به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    الگو گرفتن از بزرگترها برای ازدواج

    سلام،

    پدر و مادرم بعد از 24 سال زندگی مشترک از هم جدا شدند.
    همینطور خاله و دایی من از همسرانشان جدا شده اند.
    از سمت پدری هم عمو ها و عمه هایم ازدواج هایی داشتند که البته خدا را شکر به جدایی نکشیده، ولی بیشتر با قهرهای طولانی مدت و اختلافهای پی در پی بوده اند.

    تمامی این مسائل باعث شدند که من از آینده نگران باشم و همیشه این ترس در وجود من هست که نکند من هم ازدواجی ناموفق داشته باشم.
    احساس می کنم نمی توانم پدر و مادرم را حداقل در مورد ازدواج الگوی خودم قرار بدهم. مخصوصا پدرم را که مقصر اصلی در جدایی از مادرم بود. نصیحت های او را نمی توانم بپذیرم، هرچند که او خیلی سعی می کند که زندگی من را تحت تاثیر خودش قرار دهد.

    آیا شما هم خانواده ای با این شرایط دارید؟ یا اینکه همه با صمیمیت و مهربانی در کنار هم زندگی می کنند؟

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    83
    Array

    RE: الگو گرفتن از بزرگترها برای ازدواج

    سلام دوست عزیز و به تالار همدردی خوش اومدی
    قطعا بحث و دعوا و قهر تو همه زندگی ها هست منتها درصدش تو هر زندگی فرق می کنه . متاسفم که پدر و مادر شما بعد از 24 سال زندگی از هم جدا شدن قطعا خیلی سخته و ضربه سختی و همه اعضای خانواده شما متحمل شدن.
    جدایی پدر و مادر رو شما نباید سر لوحه زندگی خود قرار بدید و باید سعی کنید مهارتهای زندگی و بیاموزید تا هیچ وقت در زندگی به این نقطه نرسید. اموختن این مهارتها باعث می شه که شما در زندگی یک رویه خوب پیش بگیری تا از اول دچار اشتباه نشی.
    اما قطعا همین پدر و مادری که به این جا رسیدن تجربه های مفیدی دارن که شما می تونید ازشون استفاده کنید بهتره وقتی پدر می خواد شما رو تحت تاثیر قرار بده لااقل حرفاش و گوش کنی و بهترینا رو از لابلای حرفاش جدا کنی و در صندقچه ذهنت قرار بدی تا به موقع بتونی ازش استفاده کنی.
    موفق باشی

  3. 6 کاربر از پست مفید sisili تشکرکرده اند .

    sisili (یکشنبه 19 دی 89)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 15 دی 91 [ 00:17]
    تاریخ عضویت
    1389-5-09
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    2,617
    سطح
    31
    Points: 2,617, Level: 31
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    491

    تشکرشده 492 در 162 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: الگو گرفتن از بزرگترها برای ازدواج

    همونطور که خودت گفتی این موضوع باعث میشه سرنوشت دیگران واست درس عبرت بشه
    به نظرم چون در همچین محیطی بودی،بیشتر حواست هست هم تو انتخاب همسر و هم در رفتار و شخصیتت،به شرط اینکه دید وسواس گونه به موضوع نداشته باشی و فقط باعث بشه احتیاطتت بیشتر بشه.

  5. 2 کاربر از پست مفید flag تشکرکرده اند .

    flag (دوشنبه 20 دی 89)

  6. #4
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: الگو گرفتن از بزرگترها برای ازدواج

    با تشکر از جواب های شما عزیزان،

    متاسفانه جدایی پدر مادر همیشه برای من یک امتیاز منفی حساب می شود.
    خیلی ها دوست ندارند کسی دامادشان شود که پدر مادرش از هم جدا شده اند. یا اینکه کنجکاوی می کنند تا بفمند اختلاف ها سر چی بوده. البته حق هم دارند. ولی می دانم اگر از پدر و مادرم راجع به این مسائل سوال کنند جواب های کاملا متفاوت می گیرند و بدتر سردرگم می شوند.

