به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 آذر 87 [ 14:27]
    تاریخ عضویت
    1387-6-04
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    3,578
    سطح
    37
    Points: 3,578, Level: 37
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    می خوام ازدواج کنم ولی می ترسم چون ...

    سلام خدمت دوستان خوبم در تالار همدردی
    راستش رو بخواین من یه مشکلی دارم که می خواستم اگه شما ها بتونین من رو راهنمایی کنین ممنون می شم
    من یه دختر 20 ساله هستم و مسلما مثل بقیه دخترا توی این سن و سال به فکر ازدواج می افته من هم به همین فکر افتادم ولی می ترسم که ازدواج کنم الان دلیلش رو کامل براتون توضیح می دم

    حدود 13 الی 14 سال پیش یعنی اون موقعی که من حدود 6 یا 7 ساله بودم بعضی شبها بابای من شیفت شب بود به خاطر همین یکی از اقواممون شبها می اومد خونه ما و خونه ما می موند.
    من هم که اون موقع بچه بودم و هنوز مدرسه نمی رفتم خیلی هم ترسو بودم به خاطر همین شبها در اتاق رو باز می گذاشتم و می خوابیدم یه شب که این آقا خونه ما بود نصف شب که از خواب بیدار شدم دیدم که در اتاق بسته است ترسیده بودم پاشدم که در رو باز کنم دیدم که لباسام تنم نیست و اون آقا هم توی اتاقمه چیزی از این مسائل سرم نمی شد و نمی دونستم که باهام چی کار کرده بهم گفت اگه دختر خوبی باشم فردا شب هم میاد پیشم که نترسم . گفت لباساتو بپوش به کسی هم نگو که من امشب اینجا بودم .

    فردا شب هم اومد تو اتاقم ولی من خواب بودم وقتی بیدار شدم دیدم بازم لباسام تنم نیست و اون آقا هم لباس تنش نیست و بغل من خوابیده و داره به بدن من دست می کشه و گاهی وقتا هم کاری که نباید بکنه می کنه ولی اصلا نمی فهمیدم که داره چه بلایی سرم میاره

    چند بار این عمل تکرار شد تا موقعی که 8 ساله شدم اون موقع کلاس دوم ابتدایی بودم اون موقع بود که تازه می فهمیدم که چه بلایی سرم اومده و چی شده تا چند روز اعصابم خورد بود ولی نمی تونستم به کسی چیزی بگم دیگه بهش اجازه ندادم باهام این کارو بکنه و تهدید کردم که به خونواده ام می گم .

    از اون روز به بعد فقط یه بار دیکه تونست با من این کارو بکنه اون موقع چهارم ابتدایی بودم اون روز من رو کشوند زیر زمین و من رو بست به ستون و کار خودش رو کرد
    الان بعد از این همه سال می ترسم که ازدواج کنم ، می ترسم که اون روزها خدایی نکرده اگه پرده بکارت من پاره شده باشه چی کار کنم
    الان حس می کنم به اون آقایی که قراره باهاش ازدواج کنم و واقعا از جون ودل دوستش دارم خیانت کرده باشم
    اما من نمی خواستم این کارو بکنم من رو به این کار کشوندن .

    اگه اون کسی که می خوام باهاش ازدواح کنم این رو بفمه مطمئنم تا آخر عمرم دیکه نمیتونم ازدواج کنم
    حتی چند بار تصمیم گرفتم که خودکشی کنم چون اگه خونواده ام هم این رو بفهمن آبروی خانوادکی ما میره و من نمی خوام اینجوری بشه
    بیشتر از 10 ساله که این مساله داره وجودمو می خوره داره نابودم می کنه تا حالا نتونستم این موضوع رو به کسی بگم ولی بالاخره تصمیم گرفتم به شما بگم شاید شما بتونین به داد من برسین .

    بخدا من مقصر نبودم من نمی خواستم باهام این کارو بکنن
    من نمی خواستم
    من نمی خواستم

    لعنت به این آقا که با من این کارو کرد
    امیدوارم خدا زندگیشو نابود کنه

  2. #2
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 فروردین 03 [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: می خوام ازدواج کنم ولی می ترسم چون ...

