سلام

مشكل من شايد كمي خنده دار باشه ولي داره ازارم مي ده . پدرشوهر و مادرشوهرم خيلي سرد و بي عاطفه هستند بعضي وقتا احساس مي كنم اصلا يادشون رفته كه عروسي هم دارن تقريبا باهاشون ارتباطي ندارم مگر اينكه در عروسي ها يا مجلس هاي ختم فاميلاشون همديگرو چند ساعتي ببينينم تو اون چن ساعت هم شايد دو كلمه بيشتر صحبت نكنيم وقتي مي بينم مادر شوهر خواهرم اينقدر بهش محبت مي كنه حسوديم مي شه چيكار كنم نسبت به اين موضوع بي تفاوت باشم كمكم كنيد