    با وجود اینکه بیش از یکسال از جدایی پدر و مادرم می گذرد، پدرم حتی جواب سلام مادرم را نمی دهد. آن وقت من نباید نگران باشم که در آینده اینها چطور می خواهند در رابطه با ازدواج من با هم مشورت کنند؟

    و جالب اینجاست که نصیحت های پدرم و نصیحت های مادرم با هم تضاد دارند. به علت اینکه طرز فکرشان با هم فرق می کند و اگر غیر از این بود که جدا نمی شدند.


  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 15 دی 91 [ 00:17]
    تاریخ عضویت
    1389-5-09
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    2,617
    سطح
    31
    Points: 2,617, Level: 31
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    491

    تشکرشده 492 در 162 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: الگو گرفتن از بزرگترها برای ازدواج

    خب شما دختری رو پیدا میکنی که اونقدر درکش بالا باشه،که متوجه بشه اگر این اتفاق در زندگیتون افتاده باعث محتاط تر شدنتون شده والبته بتونه به خونوادش هم موضوعو برسونه.
    البته یه راه حل دیگه هم داره
    خونواده ای رو میشناسم که این موضوع جدایی براشون پیش اومد.اونا در ازدواج دختر/پسرشون خانواده ای رو انتخاب کردن که مثل خودشون باشه،اینطوری شاید خیلی مسائل حل بشه ،البته ازدید کارشناسانه نمیدونم درسته یا نه،ولی شاید ساده ترین راه باشه. :d

  8. 2 کاربر از پست مفید flag تشکرکرده اند .

    flag (یکشنبه 19 دی 89)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 91 [ 02:00]
    تاریخ عضویت
    1389-9-25
    نوشته ها
    71
    امتیاز
    4,612
    سطح
    43
    Points: 4,612, Level: 43
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 138
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    971

    تشکرشده 981 در 133 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: الگو گرفتن از بزرگترها برای ازدواج

    حامد گرامی سلام
    بابت جدایی پدر و مادرتون متاسفم اما باید این رو دونست که طلاق همیشه هم بد نیست درسته پیامد هایی داره اما میشه ظاهر طلاق رو که غالبا هم خوشایند نیست کنار زد و متوجه نکات مثبتی شد،گاهی اوقات جدایی میتونه سازنده باشه،عنوان پر محتوایی رو برا تاپیکتون انتخاب کردید،الگو ها بطور کل بخشی از زندگی ما رو تحت تاثیر قرار میدن و مادر و پدر شاید بیشترین سهم رو در این قضیه داشته باشن،اما...اما...اون کسی که تصمیم میگیره چجوری الگوبرداری کنه خود ما هستیم...و این بستگی به نوع نگرش خود ما داره اینکه از کدوم زاویه به قضایا نگاه کنیم.بذارید اینجوری قضیه رو بررسی کنیم که شما (طبق گفته خودتون)توی یه خانواده پر تنش به دنیا اومدید،خانواده ای که بنیان گذاران اون یعنی پدر و مادر نخواستن مهارت های زندگی رو یاد بگیرن یا بکار ببرن،سر مسائل با هم اختلاف داشتن(تا اینجاش عادیه)و اختلافشون رو به طرز منطقی حل نکردن و کار به دعوا و مرافه میکشیده...به نطر من چقدر خوبه که شما این چیزها رو دیدید،از نزدیک با علت دعواهای پدر و مادر برخورد داشتید و الان شما میتونید یه فرد مجرب در مسائل خانوادگی باشید،جوری که فردا روز تو زندگی مشترک خودتون وقتی به نقطه ای رسیدید که مثل زندگی مادر و پدر میتونه باعث ایجاد یه تنش بشه شما راه کنترلش رو بلدید چون کافیه کاری که اونا انجام دادن رو انجام ندید و برعکس اقدامات بعضا کوچیکی که میتونه مانع دعوا بشه رو انجام بدید.
    اتفاقا به نظر من پدر مادر شما بهترین الگوها برای شما هستن...هیچکس به اندازه اونها نمیتونه به شما درس بده...فقط کافیه شما تصمیم بگیرید که چجوری از اونها درس بگیرین و از تجربیات تلخ اونها در زندگی خودتون به درستی استفاده کنید:)
    راجع به سوال بعدتون شک نکنید اختلاف در تمام خانواده ها وجود داره اصلا زیبایی این دنیا به همینه که آدما تو مسائل با هم اختلاف دارن اما بعضی ها مهارت ارتباط رو یاد گرفتن و نمیذارن این اختلاف نظر و رای به تنش تبدیل بشه،نکات منفی در اکثر خانواده ها وجود داره و مختص زندگی خانوادگی شما نیست تو همین تالار چرخی بزنید تا متوجه مشکلات جور واجور خانواده ها بشید.صادقانه ازتون میخوام اجازه ندید تاثیر بد زندگی پدر و مادر شما رو فرا بگیره،اتفاقا آقا حامد و امثال آقا حامد میتونن زندگی رو خیلی زیبا تر بسازن چون زشتی ها رو دیدن و میدونن چطور میشه اونها رو کنار زد...
    نذارید ترس به شما غلبه کنه،قرار نیست همه زندگی ها مثل زندگی پدر و مادرهای ما باشه...اونها امکانات ما رو نداشتن همین تالار رو ببینید جای جای اون میتونه درسی به آدم بده پس دیدتون به زندگی رو مثبت تر از پیش بکنید و استوار در راه کسب مهارت ها پیش برید...و تصمیم بگیرید ازدواج موفقی داشته باشید این یعنی نصف بیشتر راه رو رفتید:)

