به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 89 [ 14:50]
    تاریخ عضویت
    1389-8-04
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    2,309
    سطح
    29
    Points: 2,309, Level: 29
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    امدن خواهر شوهرم به شهر ما

    سلام عرض مي كنم به مديريت و دوستان خوب همدردي
    عزيزان من با خواهر شوهرم اگه يادتون باشه مشكلاتي داشتم
    كه قبلا توضيح دادم ولي دوباره واستون مي گذارم



    سلام من تازه عضو اين سايت شدم خواهش ميكنم به مشكلم كمك كنيد.
    من نزديك به دوسال ونيم تو عقد بودم الان 2 ماه كه ازدواج كردم
    خداروشكر همسرم خوبه.همسر من يك خواهري داره كه 35 سالشه وازدواج كرده و دو تا بچه داره
    من زمانيكه عقد شدم تا يك ماهي با من خوب بود ولي زمان خريدعقد با من سرذ لج افتاد اخه كار همسره يك شهر ديگه بود و اون به خواهرش پول مي فرستاد كه واسم خريد كنه البته اينم بگم مادر و پدر همسرم فوت شدن.
    خلاصه اين خيلي براي من بد خرج مي كرد هر جايي كه ميرفتيم برام خريد كنه واسه خودش هم بر مي داشت
    ولي من هيچي نمي گفتم
    نه به اون و نه به همسرم
    تا اينكه روز عروسيم
    شد همسرش اخراي مجلس عقدم
    رو به هم زد
    سر موضوعات الكي ولي خواهر شوهرم نرفت شوهر شو اروم كنه ما خيلي اون شب ناراحت شديم
    پدر و مادرم ناراحت شدن..و همسرم
    از فرداي ان روز خانواده ام و خودم انتظار داشتيم كه بيان معذرت خواهي كنن.ولي نيامدن
    بعد از چند ماه
    همسرم به من گفت بيا بريم خونه خواهرم تا كينه ها بخوابه
    منم گفتم فقط به خاطر تو ميام وقتي رفتم جوري صحبت كرد كه منو به گريه انداخت ولي منم با تندي برخورد كردم
    خيلي ناراحت شده بودم احساس كردم به جاي عذر خواهي با من اين چه برخوردي بود كه با من داشت...
    هر وقت با همسرم ميرفتيم خونشون اصلا به من محل نمي داد سوغاتي واسه همسرم مياورد ولي من فقط به خاطر همسرم مي رفتم تا اينكه 2 ماه پيش قرار شد جاهاز منو ببرن كه ايشان شركت نكرد و حتي مهماني به همين مناسبت گرفتم كه مامانم دعوتشون كرد ولي نيامد
    حالا بگيم من چه كار كنم؟؟؟
    برم خونش؟
    چه توجي عاقلانه واسه همسرم بيارم...كه مقصر خواهرشه
    راهنماييم كنيد
    ممنون......

    خوب ولي دوستان از اين 4 ماهي كه من به خانه ام اومدم اون به من زنگ نزده ولي براي من مهم نيست بهش فكر نمي كنم

    يكسره احوال برادرشو مي پرسه ...حالا مي خواد بياد شهر ما چند روزي البته من اينو از زبون برادر شوهرم كه خانه مجردي داره شنيدم اونم تو شهر ماست ولي وقتي گفت در كنار همسرم بودم كه گفت حالا من نمي دونم كي مياد ميره خونه اون برادرش يا مياد پيش ما؟؟؟
    البته همسرم ميگه من دوهفته ديگه ماموريت دارم من ميرم ماموريت تو هم برو شهرتون چند روزه حالا من نگرانم من كه برم اون زود بياد خواهرشم بياد خونه ما....
    البته وقني برادر شوهرم گفت كه خواهرمون داره مياد منم چيزي نگفتم و اونم سريع موضوع رو عوض كرد همسرم هم همينطور
    حالا دوستان من نمي دونم چي كار كنم؟؟ اگه همسرم گفت خواهرم مي خواد بياد چه بگم با اون كارايي كه خواهرش با من كرده؟؟
    اگه چيزي نگفت و من اومدم شهر خودم و بعد انگار نفهميدم خواهرشو اورده خونمون چي(انگار من ناراحت نشم)حالا بگين در دو صورت چه كار كنم
    خيلي ممنونم دوستان........




  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 04 اسفند 90 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1389-8-21
    نوشته ها
    235
    امتیاز
    3,440
    سطح
    36
    Points: 3,440, Level: 36
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    761

    تشکرشده 743 در 207 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: امدن خواهر شوهرم به شهر ما

    سلام دوست خوبم. ببين عزيزم يك سال، دو سال، ده سال ازش فرار كردي.... آخرش كه چي؟ اتفاقا من توصيه ميكنم اگر اومد ازش بخواه بياد خونتون، هر چقدر هم كه سخت باشه! چون محاله بياد خونتون و تو خونه خودتون بهتون بي احترامي كنه! اين يه فرصت خوبه تا كدورت ها رو به فراموشي بسپارين و تو اين مدت ميتونين منطقي باهاش صحبت كنيد و از دل هم در بيارين. نميگم گذشته رو تداعي كنين، بلكه سعي كنيد اين تصايري كه از هم در ذهن دارين رو تغيير بدين.
    هر كس يه رگ خوابي داره. در اين مورد هم ميتونيد از همسرتون كمك بگيريد، مطمئنن بهتر ميشناستشون.... به هر حال من فكر ميكنم بهتره با اين مسئاله مواجه شين و ازش فرار نكنيد. چند مدت ديگه بچه دار ميشين يا برادر همسرتون ازدواج ميكنن و .... كه بايد با هم رو در رو شين... پس بهتره همين حالا به اين مسئاله خاتمه بدين، ضمنا اين كار به بزرگواري هم نزديكتره!
    موفق باشين.

