سلام به بچه های تالار با صفای همدردی
دوستان عزیز من تازگیها با مشکلاتی روبرو شدم که با وجودی که قبلا چنین مشکلاتی و نداشتم و تازه دیگران و راهنمایی هم می کردم الان از حل اینا عاجز شدم.
یه کم از خودم بگم برای کسایی که من و نمی شناسن 29 ساله 7 ساله ازدواج کردم و یک پسر 4 ساله هم دارم. شوهرم کارمند 34 ساله خودم در حال حاضر خانه دار.
پدرم و تازه از دست دادم و خودم می دونم که به شدت حساس و زود رنج و اسیب پذیر شدم. با وجودی که همسرم بعد از فوت پدرم به قدری گریه و بیتابی کرد که همه متعجب شده بودن و حتی تا چهلم پدرم عزادار باقی موند اما دقیقا از روز 7 به بعد کارها و گریه ها و بی تابی های من و زیر سوال می برد و می گفت دیگه بسه.
از اون روز من گریه هام و در خفا و به دور از همسرم انجام می دادم. رابطه همسرم با خانوادش خوب خوب بود اما یه دفعه پررنگ شد جوری که گاهی من و زیر سوال می بره به خاطر اونا.
مثلا وقتی قراره من و هم ببره جایی اونا رو هم ببره می گه اول اونا تو منتظر باش حالا یه موقعی من زمان دارم و می گم باشه برو اول اونا رو ببر اما یه موقعی کارم فوری فوتیه ولی می گه اول مامانم واجبه بعد تو.
گاهیم می گه اول مامانم مهمه. قبلا از این حرفا نمی زد.
من خودم یه ذره حساس شدم اما هیچ وقت یادم نمیاد از همسرم پرسیده باشم که اونا رو بیشتر دوست داری یا من و یا اونا برات مهمن یا من و .... اما اون مدام این حرف و می گه.
خانواده همسرم ادمای بدی نیستن اما کلا در این خانواده همیشه باید از زمین به اسمون بباره. تا الان یاد ندارم وقتی میان خونه ما چیزی دستشون بوده باشه اما از ما این توقع رو دارن و شوهرم اجرا می کنه.
چند تا مثال:
برادر شوهرم وضع مالش بسیار عالیه و پدر شوهرمم پیش اون کار می کنه یادمه وقتی پسرم به دنیا اومد برادر شوهرم 50 هزار تومان داد به اون و گفت تو این و بده منم ربع سکه که اون موقع 40 تومان بود اما مادر همسرم 30 تومان پول و برداشت 20 تومان و داد.
کادوی تولد یک سالگی پسرم هم به همین شکل ربوده شد.
وقتی ما کربلا رفتیم هیچی دستش نگرفت حتی یک جعبه شیرینی اما خودش که 3-4 ماه پیش کربلا رفت شوهرم 200 هزار تومان کادو داد. تازه می گفت شما واسه من چیکار کردین؟
ما همیشه اژانس پدرو مادر همسرم هستیم زنگ می زنن که بیا ما رو ببر فلان جا و همسرم سریع قبول می کنه.
اگه به خودشون باشه در هفته 4-5 شب شام میان خونه ما ( اوایل ازدواجم همین طور بود و من تقریبا تمام هفته مهمان داشتم ) و الانم که یه ذره با ممانعت من و جاریم روبرو شدن مدام بهمون تیکه می اندازن که شما نمی ذارید ما بیایم خونه پسرامون. پسرامون کار می کنن که خانواده شما ها بخورن ؟ مال پسرامون مال ماست نه اونا
در حالی که مامان و خواهر من فقط سالی 3 بار میان ماه رمضان عید نوروز و تولد پسرم بقیه سال گاهی میان فقط سر می زنن که اونم شاید 2ماه یک بار بقیه رو ما می ریم.
مشکل من با اونا نیست چون رفتارها و اخلاقای اونا تثبیت شده و سنشون از تغییر گذشته اما شوهرم واقعا عصبیم می کنه.
وقتی مهمونی باشیم که اونا هم باشن از وقتی که از در میایم بیرون قیافش و می کشه تو هم . همش می گه خانواده من خیلی خوبن هیچ ایرادی ندارن.
من نه دوستانه نه تو دعوا به هیچ شکلی نمی تونم به همسرم بفهمونم فلان رفتار تو در قبال خانوادت درست نیست و اونا رو متوقع تر می کنه.
مثلا گیر داده من باید پدرو مادرم و با هواپیما ببرم مشهد می گم عزیز من تو نداری چرا لقمه گنده تر از دهنت بر می داری؟ گوش نمی ده و می گه تو چشم دیدن اونا رو نداری.
باور کنید رابطه من و خانواده شوهرم خوب که نه عالیه. چون من خیلی مراعاتشون می کنم. اما رفتار همسرم باعث می شه وقتی که از اونا دور می شیم من و ازرده کنه . بارها بهش گفتم اگه رابطه من و اونا خراب شه تو مقصری چون بلد نیستی بین من و اونا تعادل بوجود بیاری همش داری از اونا می گی.
مثلا وقتی تو مهمونی باشیم مادر شوهرم کاری میکنه که دو تا پسراش کنارش باشن بین اونا می شینه و دستاشون می گیره گاهی هم سر شوهر من و می ذاره رو پاش و موهاش و دست می کشه. من حساس نیستم به اینا اما کارای شوهرم عصبانیم می کنه می گه مامانم خیلی مهربونه و لنگه نداره باید خرجش و بدم و ببرم بیارمش و و.... در حالی که وضع مالیشون عالیه همه وسایل خونشو سالی یا دو سالی یه بار عوض می کنه در حالی که من هنوز از جهازم استفاده می کنم.
پیش اونا یک کلمه هم با من حرف نمی زنه قبلا این طوری نبود. خود من از جلف بازی پیش دیگران بدم میاد اما حرف عادی و هم نمی زنه و می گه رفتم اونجا که با مامانم حرف بزنم نه تو.
سوال من:
باید چجوری رفتار کنم؟
چیکار کنم همسرم تعادل و رعایت کنه؟
من دلم می خواد خانواده همسرم با من رفتار خوبی داشته باشن نه اینکه فکر کنن من پسرشون و ازشون جدا کردم.
چیکار کنم همسرم بفهمه من به محبت اون بالاخص پیش خانوادش نیاز دارم.
ببخشید طولانی شد. ممنونم از همه دوتاسن که وقت می گذارن و جواب می دن.
علاقه مندی ها (Bookmarks)