  10. 5 کاربر از پست مفید شیدا حاتمی تشکرکرده اند .

    شیدا حاتمی (چهارشنبه 31 فروردین 90)

  11. #7
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: الگو گرفتن از بزرگترها برای ازدواج

    از اینکه برای من وقت گذاشتید و پاسخ دادید ممنون هستم.
    صحبت های شما به من اعتماد به نفس بیشتری می دهند.

    ترس دیگر من از این است که پدرم بخواهد هنگام ازدواج و بعد از آن در زندگی ما دخالت کند.
    مادربزرگ (مادر پدرم) من زنی هست که همیشه در زندگی فرزندانش دخالت های زیادی می کرد و این دخالت ها اکثرا تاثیرات منفی به همراه داشتند. همیشه جنگ و دعوا بین همه عروس ها و مادربزرگم بوده. او نفوذ زیادی روی بچه هایش داشت و با تفکری منفی که عروس باعث فاصله گرفتن پسر از مادرش می شود همیشه سعی می کرد پسرانش را طرف خودش بکشد. بعد از گذشت سالها بعضی از عمو هایم (خانواده پر جمعیت است) ترجیح می دادند ارتباط خود را با مادرشان به حداقل برسانند.

    من افکار مادر بزرگم را شدیدا در پدرم می بینم و احساس می کنم رفته رفته بیشتر شبیه او می شود. بدبینی های مادر بزرگم در پدرم هم هست. پدرم از همین الان سعی می کند این افکار را به من هم منتقل کند. وقتی مدت طولانی تری با او هستم ناخودآگاه من هم تحت تاثیر او قرار می گیرم. ولی بعدا که با خودم خلوت می کنم، می بینم حرف های پدرم فقط از روی بدبینی بوده و من به اشتباه آن ها را قبول کردم.
    وقتی به خودش می گویم که بابا فلان حرفت اشتباه هست، او ناراحت می شود. فکر می کند بقیه مخ من را شستشو داده اند و واقعیت ها را نمی بینم. می گوید من از تو بیشتر تجربه دارم و تو هم بعدا به حرفهای من می رسی. آنقدر می گوید تا حداقل تظاهر کنم که حرف او را پذیرفته ام.

    یکی از اصلی ترین علت های جدایی پدر مادرم همین بد بینی های او بود.

