به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 31

موضوع: * خواهر شوهر

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 اسفند 89 [ 16:18]
    تاریخ عضویت
    1389-9-01
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,516
    سطح
    30
    Points: 2,516, Level: 30
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    83

    تشکرشده 84 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    * خواهر شوهر

    میخواستم ازتون کمک بگیرم.
    من و خواهر شوهرم 3 سال اختلاف سنی داریم (من بزرگترم) ولی یه عالمه اختلاف عقیده .اونقد که دارهزندگی من از هم میپاشه.
    مادر و پدر شوهرم هیچ گونه دخالتی نمیکنند هیچی نه از نوع بد ونه خوبش.
    یه بار نشد دخترشون نصیحت کنند.
    به خدا من ادم مهربونیم ولی اگه کسی با من بد باشه نمیتونم تحملش کنم و قطع رابطه میکنم.
    مثلا 1-از همون روز اول خرید دخالت و حسودی میکرد. 2-ما رفتیم مکه اومدیم مهمونی دادیم پاش نذاشت چه فرودگاه چه مهمونی3- تازه روز مهمونی ز زنگ زد به گوشی شوهرم من برداشتم به من هیچی نگفت از شوهرم معذرت خواهی کرد که نمیتونم بیام در صورتیکه مهمونی رو بابای من داده بود . 4-دو ماه که گذشت از مکه بازم با شوهرم هماهنگ کرده بودند و اومد خونمون شبیه بت زهر مار، تو خونه خودمم پررو بازی درمیاره میخواد بگه خونه داداشمم و تو هیچ کاره ای5-یه گوشی شوهرم واسم خرید هزار تا تیکه بهم انداخت6-به من میگه تو خرسی یه مو کندنم ازت غنیمته6-همینکه شوهرم ازم یه کم دور میشه با مامانش شروع میکنن میگن تا حالا که غذای سنتی میخوردی حالا اهل پیتزا شدی!!!!!!!!! وقتی این حرفا رو میشنوم میسوزم . من تو خانواده خیلی مرفهی بودم الانم حقوقم دوبرابر شوهرمه. به خدا از خانواده اونا خیلی بهتریم نمیدونم چرا این طوری برخورد میکنن! شوهرمم فقط کارشون توجیه میکنه هیچی به اونا نمیگه. اگه بهم رو بده خودم جوابشون میدم ولی از شوهرم میترسم وسط دعوا طرفدار اونا بشه و ضایع شم. اگه من همین حرفا رو به خواهرش بزنم چی کارمیکنه ولی اونا......

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 اسفند 89 [ 16:18]
    تاریخ عضویت
    1389-9-01
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,516
    سطح
    30
    Points: 2,516, Level: 30
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    83

    تشکرشده 84 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهر شوهر

    من هرچی به شوهرم میگم باهاش صحبت کنه یا لا اقل ازمن نخواد باهاش رابطه ای داشته باشم یا توجیه میکنه یا میگه اون کوچیکتره! از لباس پوشیدن من و از همه چیم ایراد میگیره میگه موهای تو مثل پیشی گربه است

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 07 شهریور 99 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1389-5-21
    نوشته ها
    679
    امتیاز
    18,628
    سطح
    86
    Points: 18,628, Level: 86
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 222
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial10000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    3,951

    تشکرشده 4,314 در 675 پست

    Rep Power
    115
    Array

    RE: خواهر شوهر

    ه خدا من ادم مهربونیم ولی اگه کسی با من بد باشه نمیتونم تحملش کنم و قطع رابطه میکنم.
    چه خوب که این خصیصه عالی رو دارید. بهتر نیست بذارید " آدم های نه چندان مهربون" هم از این لطف شما سرشار بشن؟


    من هم چندان تجریه برخورد با این جور آدم ها رو ندارم. اما گاهی پیش میاد و حرفی می شنوم که دلخور میشم، سعی م یکنم فراموشش کنم. جد مادری من، کفشش رو دستش می گرفت و می گفت : "خاک بر سرت". بعد رو می کرد به ما می گفت "واقعا این کفشه، خاک بر سرش شد؟! " ... منظور این که بذار اون هر چی دو مورد تو دلش می خواد بد بگه. بگه زشتی ... موهات قشنگ نیست ... در موردت بد فکر کنه. مگه زشتی و قشنگی تو به حرفای اون بنده؟ ...
    اونقدر از همسرت دلبری کردی که الان باهاش زیر یه سقفی. پس بی خیال این و اون.
    بعدشم کار خیلی خوبی می کنی که وقتی چیزی بین تو و خوانواده همسرت پیش میاد، شوهرت رو نمیندازی وسط. اگه می تونی خودت، از خودت دفاع کن. چون اون بنده خدا اگه طرف تو رو بگیره بده، طرف خواهرش رو هم بگیره بده و فشار این ناخوشنودی در هر دو صورت، به زندگیت منتقل میشه.