    سلام tanhaa mandam
    به كلبه همدردی خوش آمدید، و از حسن اعتمادتون تشكر می كنم.
    سریعترین راهكار كه بتواند به فوریت در مرحله اول كار شما قرار بگیرد، مراجعه به یك متخصص زنان و معاینه بالینی هست.
    بهتر است قبل از آن هیچ گمانه زنی و خیال و اوهامی به خودت راه ندهی. همین مدت 10 سال هم بسیار زیاد بوده است.
    پس لطفا ابتدا این كار را انجام بده ، شاید انشاء الله نیازی نباشه دیگه این موضوع را ادامه بدهیم

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 آذر 87 [ 14:27]
    تاریخ عضویت
    1387-6-04
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    3,578
    سطح
    37
    Points: 3,578, Level: 37
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: می خوام ازدواج کنم ولی می ترسم چون ...

    من نمی تونم این کارو بکنم
    من یه خونواده مذهبی و مقید دارم و حتی نمی تونم در این مورد با کسی حرف بزنم اونها اگر بفهمن که چی شده حتما من رو می کشن و ممکنه کار به جاهای باریکتری هم بکشه مقل گسسته شدن پیوند دو خانواده
    گفتم که شما اولین کسی هستین که از این موضوع با خبر می شین

    من حتی نمی تونم به دکتر زنان هم مراجعه کنم به علت اینکه من دختری نیستم که خودم تنهایی بتونم برم از خونه بیرون من حتی تا سرکوچه هم که می خوام برم باید با خونواده ام برم یعنی بهم اجازه نمی دن که زیاد تنهایی از خونه برم بیرون

    اینکه بخوام برم از خونه بیرون بدون اینکه به خونواده ام بگم کجا میرم خودش یه مشکلیه از این مشکل بدتر
    می خواستم بدونم هیج راه حلی وجود نداره که بدون اینکه به دکتر زنان مراجعه کنم خودم بفهمم

    یه چیزی رو فکر کنم واسه کمک به من لازم باشه بدونین اینه که در صورتی پرده بکارت پاره می شه که اندام تناسلی مرد به طور کامل فرو رفته باشه اما این آقا من هیچ وقت یادم نمیاد که اندام خودش رو به طور کامل فرو برده باشه و فقط اطرافش می برد

    من یه جایی شنیده بودم که اگر به دختری قبل از رسیدن به سن بلوغ تجاوز بشه در صورتی که پرده بکارت پاره بشه اون دختر زنده نمی مونه این حقیقت داره یعنی یه حورایی هم عین این مساله رو دیده بودم به یه دختر خانم 6 ساله تجاوز شده بود و قبل از رسیدن به بیمارستان تموم کرده بود آیا این حرف درسته یا نه ؟ اکر این حرف درست باشه مسلما این اتفاق برای من نیوفتاده

    البته توی یکی دیگه از تاپیکهایی که توی تالار بود خوندم که خانمی پرسیده بود که آیا در رابطه ای به غیر از رابطه جنسی مثل بازی کردن با خودکار و ... ممکنه پرده بکارت پاره بشه یانه ؟ یکی از دوستان در پاسخ به این سوال گفتن پاره شدن پرده بکارت با خونریزی همراهه ولی من مطمئن هستم که این رابطه من بدون خونریزی بوده و حتی یه لکه خون هم وجود نداشته ممکنه که پاره نشده باشه

    یه سوال دیکه ممکنه که خونواده همسر آینده من نفهمن که من قبلا همچین رابطه ای داشتم یعنی منظورم اینه که بدون انجام آزمایش قبل از ازدواج (چون بازم توی تالار خوندم که گفتین در صورتی که خونواده همسر نخوان می شه این آزمایش رو انجام نداد) بفهمن که من قبلا از این رابطه جنسی داشتم
    اصلا خود همسرم ممکنه این قضیه رو بعد از ازدواج بفهمه بالاخره اون هم که از این مسائل آشنایی نداره آیا امکان داره توی رابطه های جنسی که با هم خواهیم داشت این موضوع رو بفهمه

    یه سوال دیگه : توی تستهای حاملگی امکان تشخیص اینکه علاوه بر همسر با شخص دیگه ای هم رابطه جنسی داشته وجود داره

  4. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 آذر 87 [ 14:27]
    تاریخ عضویت
    1387-6-04
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    3,578
    سطح
    37
    Points: 3,578, Level: 37
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: می خوام ازدواج کنم ولی می ترسم چون ...

