باسلام
من در حدود 4 ماه پیش بایک مشکل بزرگ روبرو شدم. حدود5 ساله که ازدواج کردم . وتا 4 ماه پیش به شوهرم اعتماد کامل داشتم .البته بماند که اوایل عقدمون هم یک شماره مشکوک دیدم و بعد از پیگیریها و پرسیدن از شوهرم گفت که این شماره منشی آموزشگاهی که تدریس می کردم و چون با موبایل خودم تماس گفته بود تونستم پرینت بگیرم و لیست رو چک کنم ولی خبری از شماره نبود .من هم با اعتمادکامل ادامه دادم البته ناگفته نماند چون ما توی دانشگاه آشنا شدیم همه به من می گفتند که این فرد زیاد اهل دختربازی و حتی برادرم هم که توی همون دانشگاه بود اوایل راضی نبودولی با اصرار من همه موافقت کردند. حدود 4 ماه پیش یک خانم با من تماس گرفت و گفت که با شوهرمکار داره و میخواهد آبروشو ببره و زندگیشو خراب کنه چون بازندگی من بازیکرده و باعث شده تویمحل کار اخراجش کنند . بعدازپرس و جو فهمیدیم که برای یک قرارداد کاری و گرفتن درصد با اینخانم که شوهر و بچه داره دوست شده و ارتباط خیلی نزدیک بوده وبه رابطه جنسی کشیده نشده (طبق گفته اون خانم و شوهرم ) حتی اون خانم با پدرم هم صحبت کرد که منهم درصدی پول می خوام و و دخترتو نجات بده .. پدرم بعد از صحبت با من گفت که این خانم برای پول اینکار را کرده و قابل گذشته. من هم با شوهرم و پدر شوهرم صحبت کردم. شوهرم می گفت من می خواستم بهت بگم ولی چون گفتم که ممکنه خانمه تماس نگیره نمی خواستم ناراحت بشی.
این ماجرا گذشت تا حدود 1.5 پیش که sms عجیبی دیدم که بماند.(من و شوهرم در یک اداره بزرگ کار میکنیم) بعد بایکی از دوستمهام که اسم و رسم خوبی هم توی محل کار نداره در حال صحبت بودم که یهو تصمیم گرفتم درمورد شوهرم ودوستش که بچه هم داره سوال کنم . بعدازپرس و جوهای زیاد فهمیدم که این آقا و دوستشون با یک خانم متاهل توی محل کار دوست بودند و حتی این خانم خونه ما هم اومده این موضوع رو بهش گفتم . میگفت اون دختره بادوستم اومده نه با من؟/////////// پدرم باهاش صحبت کرد که همش می گفته جبران می کنم و دخترتونو خیلی دوست ارم.
بهخودم هم میگه بدون من نمی تونه زندگی کنه...
علاقه مندی ها (Bookmarks)