  4. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 اسفند 89 [ 16:18]
    تاریخ عضویت
    1389-9-01
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,516
    سطح
    30
    Points: 2,516, Level: 30
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    83

    تشکرشده 84 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهر شوهر

    نگفتین من چی کار کنم؟
    به نظر شما شوهرم نباید به من این اجازه رو بده از خودم دفاع کنم جای اینکه بگه اون از تو کوچیکتره و حرص من در بیاره

  5. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    83
    Array

    RE: خواهر شوهر

    PUPAK عزیز سلام و به این تالار با صفا خوش اومدی
    گربه وقتی دستش به گوشت نمی رسه می گه پبف پیف.
    ما ادما عادت داریم اگه به قطار در حال حرکت رسیدیم که هیچ اما اگه نرسیدیم شروع می کنیم به طرفش سنگ پرت کردن.
    من همیشه به کسانی که با خانواده همسر مشکل دارن می گن زمان بهترین گزینس تا خوبی شما رو بهشون ثابت کنه. ممکنه اونا در دل و پیش خودشون باور دارن که شما خوبید اما پیش روی شما این طوری رفتار می کنن.
    به هر حال امثال شما زیادن که با خانواده همسر مشکل دارن. شما همین طور خوب باش و باهاش بحث نکن چون اون جوری ممکنه همین یه ذره حرمت شما رو هم بشکنن.
    اما از خودت محترمانه دفاع کن. مثلا بگو به نظرم اصلا در شان تو نیست که این جوری حرف بزنی و این رفتارهای بچه گانه را بکنی.
    یا من فکر می کردم تو دختر عاقلتری باشی این رفتارها مال بچه هاس.
    هیچ وقت به جون شوهرت غر نزن که با من این کار و کرد یا اون کار و کرد چون اخرش شوهرت کم میاره. مرد نمی تونه خانوادش و به خاطر همسرش دور بندازه و اتفاقا این جور مواقع مردا سریع جبهه می گیرن و از اونا دفاع می کنن.
    موفق باشی

  6. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 اسفند 89 [ 16:18]
    تاریخ عضویت
    1389-9-01
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,516
    سطح
    30
    Points: 2,516, Level: 30
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    83

    تشکرشده 84 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهر شوهر

    مرسی ولی آخه شوهرم میگه هیچی نگو. ولی من بعد که میام خونه به خودش میگم توجیه میکنه و من مجبور میشم همه رو تو دلم بریزم. آخه هیچ کس تا حالا با من ابن جوری برخورد نکرده.
    آدم بی خیالیم نیستم که بگم جهنم بزار بگه.

    خیلی از دعواهمامون سر همین شخص بوده دیگه خسته شدم واقعا خسته شدم .
    هر چند روز یه بار زهرش به جونم میریزه و من وشوهرم وارد یه دعوای بزرگ میشیم و تازه دعوا تموم میشه باز روز از نو ....

  7. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    83
    Array

    RE: خواهر شوهر

    شما تو دلت نمی ریزی حرفاتو بلکه رو مخ شوهر بیچارت می ریزی . بدترین کار ممکن همینه که شما موضوع رو به همسرت می گی و همینم باعث می شه که شوهرت جبهه می گیره و مدام از اونا دفاع می کنه. شما در ظاهر هم شده بیخیال باشید تا شوهرتون و اونا متوجه بشن که رفتارای اونا نمی تونه باعث بشه شما اذیت بشی. بی خیال تر این حرفا باشید چون تنها با همین راه می تونید همسرتون و شیفته خودتون کنید و باعث شید اونا هم بفهمن که با این رفتار زشت نمی تونن شما رو اذیت کنن و باعث بشن شما از کوره در برید.
    من بازم تاکید می کنم این مسایل رو به شوهرتون نگید و خود دار باشی. عواقب خیلی بدی داره.
    موفق باشید

  8. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 اسفند 89 [ 16:18]
    تاریخ عضویت
    1389-9-01
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,516
    سطح
    30
    Points: 2,516, Level: 30
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    83

    تشکرشده 84 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهر شوهر

    چشم سیسیلی عزیزم. ولی میدونی چرا بهش میگفتم؟ چون اون طوری شوهرم واقعا نمیفهمه خواهر و مادرش چطورین و فکر میکنه باهام خیلی خوبن و همیشه به من میگه قدرشون بدون ببین چقد دوست دارن.!!!!!!!!! چون اکثر مواقع همینکه شوهرم ازم دور میشه شروع میکنن بس که بدجنسن وگرنه همیشه باهام بد باشن.
    اون موقع از من میخواد که با اونا مثل یه فرشته مهربون باشم ولی این طوری شاید از اونا دفاع کنه ولیلااقل دیگه این توقع ازم نداره

  9. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    83
    Array

    RE: خواهر شوهر

    مطمئن باش هر مردی خانوادش و خیلی خوب می شناسه.
    اما گاهی که خیلی ناراحتی می تونی بگی امادگیش و داری یه کم با هم حرف بزنیم و درد و دل کنیم یه کم ناراحتم و فقط تو ارومم می کنی. اگه اعلام امادگی کرد بدون اینکه هیچ توهینی بکنی به خانواودش کارهایی که کردن و حرفایی که زدن و به همسرت بگو و منتظر جواب نباش حتی منتظر نباش شوهرت ازت طرفداری کنه و بگه بی خود کردن چنین کاری با تو کردن وقتی حرفات تمام شد بگو ممنون که گوش دادی و برو دنبال کارت چیزی که خودش باید بفهمه می فهمه.
    فقط هر از گاهی این کار و بکن نه هر بار که اومدن خونتون یا رفتی خوونشون.
    موفق باشی

  10. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 اسفند 89 [ 16:18]
    تاریخ عضویت
    1389-9-01
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,516
    سطح
    30
    Points: 2,516, Level: 30
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    83

    تشکرشده 84 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواهر شوهر

    من همچنان باید باهاش رفت و آمد کنم؟
    اتفاقا چند روز دیگه عروسیشه من میتونم نرم و شوهرم اگه خواست تنهایی بره؟
    اصلا دوست ندارم ببینمش. تحملش واسم سخته. باز دوباره یه دعوای دیگه. به خدا تنم میلرزه


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:05 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.