    یه سوال دیگه که حالا به ذهنم رسید
    آیا پاره شدن پرده بکارت با درد همراهه ؟
    من هیچ دردی احساس نکردم خودم فکر می کنم که همچین اتفاقی برام نیوفتاده یعنی با چیزایی که شنیدم و چیزایی که توی تالار خوندم و مطالبی که در این زمینه خوندم
    ولی بازم این سوالایی رو که پرسیدم جواب هیچکدومش رو نمی دونم

  5. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 آذر 88 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1387-6-04
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    3,302
    سطح
    35
    Points: 3,302, Level: 35
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: می خوام ازدواج کنم ولی می ترسم چون ...

    دوست عزیز پرده بکارت به سادگیی از بین نمیره.شرط اول باز شدن بیش از اندازست که ب درد شدیدداره و معمولا" خونریزی هم داره.تازه شما کوچکتر از اون بودید که اون ابلیس جرات چنین کاری داشته باشه.منزورم دخوله.
    شما میتونید به بهانه عفونت وخارش دستگاه تناسلی از خانوادتون درخواست پزشک کنید.

  6. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 شهریور 88 [ 04:01]
    تاریخ عضویت
    1387-5-01
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    3,822
    سطح
    39
    Points: 3,822, Level: 39
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    26

    تشکرشده 27 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: می خوام ازدواج کنم ولی می ترسم چون ...

    ازنظرمن که یک فروم کامله...یکبار برو ببین میتونی مشکلت روحل کنی یانه.....خداکمکت کنه....انشالله موفق بشی
    http://forum.iransalamat.com

  7. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 25 بهمن 87 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-6-05
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    3,356
    سطح
    36
    Points: 3,356, Level: 36
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 144
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: می خوام ازدواج کنم ولی می ترسم چون ...

    عزیزم تومیتونی به بهانه ی اینکه مشکل خارش و... داری واینکه روت نمیشه جلوی مادرت این رو مطرح کنی به تنهایی با دکتر صحبت کنی واز لحاظ احساس عذاب وجدانت هم تنها راهت پناه بردن به خداست مطمئن باش وقتی این کار به میل خودت نبوده خدا به خاطر گناه ناخواسته عقوبتت نمیکنه ومهر تو وهمسرت رابه دل هم می اندازد

  8. #8
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 فروردین 03 [ 13:16]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,420
    امتیاز
    287,066
    سطح
    100
    Points: 287,066, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,577

    تشکرشده 37,079 در 7,002 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: می خوام ازدواج کنم ولی می ترسم چون ...

    سلام پیشنهادهای ارزنده ای به شما شد.
    آنچه که در مورد پزشکی بود که دوستان هم سایت پزشکی معرفی کردند و هم نحوه حضور پیش پزشک را معرفی کردند.
    اما آنچه به این سایت مربوط می شود.
    اینکه اغلب ما ترس ها و اوهامی داریم که زائیده ذهن و خیالات ماست.
    اینکه شما ترس داشته باشی که این اتفاق افتاده باشد.
    اینکه ترس داشته باشید که اگر خانواده بفهمند.
    اینکه ترس داشته باشید شما را بکشند
    اینکه ترس داشته باشید پیوند خانواده ها به هم بخورد
    و ....
    همه اینها به خاطر اینست که سالها به این مسئله مرتب فکر می کنی.
    اما خوبست که بدانی این مسائل که شما می گوئید بیشتر نگرانی ذهنی افراد قربانی است و در واقع این افکار آسیب خطرناکی به شما خواهد زد.
    به هر حال انشاء الله آینده ازدواج می کنید و به خوبی می گذرد. ولی بعدها در زندگی اثر این ترسها در زندگیتون خواهد ماند.
    به جای این همه ترس ، به بهانه ای با پزشک مواجه شو. و همه این ابهامات را از ذهن خود پاک کن.
    اما اگر چنین جسارتی به خرج ندادبد و به پزشک مراجعه نکردید. مطمئن باشید، هیچ مشکلی برای شما پیش نمی آید و همه این نگرانی نسبت به آینده تخیل شما ست. چون شما در این زمینه گناهی نکرده اید و مستحق احساس گناه و حتی احساس ترس نیستید.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:42 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.