من حدوده 5 ساله كه ازدواج كردم . خيلي با شوهرم اختلاف داشتيم . الان دو روزه كه خونه نيومده و مي گه بايد از هم جدا شيم . ايندفعه دعوامون تقصير اون بود ولي بازم من كوتاه اومدم بهش گفتم بيا زندگيمونو ادامه بديم و مشكلمون رو حل كنيم ولي پاشو كرده تو يه كفش و مي گه طلاق . الان نمي دونم چيكار كنم رفتم خونه مادرمينا . اونا مي گن وايستا تا ببينيم خودش چيكار مي كنه بر مي گرده يا نه .
ديگه دارم ديوونه مي شم انقدر كه گريه كردم . نمي تونم فراموشش كنم ولي فكر كنم ديگه چه بخوام چه نخوام بايد طلاق بگيرم . ميگه هيچ علاقه اي بهم نداره .
 





 
			 
            
             
          
			 
		 
		 
		


 
 
                    
                    
                    
                    
                

 
                        

 
         


 
 

علاقه مندی ها (Bookmarks)