    من و مادرم خارج از کشور زندگی می کنیم و پدرم ایران است. اینجا دوستان کمی داریم. با دو خانواده رفت و آمد داریم. پدرم همیشه با من و خواهرم صحبت می کند که نباید با آنها رفت و آمد کنیم، چون آنها آدم های دو رویی هستند و برای ما نقشه های بد کشیدند. می گوید آنها از عاملان اصلی جدایی پدر مادرم بوده اند. در صورتی که هر چه فکر و تحقیق می کنم نمی توانم حرفهای او را بپذیرم. برای این که دست از سرمان بر دارد، دیگر به او نمی گویم که ما هنوز با آنها در ارتباط هستیم. او هم خیالش راحت شده. ولی از اینکه نمی توانم با پدرم صادق باشم، ناراحت هستم. البته چون او از ما دور است و خیلی نگران ماست این افکار را در او شدیدتر می کند.
    مشکل فقط این دو خانواده نیستند. کلا او ترجیح می دهد ما رابطه خانوادگی با کسی نداشتیم. در طول زندگی مشترکش با مادرم هم کمتر می شد که ما با خانواده ای رفت و آمد داشته باشیم. البته به جز فامیل.

    می ترسم بعد از ازدواج هم پدرم با همان شیوه بخواهد در زندگی من دخالت کند.

  12. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    83
    Array

    RE: الگو گرفتن از بزرگترها برای ازدواج

    سلام دوست عزیز
    شیوه ای که پدر در پیش گرفت و انجام نده. شما وقتی ازدواج خواهی کرد که به بلوغ کامل فکری و عقلی رسیده باشی. پس اون موقع خیلی راحت سنگاتون و با پدر وا بکنید و بگید و خیلی محترمانه از ش بخواید اشتباهات مادر بزرگ و تکرار نکنه و در زندگی شما دخالت نکنه.
    لطفا اخ قبل از دار نکشید. بگذارید موقع ازدواجتون که برسه مطمئن باشید بزرگترین حامیتون خدای خوب و مهربونه و همون می دونه چجوری فردی که لایق شماس و سر راهتون قرار بده.
    تنها کار شما اینه که به جای افکار منفی و ازار دهنده یاد بگیری که چجوری باید زندگی کنی چجوری باید با همسرت برخورد کنی و چجوری در مقابل مشکلات بایستی. مهارتهای زندگی بیاموز و مصداق کسی باش که ادب از که اموختی از بی ادبان ( البته این مثاله) منظور رفتارهای اشتباه و در پیش نگیر و همون اول حتی با خانواده خودت رفتاری و در پیش بگیر که نتونن در زندگی شما دخالت کنن اما هیچ وقت پلهای پیش سرت و خراب نکن چون حتی همین پدر و مادر جدا از هم بازم باعث دلگرمی فرزندان هستن و بودشون حتی به این شکل بهتر از نبودشونه.
    موفق باشی

  13. 2 کاربر از پست مفید sisili تشکرکرده اند .

    sisili (دوشنبه 20 دی 89)

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 آبان 92 [ 20:45]
    تاریخ عضویت
    1389-5-11
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    3,474
    سطح
    36
    Points: 3,474, Level: 36
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    346

    تشکرشده 346 در 157 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: الگو گرفتن از بزرگترها برای ازدواج

    سلام حامد جان

    اینجوری فکر نکن خیلی ها هم هستن با اینکه تو خونواده خوب وارومی بزرگ شدن ولی به دلیل رفتارها و اشتباهات خودشون که شاید این مهارتها رو نداشتند دچار فروپاشی زندگی شون شدن ....این وسط شما می تونی از این تجربه تلخ پدر ومادرت زشتی ها وخوبیها بایدها ونبایدها که توزندگی باید رعایت کنی وهمه چیزهای که تو زندگی هر انسانی بلاخره به وجود میاد اونها رو برداشت کنی ویه برنامه عالی واسه آیندت بسازی ......

    حالا که شما بزرگ شدی واز کنار به این زندگی نگاه می کنی می تونی درست وغلط رو تشخیص بدی واز اون نتیجه بگیری ... الان مهم طرز فکر خودته که چه جوری می خوای باشی ......مطمئنم که می تونی یه اینده زیبا واسه خودت بسازی از پست قبلیت اینو فهمیدم که می تونی .... ارزو می کنم خوشبخت وسلامت باشی...

