Hamed65 گرامی
به کلبه همدردی خوش آمـــــــــدی
ایشان همان ابتدا و قبل از پیش اومدن هرگونه وابستگی می بایست موضوع بیماریش را با شما مطرح می کرد .
شما در فاز شناخت از هم بوده اید می بایست احساساتتان را کنترل کرده و از پیش آمدن وابستگی عاطفی پرهیز می کردید .
با توجه به تفاوتهایی که از نظر مذهبی با هم دارید ، که مطمئناً فقط در موضوع نماز نیست. از این جهت این تفاوتها مهم هستند و منشاء اختلاف ، پس شما اقدام مناسب را کرده اید ، و بهترین کار هم همین بوده و لذا دیگر به این ارتباط باز نگردید .
در مورد بیماری هم شما به امید آینده و داروهای بهتر نباید باشی ، بلکه وضعیت او همانطور که هست و حتی بر فرض بدتر شدن را باید در نظر بگیری و ببینی که آیا با این وضعیت مشکل نداری ، به عبارتی وقتی می گویی می ترسم بیماریش شدت پیدا کند ، همین احتمال را باید در نظر بگیری . که به نظر می آید نمی توانی این وضعیت را بپذیری .
پس از دو جهت تفاوتهای مذهبی و سلامت جسمی پیداست که با معیارهای شما سازگار نیست و بازگشت و اقدام به ازدواج از روی احساس موجبات پشیمانی از روی عقل را بعد از آن فراهم می سازد ، مگر آنکه خود را زیر نظر یک مشاور متخصص واکاوی کنی و مطمئن شوی که هیچکدام از اینها عقلاً برایت مهم نیست و باهاشون سازگار خواهی بود .
موفق باشی .
علاقه مندی ها (Bookmarks)