  3. 3 کاربر از پست مفید hamishetanha تشکرکرده اند .

    hamishetanha (یکشنبه 30 آبان 89)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 89 [ 14:50]
    تاریخ عضویت
    1389-8-04
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    2,309
    سطح
    29
    Points: 2,309, Level: 29
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: امدن خواهر شوهرم به شهر ما

    دوست عزيز من خيلي پا پيش گذاشتم
    اما فايده اي نداره خيلي باهاش خوب تا مي كنم اما بي اثر
    من كه مخالفتي ندارم كه بياد خونمون يا نياد.......
    نمي دونم چرا انقدر خوبي مي كنم ولي بدي مي بينم چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 04 اسفند 90 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1389-8-21
    نوشته ها
    235
    امتیاز
    3,440
    سطح
    36
    Points: 3,440, Level: 36
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    761

    تشکرشده 743 در 207 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: امدن خواهر شوهرم به شهر ما

    دوست خوبم نميدونم چي بگم اما يه جمله زيبارو مينويسم شايد واستون مفيد باشه و حداقل دلداريتون بده...

    اگر كسي خوبي هايت را فراموش كرد، تو خوب بودن را فراموش نكن!

  6. 3 کاربر از پست مفید hamishetanha تشکرکرده اند .

    hamishetanha (یکشنبه 30 آبان 89)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 91 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-20
    نوشته ها
    614
    امتیاز
    10,182
    سطح
    67
    Points: 10,182, Level: 67
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 268
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,396

    تشکرشده 2,459 در 516 پست

    Rep Power
    76
    Array

    RE: امدن خواهر شوهرم به شهر ما

    ببین اصلا از کجا معلوم که حق با اون نباشه. حتما او هم داره با خودش میگه که تقصیر زن برادرمه. ببین میشه شما اول چند تا از برخوردهای خودت و رفتار اون و جواب دقیق خودت را این جا بنویسی تا ما مجاب بشیم، او مقصره.
    اون وقت بهتر می تونم کمکت کنم.

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 89 [ 14:50]
    تاریخ عضویت
    1389-8-04
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    2,309
    سطح
    29
    Points: 2,309, Level: 29
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: امدن خواهر شوهرم به شهر ما

    نه
    اخه مثلا براي خريد عقد من كه خريد ميكردم اون هم مثل من بر مي داشت
    يا مثلا منو ميبرد جاهاي بدر نخور در حاليكه پول همسرم بهتر از اينا مي دادا بهش

    تا وقتيكه مجلس عقد منو همسرش بهم ريخت اون نيامد عذر خواهي
    ولي من به خونش ميرفتم واسش هديه ميبردم روزاي مهم رو بهش تبربك مي گفتم مسافرت ميرفت براي دادش سوقات مياورد
    خيلي كاراي ديگه
    مي دونين مثلا مهموني داشت مامنم اينا دعوتش مي كرديم نمي اومد
    تا مهموني خدافظي من كه بيام سر خونه زندگيم كه نيومد
    و منم خيلي ناراحت شدم به حساب خواهر همسرم جاي مادرش ولي به همسرم گفته بود واسه چي برم؟

  9. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 06 تیر 90 [ 22:42]
    تاریخ عضویت
    1389-4-13
    نوشته ها
    57
    امتیاز
    2,036
    سطح
    27
    Points: 2,036, Level: 27
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 114
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    124

    تشکرشده 124 در 41 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: امدن خواهر شوهرم به شهر ما

    سلام yeylagh جان.

    پیشنهاد من اینه:

    به هیچ کس اجازه ندید وارد حریم خصوصی و روابط استثنایی شما و همسرتون بشه، وگرنه عواقب بدی براتون در پی خواهد داشت.

    انتظار این رو نداشته باشید که با خوبی کردن بعضی ها رو آدم کنید! وقتی دیدید از یه رویه خاص جواب نمیگیرید حتما تغییر موضع بدید، حتما متوجه میشن که خبری شده و تغییری به وجود اومده، مسلما ایشون هم در رفتارش تغییر به وجود میاره. شاید لازم باشه کاملا رک رفتار بدش رو بهش گوشزد کنید، اما پیشنهادم اینه که بدون اینکه خودتون مستقیم وارد بشید، از طریق برادرتون گوشزد کنید که در رفتارش تجدید نظر بکنه.

    اگه من بودم همچین آدمیو خفه می کردم!!! (شوخی کردم، یه موقع جدی نگیرید ها!)

    شاد باشید.


    نقل قول نوشته اصلی توسط SENSEI
    از طریق برادرتون گوشزد کنید که در رفتارش تجدید نظر بکنه.

    منظورم از طریق همسرتون بود.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.