  15. 2 کاربر از پست مفید ثمین1360 تشکرکرده اند .

    ثمین1360 (چهارشنبه 31 فروردین 90)

  16. #10
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: الگو گرفتن از بزرگترها برای ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط sisili
    سلام دوست عزیز
    شیوه ای که پدر در پیش گرفت و انجام نده. شما وقتی ازدواج خواهی کرد که به بلوغ کامل فکری و عقلی رسیده باشی. پس اون موقع خیلی راحت سنگاتون و با پدر وا بکنید و بگید و خیلی محترمانه از ش بخواید اشتباهات مادر بزرگ و تکرار نکنه و در زندگی شما دخالت نکنه.
    لطفا اخ قبل از دار نکشید. بگذارید موقع ازدواجتون که برسه مطمئن باشید بزرگترین حامیتون خدای خوب و مهربونه و همون می دونه چجوری فردی که لایق شماس و سر راهتون قرار بده.
    ...
    موفق باشی
    از جواب شما ممنون هستم.
    بله، این حرف شما را قبول دارم. ولی هدف من این بود که از الآن راه حلی برای مشکلاتی که در آینده بر سر راه خودم می بینم پیدا کنم. نه اینکه وقتی که با دختری آشنا شدم و آن موقع که باید حواسم به این باشد که آن دختر را بشناسم، تازه بنشینم فکر کنم که چطور باید با این مشکل پدر مادرم کنار بیایم.

    البته این را از سر تجربه ای که دارم می گویم. من چند ماه پیش به پیشنهاد پدرم برای آشنایی به خواستگاری دختر یکی از دوستانش رفتم. البته بعد از همان جلسه اول قضیه از طرف آنها منتفی شد. دلایل مختلفی داشت. پدر آن دختر متوجه این موضوع بود که بین پدر و مادر من هماهنگی نیست و حتی گفت من می ترسم که چون پدر تو دختر من را پسندیده مادرت الآن یا در آینده مخالفت کند. اینجور مسائل من را نگران می کنند. ببینید آدمها چه فکرهایی می کنند و چه نگرانی هایی دارند. البته تا حدودی به آنها حق می دهم. مطمئن هستم یکی از دلایلی که آن ها به من جواب منفی دادند همین جدایی بود.
    البته بعد ها به این نتیجه رسیدم که از نظر طرز فکر آن خانواده با ما هماهنگ نبودند و شاید خیر من در این بود که همان اول همه چیز تمام شود.

    البته این را هم باید بگویم که پدر و مادرم با وجود اختلافهایی که با هم داشتند در مورد فرزندانشان به هیچ وجه کوتاهی نکردند. هیچ وقت ما از آنها بی محبتی ندیدیم و اتفاقا رابطه خیلی صمیمی با هم داریم.
    ولی در کنار این رابطه صمیمی گاهی این افکار در ذهن من می آیند.

    شاید در آینده مشکلاتم فعلی ام با پدرم را در موضوعی جدید مطرح کنم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط ثمین1360
    سلام حامد جان

    اینجوری فکر نکن خیلی ها هم هستن با اینکه تو خونواده خوب وارومی بزرگ شدن ولی به دلیل رفتارها و اشتباهات خودشون که شاید این مهارتها رو نداشتند دچار فروپاشی زندگی شون شدن ....این وسط شما می تونی از این تجربه تلخ پدر ومادرت زشتی ها وخوبیها بایدها ونبایدها که توزندگی باید رعایت کنی وهمه چیزهای که تو زندگی هر انسانی بلاخره به وجود میاد اونها رو برداشت کنی ویه برنامه عالی واسه آیندت بسازی ......
    خیلی ممنون از راهنمایی های شما. این حرفها نگرانی های من را کمتر می کنند.
    بالاخره از روزهای تلخ گذشته درس های زیادی گرفتم که امیدوارم در زندگی خودم کمکم کنند.

    باید به خدا توکل کرد.
    :)

  17. کاربر روبرو از پست مفید hamed65 تشکرکرده است .

    hamed65 (چهارشنبه 31 فروردین 90)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.