنمايي كنيد
خواهر عزیز بهترین راهنمایی به شما اینه که همین الان رابطه ات رو باهاش قطع کنی و دیگه تحت هیچ شرایطی ادامه ندی خصوصا رابطه جنسی
مگه اینکه رسما ازت خواستگاری کنه ! در اونصورت قبول کن و باهاش ازدواج کن
. با تشكر
علاقه مندی ها (Bookmarks)