به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 آبان 90 [ 01:26]
    تاریخ عضویت
    1389-5-26
    نوشته ها
    77
    امتیاز
    2,273
    سطح
    28
    Points: 2,273, Level: 28
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    110

    تشکرشده 110 در 59 پست

    Rep Power
    0
    Array

    سخت گيري هاي خانواده ام در مورد خواستگارانم

    سلام ، دختری هستم که ازنظر شغلی به مرحله ی خوبی رسیده ام ، تحصیلاتم در حد لیسانس است امابا این که سنی هم ازمن گذشته و خواستگارانی هم داشته ام نتوانسته ام ازدواج کنم به خاطر این که خانواده ام کمی سخت گیر هستند هرکسی که می خواهد به خواستگاریم بیاید به جای این که خوشحال باشم باید ناراحت بشوم وسین جین بشوم که این کیه ، از کجا آمده ، چرا آمده و ... مثل این که جرمی را انجام داده ام دیگه خسته شدم مادر و برادرم بیشتر به این کار دامن می زنند تازه برادرم خودش هم در زندگی موفق نبوده و بعد از انتخاب همسرپشیمان شد اما فعلا به زندگیش ادامه می دهد . نمی دانم چکارکنم از طرفی سنم از سی دارد می گذرد از طرفی خانواده و سخت گیری های الکی آن ها تازه اگه خواستگار به خانه بیاید هم زیاد تحویلش نمی گیرند . تازگی ها یکی از همکارانم را احساس می کنم که توجه خاصی به من دارد جالبه بدونیدکه خواستگاران اول به خاطر شغل و تحطیلاتم جلو می آیند اما همین که برخورد سرد خانواده را می بینند می کشند کنار ، همین الان مامان یکی از خواستگارهایم زنگ زد پسرش استاد دانشگاه است اما وقتی خواست قرار خواستگاری بگذارد ترسیدم دعوتشان کنم گفتم فعلا بیرون همدیگر را ببینیم تا بعد ، نمی دانم آخرش به کجا می رسم ... به نظرتان چکار کنم ؟؟ فرهنگ خانواده ام را نمی توانم با صحبت کردن با آنها عوض کنم کمک کنید بدجوری از آینده ام می ترسم .دوستانم را می بینم که شاید از خیلی جهات پایین تر از من بوده اند اما به خاطر طرز فکر درست خانواده هایشان ازدواج کرده اند اما من
    یک موضوع دیگری هم هست ، این که به تازگی یک همکار جدید پیدا کرده ام احساس می کنم با این که پسر خیلی سرو سنگینی هست اما نظرخاصی به من دارد به هم اورا دوست دارم به نظرتان نقدها را رهاکنم وبه نسیه بچسبم یا این که فایده ای ندارد چون تازه آمده وخیلی متین است فکر نمی کنم تا خوب من رانشناسد صحبتی بکند به نظرتان چکار کنم ؟؟؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید asaman تشکرکرده است .

    asaman (پنجشنبه 25 آذر 89)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    Unhappy RE: من براي ازدواج خودم خيلي مي ترسم لطفا راهنماييم كنيد

    آسمان جان، می دونم که پستت را از اینجا منتقل خواهند کرد. آخه شما باید با یه عنوان جدید سوالت را می پرسیدی و ولی اومدی توی سوال یک نفر دیگه سوال مطرح کردی ( انگار پریده باشی وسط حرف کسی )
    ولی حالا من فعلا اینجا یه کوچولو بگم که فکر کنم نقد را بچسبی بهتر است. این آقای نسیه ممکن است متاهل باشد، ممکن است از همسرش جدا شده باشد و برادرهای سخت گیر شما با ازدواجتان موافقت نکنند،ممکن است ظاهرش خوب باشد بعدها ببینی خودش خوب نیست، ممکن است اصلا هیچوقت از شما خواستگاری نکند، ممکن است خواستگاری کند به توافق نرسید و هزار تا ممکن است دیگه ...

  4. کاربر روبرو از پست مفید بهشت تشکرکرده است .

    بهشت (پنجشنبه 25 آذر 89)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.